دانلود و خرید کتاب وقایع کلاغیه (واقعه اول، خودسران) کلم مارتینی ترجمه پژمان طهرانیان
تصویر جلد کتاب وقایع کلاغیه (واقعه اول، خودسران)

کتاب وقایع کلاغیه (واقعه اول، خودسران)

معرفی کتاب وقایع کلاغیه (واقعه اول، خودسران)

کتاب وقایع کلاغیه (واقعه اول، خودسران) نوشتۀ کلم مارتینی و ترجمۀ پژمان طهرانیان است. نشر نو این کتاب را روانۀ بازار کرده است. این اثر، اولین کتاب از مجموعۀ وقایع کلاغیه است. این سه‌گانه، دربارهٔ زندگی کلاغ‌هاست.

درباره کتاب وقایع کلاغیه (واقعه اول، خودسران)

رمان وقایع کلاغیه (واقعه اول، خودسران)، را ناشری کانادایی در سال ۲۰۰۴ منتشر کرد. این کتاب جایزه‌های معتبری را در کانادا و آمریکا از آن خود کرد و تحسین منتقدان ادبی را هم برانگیخت. این اثر، نخستین کتاب از مجموعه‌ای به قلم کلم مارتینی است.

مجموعه‌کتاب‌های وقایع کلاغیه، به بیان مترجم آنها، کلیله و دمنه‌های معاصرند. این کتاب‌ها، رمان‌هایی از زبان کلاغ‌ها هستند که حرف‌های زیادی برای زندگی و زمانهٔ امروز ما آدم‌ها دارند؛ حرف‌هایی که به‌راستی محدودهٔ سنی و جغرافیایی نمی‌شناسد و به چندین زبان نیز ترجمه شده‌اند.

منبع الهام نویسنده برای نگارش این مجموعه، دسته‌های بزرگ کلاغ‌هایی بوده که او در روزهایی که منتظر بازگشت دخترش از مدرسه بوده، می‌دیده است. کلم مارتینی، چنان شیفتهٔ زندگی جمعی کلاغ‌ها، روحیه و خُلق‌وخویشان، هوشمندی و همیاری‌شان شد که پس از سال‌ها نمایشنامه‌نویسی، برای نخستین بار و پس از تحقیق‌ها و مطالعات بسیار در زندگی کلاغ‌ها، دست به نوشتن رمان زد. موفقیت فوق‌العادهٔ خودسران و جوایزی که نصیب این رمان شد، طی دو سال بعد و با انتشار کتاب‌های دوم و سوم این سه‌گانه (طاعون‌زدگان و نجات‌یافتگان) تکمیل شد.

هریک از کتاب‌های این مجموعه، راوی (راوی اول‌شخص) و داستان مستقلی دارند اما شخصیت‌های هر سه، کلاغ‌هایی هستند دارای هوش و شعور انسانی؛ کلاغ‌هایی که فرهنگ، آداب، رسوم و باورهای خاصی که به آن‌ها نسبت داده شده، جدا از تحقیقات دامنه‌دار نویسنده در زندگی کلاغ‌ها، بیش از هر چیز، ریشه در باورها، افسانه‌ها و اسطوره‌های بومیان سرخ‌پوست آمریکای شمالی دارد.

داستان‌ها در دنیای واقعی و در زمان معاصر روی می‌دهند.

کلاغِ کتابِ حاضر، به ‌عنوان راوی، حضوری پیامبرگونه و پیش‌گویانه در طول روایت داستان دارد که گاه (با خواب‌هایی که می‌بیند، با علم غیب‌اش یا با آنچه دیگران برایش بازگو کرده‌اند) از جاهایی هم که ظاهراً حضور فیزیکی ندارد خبر یا پیامی می‌آورد. این کلاغ، گاه از میان افسانه‌های آفرینش و آغاز خلقت، قصه‌هایی را در دل روایت‌اش می‌گنجاند؛ همین ترکیب روایت اول‌شخص دانای کل است که باعث می‌شود فضای داستان‌ها فضایی چندبُعدی و چندصدایی و میان دنیای واقعی، خیالی و ماورای طبیعی در نوسان باشند.

چاپ‌های بعدی این سه‌گانه را انتشارات معتبر Bloomsbury (ناشر کتاب‌های هری پاتر) منتشر کرده است.

خواندن کتاب وقایع کلاغیه (واقعه اول، خودسران) را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی و گروه سنی ۱۲ سال به بالا پیشنهاد می‌کنیم.

