کتاب بی خانمان
معرفی کتاب بی خانمان
کتاب الکترونیکی «بی خانمان» نوشتهٔ هکتور مالو با ترجمه حبیب یوسفزاده در نشر افق چاپ شده است. بیخانمان معروفترین رمان هکتور مالو است که در سال ۱۸۷۸ به در یافت جایزهٔ آکادمی فرانسه نایل آمد. رمان بیخانمان و به دنبال آن باخانمان به چندین زبان زندهٔ دنیا ترجمه شد و شرکتهای معتبر فیلمسازی جهان براساس این رمانها فیلمهای متعدد و چند سریال ساختند. همچنین چندین نمایشنامه رادیویی و انیمیشن براساس این دو کتاب مشهور ساخته شد. انیمیشن باخانمان که به نام پرین نیز معروف است، بارها از تلویزیون ایران نیز پخش شد و مورد اقبال نوجوانان و بزرگسالان قرار گرفت.
درباره کتاب بیخانمان
داستان این رمان سرگذشت کودکی گمشده و سر راهی به نام رِمی است که موقع تولد ربوده میشود. بعد از اتفاقاتی گوناگون آقای باربرین و همسرش او را به فرزندی قبول میکنند، اما به دلیل تنگدستی، رِمی را به یک نوازندهٔ دورهگرد میفروشند. مرد دورهگرد رمی را با میمونها و سگهای خود همراه میسازد و بدین ترتیب با این گروه کوچک به طور سیار نمایشهایی ترتیب میدهد. پسر پس از مرگ ارباب آزاد میشود و بدون هدف به شهرهای مختلف روی میآورد و با ماجراهای بسیار روبهرو میشود.
درباره هکتور مالو
هکتور مالو متولد ۲۰ مه ۱۸۳۰ – درگذشته ۱۸ ژوئیه ۱۹۰۷ رماننویس قرن نوزدهم میلادی اهل فرانسه بود. او در ۲۰ می ۱۸۳۰ در لابوی، سن ماریتیم به دنیا آمد و در ۱۸ ژوئیه ۱۹۰۷ در فونتنی سو بوآ (در آن زمان در منطقه سن بود) درگذشت. او پس از پایان تحصیلات در شهر روان به پاریس رفت و در رشتهٔ حقوق به تحصیل ادامه داد. سپس در دفتر اسناد رسمی به کارآموزی پرداخت و در ضمن با روزنامههای مختلف همکاری کرد و در پاریس به کار روزنامهنگاری مشغول شد. مالو حدود ۷۰ رمان نوشت. از جمله آثار او میتوان به دلدادگلن، کتر کلود، خواهر کوچولو، بیخانمان، نیازمند، عشق سخت، باخانمان، رمانهای عاشقانهی من و برگزیدهٔ صفحات اشاره کرد.
کتاب بیخانمان را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب هم برای گروه سنی نوجوان و هم بزرگسال مناسب است.
بخشی از کتاب بیخانمان
مادرباربرین وقتی شنید شوهرش از داربست افتاده، خیلی ناراحت شد. صاحبکارش هم به بهانهی اینکه او روی آن داربست کاری نداشته، حاضر نشده خسارتی بدهد. لایهای از گل به پاچههای شلوار مرد چسبیده بود. همینطورکه آنها را کنار آتش خشک میکرد، گفت: «طفلک، آقای باربرین، یهذره هم شانس نداره. خیلیها اینجور موقعها خسارت زیادی میگیرن، اما به شوهر شما هیچ پولی ندادن.» دوباره آهی کشید و تکرار کرد: «اصلاً شانس نداره!» لحن دلسوزانهاش طوری بود که انگار حاضر بود از نصف زندگی خودش بگذرد تا بتواند برای آقای باربرین حقوق بازنشستگی جور کند. بعد ادامه داد: «من بهش گفتم، باید از صاحبکارش شکایت کنه.»
مادرباربرین داد زد: «ولی شکایت و گرفتن وکیل خیلی خرج داره.»
ــ بله، اما اگه برنده بشید!...
مادر باربرین میخواست هر چه زودتر به پاریس برود، اما کار سختی بود. سفری طولانی با مخارج سنگین! صبح روز بعد به دهکده رفتیم و با کشیش مشورت کردیم. او به مادر توصیه کرد بهتر است تا وقتی از نتیجهی کار و گرفتن خسارت مطمئن نشده، جایی نرود. بعد به بیمارستانی که آقای باربرین در آن بستری شده بود، نامهای نوشت. چند روز بعد جواب رسید که نیازی به رفتن مادر نیست. در عوض بهتر است مقداری پول برای شوهرش بفرستد؛ چون میخواهد از صاحبکارش شکایت کند. روزها و هفتهها میگذشت و گاهی نامههایی میرسید که در آنها پول بیشتری خواسته شده بود. در آخرین نامه که لحنش از نامههای قبلی تندتر بود، شوهرش خواسته بود، گاو را بفروشیم و پول جور کنیم.
حجم
۲۷۹٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۳۲۸ صفحه
حجم
۲۷۹٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۳۲۸ صفحه
نظرات کاربران
❤عالییییی❤ کاش طولانی تر بود🥺یکی از بهترین کتاباییه که خوندم 🍭
جزو نخستین کتابهای بلندیه که در کودکی خوندم و هنوز هم خاطرات خوبی از اون توی ذهنم به جا مونده. لذت خوندنش رو از خودتون دریغ نکنید
بدون شک برای کسایی که کلاسیک میپسندن گزینهی عالیای هستش. من که دوستش داشتم.
سرگذشت ناباورانه پسری است که در اوج دوران کودکانه خود دچار تغییر سرنوشت میشود، اگرچه کاملا ناامیدانه ولی سرانجام لذت بخش، دلتنگی که شاید در اوایل داستان دچار میشویم و به یکباره شیرین میگردد. من حدودا ۱۲ بار این کتاب
دوسش داشتم، قشنگ بود...
نویسنده پرین_ باخانه مان_ نوشته. جزو کلاسیک های کودکان حساب میشه. کارتونش را دهه ۶۰ چندین بار گذاشت، «رمی» همان پسرکی که ناپدریش به یک پیرمرد بازیگر دوره گرد فروختش، اما پیرمرد و حیواناتش خیلی با بچه مهربان بودند و