کتاب قصه های ناتمام (نومه نور و سرزمین میانه)
معرفی کتاب قصه های ناتمام (نومه نور و سرزمین میانه)
کتاب قصه های ناتمام (نومه نور و سرزمین میانه) نوشتهٔ جی. آر. آر. تالکین و ویراستهٔ کریستوفر تالکین و ترجمهٔ رضا علیزاده و محمدحسین شکوهی و ناهید خسروی است و انتشارات روزنه آن را منتشر کرده است. قصه های ناتمام نام مجموعهای از داستانهای تکمیلنشده است که مرگ به تالکین مهلت نداد آنها را به پایان برساند و سرانجامشان نامشخص ماند. این کتاب حاوی اطلاعات بسیار و اشارههای زیاد اما ناتمامی دربارهٔ تاریخ «سرزمین میانه» است که پسر تالکین به این کتاب اضافه کرده است.
درباره کتاب قصه های ناتمام (نومه نور و سرزمین میانه)
قصه های ناتمام (نومه نور و سرزمین میانه) مجموعه داستانهای موازی با داستانهای دیگر تالکین و مخصوصاً سیلماریلیون و ارباب حلقههاست. عمر تالکین فرصت نداد تا سرانجام این داستانها رو مشخص کند و به همین خاطر به قصههای ناتمام شهرت یافت.
این کتاب شامل چهار بخش اصلی است و هر کدام از آنها چند داستان در بر میگیرد و به دنبال هر کدام از آنها انبوهی از یادداشتهای تکمیلی نویسنده آمده است که خیلی نقاط تاریک را روشن میسازد اما به اقرار خود کریستوفر به دلیل پراکندگیها متعدد در دستنوشتهها مقداری از خلأهای داستان همچنان باقی میماند و کریستوفر صرفا به گمانهزنی بسنده میکند.
داستانها و افسانههای کتاب قصههای ناتمام هیچگاه توسط تالکین تکمیل نشدهاند، اما یادداشتهایی از تالکین در این کتاب ضمیمه شده که طی آن به شرح این نکته پرداخته که قصد دارد هر یک از این افسانهها را چگونه به پایان برساند و خواننده با پیگیری این یادداشتها میتواند پایان افسانهها را در تخیل خود دنبال کند.
بخشهای اصلی کتاب تازه انتشاریافته عبارت است از:
داستانهای مربوط به دوران اول (شامل قصهٔ تور و آمدن او به گوندولین و فرزندان هورین.)
داستانهای مربوط به دوران دوم (شامل قصههایی که در غالباً جزیره نومهنور به وقوع پیوستهاند یا با آنجا در ارتباط هستند.)
داستانهای دوران سوم (اطلاعاتی درخصوص وقایع دوران سوم. این اطلاعات پیشزمینه وقایع مربوط به داستان سهگانه ارباب حلقهها است: چگونگی گمشدن حلقه قدرت و … .)
توضیحاتی در مورد ایستاری (ساحران سرزمین میانه اعم از گندالف و سارومان و دیگران و نقش آنها در ماجراهای سرزمین میانه.)
روایات این کتاب به طور کامل بر پایههای متفاوتی شکل گرفتهاند: در کنار هم چیز کاملی را تشکیل نمیدهند و کتاب چیزی بیش از مجموعهای از نوشتههایی مرتبط با نومهنور و سرزمین میانه با ساختار، هدف، پایانبندی و تاریخِ نگارش (و ویرایش) ناهمخوان نیست. اما دلیل نشر آنها متفاوت با ماهیت آنها نیست.
خواندن کتاب قصه های ناتمام (نومه نور و سرزمین میانه) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران رمان پرطرفدار ارباب حلقهها و دنیای فانتزی و حماسی آن پیشنهاد میکنیم.
درباره جی آر آر تالکین
جان رونالد روئل تالکین، نویسنده، زبانشناس و مؤلف بزرگ ادبیات بریتانیایی است که در سال ۱۸۹۲ در آفریقای جنوبی به دنیا آمد. تالکین در انگلستان بزرگ شد و تحصیلاتش را در آنجا گذراند. تالکین در دورهی جنگ جهانی اول و از سال ۱۹۱۴ مشغول به خدمت در ارتش بریتانیا شد. تالکین از سال ۱۹۲۵ تا سال ۱۹۴۵ به تدریس در فلوی کالج پمبروک و دانشگاه آکسفورد پرداخت. تالکین سرانجام در سپتامبر ۱۹۷۳ به علت بیماری، فوت کرد.
تالکین علاقهی بسیاری به ساختن زبانهای جدید داشت و در طول عمر خود ۱۵ زبان علمی جدید ساخت. دو اثر برجستهی او یعنی «هابیت» و «ارباب حلقهها»، سبب شد تا خالق آنهاعنوان پدر ادبیات فانتزی مدرن را از آن خود کند.
«ارباب حلقهها» شاهکاری از تالکین است که کمتر کسی پیدا میشود که حداقل اسم آن را هم نشنیده باشد. ارباب حلقهها داستانی است که در سرزمین میانه اتفاق میافتد. در این سرزمین نوزده حلقهی قدرتمند وجود دارد که هرکدام، قدرت منحصر به فردی را از آن خود کرده است. در کنار اینها، حلقهی دیگری نیز ساخته میشود، حلقهای یگانه که اربابش سائرون یا همان پادشاه سیاهی است. سائرون میخواهد بر تمام جهان فرمانروایی کند. در سرتاسر این اثر، هابیتهایی حضور دارند که در تلاشند تا حلقهی یگانه را نابود سازند. این اثر به صورت مرحلهای و بین سالهای ۱۹۳۷ تا ۱۹۴۹ نوشته شده است.