درباره کلم مارتینی

کلم مارتینی در سال ۱۹۵۶ در شهر کلگری در کانادا به دنیا آمد. او نمایشنامه‌نویس، فیلمنامه‌نویس و داستان‌نویس کانادایی است که در سال ۱۹۸۰ مدرک لیسانس خود را از دانشگاه کلگری در رشتهٔ هنرهای زیبا با گرایش نمایشنامه‌نویسی گرفت و در سال ۱۹۸۲، نخستین فردی بود که از «مدرسهٔ ملی تئاتر» در مونترئال کانادا و در رشتهٔ نمایشنامه‌نویسی فارغ‌التحصیل شد.

مارتینی در یک مرکز بازپروری در کلگری، درام و نمایشنامه‌نویسی را به نوجوانان و جوانانی درست می‌داد که در اثر مشکلات خانوادگی و اجتماعی به بزه‌کاری روی آورده بودند.

وی در کودکی عاشق حیوانات، طبیعت‌گردی و کتاب خواندن بود. او پس از کسب موفقیت‌هایی در داستان‌نویسی، به نمایشنامه‌نویسی نیز پرداخت. تعلّق خاطر او به حیوانات، در بسیاری از نمایشنامه‌های‌اش آشکار است.

افزون‌بر نمایشنامه‌ها و کتاب‌های مربوط به تاریخ تئاتر و درام و آموزش نمایشنامه‌نویسی که از مارتینی منتشر شده، یکی از تأثیرگذارترین کتاب‌های او، کتاب خاطرات مصوری است که او نوشته و برادرش اولیویر تصویرسازی کرده است. این کتاب داروی تلخ (Bitter Medicine) نام دارد. این اثر، در سال ۲۰۱۰ منتشر شده است و به شرح زندگی و مشکلات پزشکی، خانوادگی و اجتماعی آنها می‌پردازد.

این نویسنده، برای کتاب‌ها و نمایشنامه‌هایش جوایز ایالتی و ملی بسیاری گرفته است. بیشتر نمایشنامه‌های او اجراهایی موفقی نیز داشته‌اند.

کلم مارتینی از سال ۲۰۰۸ به ریاست دپارتمان درام در دانشگاه کلگری منصوب شده و در کنار آن، به تدریس نمایشنامه‌نویسی، فیلمنامه‌نویسی و تئاتر (به‌ویژه به نوجوانان‌) می‌پردازد.

بخشی از کتاب وقایع کلاغیه (واقعه اول، خودسران)

«غروب پرتب‌وتابی بود. بعضی کلاغ‌ها تمام آن شب دراز را به سوگواری گذراندند، برخی هنوز بهت‌زده برجا مانده بودند و آن مرگ را باور نکرده بودند. احساس خشم و درد و پشیمانی در هم آمیخته بود، و ناگفته پیداست که احساس گناه هم در میان بود، چون همه دریافته بودند که تا حدی در مرگ آن طفل معصوم بینوا نقش داشته‌اند. اگر کسی زودتر اعلام خطر کرده بود، اگر کسی تا آن حد به توانایی‌های کیپ باور نداشت، و اگر حتی یکی از ما تا آن حد غرق تماشای بازی نشده بودیم، کِلی کوچولو شکار نمی‌شد. اما نشده بود آن‌طور که باید می‌شد، و او شکار شده بود.

کیپ بیش از همه بی‌تابی می‌کرد. حتی لحظه‌ای هم خواب به چشمش راه نیافته بود؛ یکسره در دل شب می‌رفت و می‌آمد: بی‌هدف پرواز می‌کرد و باز برمی‌گشت و سر جایش می‌نشست، و بارها و بارها همین کار را تکرار می‌کرد.

فردای آن روز، آفتاب مانند اخگری برآمد و بر کنارهٔ چمنزار و برگ‌ها و ابرها ردی از سرخی نشاند. از بالای یکی از آن چراغ‌های بلندی که آدم‌ها در نزدیکی گذرگاه‌هاشان به پا می‌کنند، به روز سلام گفتم. بگذریم از اینکه شما چه آرزویی برای آدم‌ها دارید ـ‌من که شخصاً از هیچ کاری بیش‌تر از این لذت نمی‌برم که تن و بال‌هایم را به دُور یکی از آن وسایل روشنی‌بخش بگیرم و گرمایش را حس کنم که در شکمم می‌دود و از آنجا عضلات شانه‌ام را فرا می‌گیرد. گرمای این چراغ‌ها چه معجزاتی که برای این استخوان‌های پیر نمی‌کنند. وقتی مفصل‌هایم عاجزم می‌کنند، سرم را عقب می‌دهم و آفریدگار را بابت آفرینش آدم ستایش می‌کنم. به هر تقدیر، چنین جایی بود جایی که من آن روز صبح بودم ـ‌در خلسهٔ میان خواب و بیداری، درحالی‌که تنها چیزی که از آن آگاه بودم همان گرمایی بود که در این استخوان‌های پیر می‌دوید.

کیپ، همچون همیشه، یکی از اولین کلاغ‌هایی بود که بلند شد و غذا خورد. نسیم ملایمی از شمال‌غرب می‌وزید و با برخورد به تکه‌سنگ‌هایی که آدم‌ها بیرون خانه‌هاشان آویزان کرده بودند، تلق‌وتلوقی به راه انداخته بود؛ و به همین خاطر بود که کسی متوجه آمدن «قرمزه» نشد.

هیچ‌کس گمان نمی‌کرد که «قرمزه» به آن زودی بازگردد. حتماً از پیروزی اخیرش دل و جرئت گرفته بود. هنگامی چشمم به گربه افتاد که از زیر پایین‌ترین شاخه‌های خمیدهٔ صنوبری بلند، با سرعت به سمت کیپ می‌رفت. کیپ که تعادلش را از دست داده بود، از زمین بلند شد و به یکی از آن حصارهای چوبی برخورد کرد که آدم‌ها دور زمین کار می‌گذارند. ضربه‌ای اریب بر بال راستش فرود آمد، در هوا تلوتلو خورد و بال‌بال زد، و عاقبت درست آن‌سر حصار بر زمین افتاد. «قرمزه» به سرعت هجوم برد و با همان سرعتی از روی حصار پرید که آب از روی سنگی در رودخانه می‌گذرد.

کیپ سعی کرد بلند شود، اما همه می‌دیدند که مشکلی در کارش است. بلند می‌شد، در جا بال‌بالی می‌زد، کمی پرواز می‌کرد، و دوباره می‌افتاد. سومین بار که افتاد، حتماً آسیبش شدیدتر شده بود چون تنها توانست دوان‌دوان عرض مزرعه را به شیوهٔ خاصی که خودش ابداع کرده بود طی کند: شَل می‌زد و می‌پرید و مسافت کوتاهی را با بال‌های باز می‌رفت، و سپس دوباره می‌دوید. «قرمزه» که فهمیده بود کیپ آسیب دیده است، بر سرعتش افزود. خطر اعلام شده بود، اما بیش‌تر کلاغ‌ها تازه در حال بیدار شدن بودند و بعضی‌هاشان هنوز سر درنیاورده بودند چه خبر است؛ بسیاری از جوان‌ترها و قوی‌ترها هم ظاهراً به جست‌وجوی غذا رفته بودند.

کیپ به لبهٔ پشته‌ای پوشیده از علف نزدیک شد، اما «قرمزه» با کم‌ترین فاصلهٔ ممکن در تعقیبش بود. گربهٔ بزرگ عضلاتش را منقبض کرد و پَرش بلندی کرد. کیپ جاخالی داد و به سمت چپ پرید و به این ترتیب، حتی با جراحتی که داشت، حس زمان‌سنجی فوق‌العاده‌اش را به رخ کشید. سپس ناگهان «قرمزه» از حرکت ایستاد.

درست آن‌سوی لبهٔ پشته، در گودال کوچکی پایین‌دست ستیغ، سی تا از جوان‌ترین، چابک‌ترین و قبراق‌ترین کلاغ‌های خانواده‌ها نشسته بودند. در سکوت کامل به هوا پریدند. «قرمزه» تنها همین‌قدر فرصت پیدا کرد که بفهمد در چه تله‌ای گرفتار شده است. چرخی زد و جستی زد، اما کیپ او را به فضای باز چمنزاری کشانده بود که هیچ پناهگاه یا سرپناهی در آن نبود: «قرمزه» مجبور به مسابقهٔ دویی بر روی آن زمین باز شده بود، و در مسابقهٔ بال‌ها و پاها، شک نداشته باشید که همیشه بال‌ها پیروزند.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۹۱٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۲۷ صفحه

حجم

۱۹۱٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۲۷ صفحه

قیمت:
۸۱,۰۰۰
۵۶,۷۰۰
۳۰%
تومان