«هابیت» دیگر شاهکار تالکین است که در سال ۱۹۳۷ منتشر شد. داستانی در مورد بیلبو بگینز، یکی از کوتولههای قوم خیالی هابیت. بگینز از سرزمینی آرام و صلحطلب، برای گرفتن سهمش از یک گنج گرانبها، راهی یک سفر ماجراجویانه میشود و سرزمین آرام و صلحطلبش را ترک میکند، در طی سفر با موجودی به نام گالوم آشنا میشود، همان موجودی که حلقهی یگانه در دستانش است.
«یاران حلقه»، «دو برج»، «بازگشت پادشاه»، «ماجراهای تام بامبادیل» و «درخت و برگ» از دیگر آثار تالکین هستند که در زمان حیاتش منتشر شد. آثار بسیار دیگری بعد از مرگ او و توسط کریستوفر تالکین منتشر شدند.
بخشی از کتاب قصه های ناتمام (نومه نور و سرزمین میانه)
«ریان زن هور با مردمانش در خانه هادور میزیست؛ اما آنگاه که خبر نیرنایت آرنویدیاد به دور- لومین رسید، و او باز خبری از سرورش نشنید، شوریده و پریشان، یکه و تنها در بیشه و بیابان آواره شد. ای بسا همانجا جان میسپرد، اما الفهای خاکستری به یاریاش آمدند. این مردمان را ماندگاهی در کوههای غرب دریاچهٔ میتریم بود؛ و الفها زن را بدان سو رهنمون شدند، و او پیش از پایانِ سالِ مویه و اشک پسری زاد.
و ریان به الفها گفت: «بیایید او را تور نام نهیم، زیرا پدر پیش از آن که جنگ در میان ما جدایی افکند این نام را برایش برگزیده بود. و تمنّای من از شما این است که او را بپرورید و مراقبت از او را در نهانگاه عهدهدار شوید؛ و پیشگوییام این است که نیکی بس بزرگی از او به الفها و آدمها خواهد رسید. اما من باید به جستوجوی سرورم هور بروم.»
پس الفها دل بر او سوزاندند؛ اما آنایل نامی، تنها بازگشته از میان آن مردمان که روانه جنگ شده بودند، گفت: «دریغا بانو، اینک پیداست که هور در کنار برادرش هورین از پای درآمده است؛ و گمان میدارم که او نیز در پشتهٔ عظیم جان باختگان که اورکها در میدان نبرد بالا آوردهاند، خفته باشد.»
از این روی زن برخاست و ماندگاه الفها را ترک گفت، و از زمینهای میتریم گذشت و سرانجام به هائود- اِن- نِنگین در برهوت آنفائگلیت رسید و آنجا آرمید و درگذشت. پس الفها مراقبت از طفل هور را عهدهدار شدند، و تور در میان ایشان بالید؛ و او نیکو روی بود و زرّینموی بهسان خویشان پدریاش و جوانی نیرومند و بلندبالا و دلیر شد و چون الفها او را به فرزندی پذیرفته بودند در معرفت و کاردانی از شهریاران اداین پیش از آن که ویرانی گریبانگیر شمال شود، چیزی کم نداشت.
با گذشت سالیان، زندگانی مردمِ پیشین هیتلوم، بازماندگان الفها و آدمها پیوسته سختتر و خطرناکتر میشد. زیرا چنان که در جای دیگر آمده است، مورگوت عهد خود را با شرقیهایی که کمربستهٔ خدمت او بودند، شکست، و زمینهای بارور بلریاند را از آنان که چشم و دل در گروش داشتند، دریغ کرد، و این مردمان پلید را به هیتلوم روانه ساخت و فرمان داد که همانجا مسکن کنند. و اگرچه شرقیها دیگر مورگوت را دوست نمیداشتند، باز از سر بیم خادم او بودند و از مردمان الف بیزار؛ و آنان بازماندگان خاندان هادور را (غالباً سالخوردگان و زنان و کودکان) خوار میداشتند، و میآزردند. و با زنانشان به زور وصلت میکردند، و زمینها و خواستههای ایشان را میستاندند و کودکانشان را برده میساختند. اورکها آزادانه در زمینها میگشتند و الفهای بازمانده را تا به دژهای کوهستانی دنبال میکردند، و اسیران بسیاری را برای بندگی مورگوت برای کار سخت در معادن روانه آنگباند میساختند.
از این روی آنایل گروه کوچک مردمانش را به غارهای آندروت برد و زندگانی آنان در آنجا سخت و پر بیم میگذشت، تا آن که تور شانزدهساله و نیرومند شد و توانست سلاح برگیرد: تبر و کمان الفهای خاکستری؛ و دل او در اندرونش از داستان رنج مردمان سخت به خشم آمد، و آرزو داشت که پا پیش بگذارد و انتقام از اورکها و شرقیها بستاند. اما آنایل او را بازداشت.»
حجم
۷٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۶۶۰ صفحه
حجم
۷٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۶۶۰ صفحه
نظرات کاربران
کتابی بسیار زیبا، مرموز و پر از متن ها و تصویرپردازی های فوقالعاده برای دوست داران دنیای تالکین. به همه پیشنهاد میکنم که بعد از اتمام داستان های تالکین این کتاب رو مطالعه کنن چون به درک کتابهای قبل نیز