دانلود و خرید کتاب در ستایش شرم حسن قاضی مرادی

معرفی کتاب در ستایش شرم

کتاب در ستایش شرم نوشته حسن قاضی‌مرادی است. این کتاب جامعه‌شناسی احساس شرم در ایران است و انتشارات اختران آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب در ستایش شرم

اخلاق سنتی در ایران شامل احکامی برآمده از اخلاق دینی یا پند و اندرزهای عرفی بوده است به‌منظور تجویزپذیر کردنِ فرد در مورد گناه و ثواب یا شر و خیر، و بازداشتن‌اش از گناه و شر و ترغیب‌اش به ثواب و خیرِ تکلیف شده به او. در این نظام اخلاقی احساس شرم، به معنای تجربهٔ گناه، یا احساس خجلت و شرمساری، ننگ، رسوایی و تحقیرشدگی، بی‌آبرویی و... سرافکندگی در برابر خدا یا در برابر دیگر مردمان درک می‌شده است. این کتاب می‌خواهد به معنای شرم در فرهنگ مردم ایران بررسی کند. 

در این کتاب احساس شرم نه در معنای سنتی آن ــ که بازدارنده و محدودکننده است ــ بلکه در معنای نوین آن ــ که اعتلادهنده و رهایی‌بخش است ــ مورد توجه قرار گرفته است. 

نویسنده در فصل اول کتاب در ستایش شرم به تعریف شرم پرداخته‌ و تلاش کرده است تا تمایز آن را با احساس گناه، و احساس تقصیر و اشتباه را نشان دهد. در تبیین احساس شرم در معنای مدرن آن نیز، چه در این بخش و چه در بخش‌های دیگر کتاب تلاش کرده تا بر موضوع خودانگیختگی درونی فرد در تجربهٔ احساس شرم به‌عنوان تمایز اصلی میان درک سنتی و نوین از این احساس تأکید کند. 

در بخش اول فصل دوم به‌طور مختصر دریافت‌های سنتی ایرانیان از احساس شرم را در قلمرو فرهنگی مورد توجه قرار داده‌ است. در این بخش ارجاعاتی به متون کلاسیک ادب ایرانیان داشته‌ و با پرداختن به تعداد بسیار زیادی از متون کلاسیک ادب دینی یا پندنامه‌ای از منظر پرداختن‌شان به احساس شرم مجموعه‌ایی جذاب ارائه کرده است. در بخش دوم این فصل نیز جایگاه شرم را در قلمرو سیاسی ـاجتماعی‌مان مورد توجه قرار داده‌ام و به ذکر فقط چند نکته پرداخته‌است. در فصل سوم نیز کلیاتی را در مورد ضرورت تجربهٔ احساس شرم و چگونگی تحقق آن در فرد و در جامعه ذکر کرده‌ است.

خواندن کتاب در ستایش شرم را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به جامعه‌شناسی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب در ستایش شرم

شرم، نوعی خشمِ به خویشتن است.

به نظر نمی‌رسد در این تعریف جنبهٔ ناروشنی وجود داشته باشد. شرم، خشمی است معطوف به خود. اما آنچه مستلزم تأمل است این است که خشم به خویشتن ناشی از چیست؟ جایگاه "خود" در این خشم کجاست و این "خود"، کیست؟ خشم به خود چگونه برانگیخته می‌شود؟ در احساس شرم، خشم، معطوف به چه چیز خود است؟ هدف از این خشم چیست؟ و اصلاً چرا شرم، نوعی خشم به خود است؟

از این‌جا شروع کنیم که خشم به خویشتن ناشی از چیست:

در پاسخ به این سؤال، دو وجه برای احساس شرم درنظر می‌گیریم:

۱ ـ هیچ انسان کامل یا مطلقی وجود ندارد و نمی‌تواند وجود داشته باشد. از این‌رو کردارهای هر فردی با مجموعه‌ای از محدودیت‌ها، نابسندگی‌ها، ناآگاهی‌ها، ناتوانایی‌ها و... آسیب‌پذیری‌ها آمیخته است. همین ویژگی‌های قطعآ موجود است که در هنگام عمل، ممکن است هر کردار فرد را به نتایجی سوق دهد خلاف آن‌چه او از پیش، هدف کردار خود در نظر داشته است؛ نتایجی که می‌تواند هم برای خود او و هم برای دیگرانی که با کردار او درگیرند آزارنده و آسیب‌رسان باشد. وقتی فرد با سنجش تأثیر نتایج کردارهایش بر خود و یا بر دیگران به این دریافت برسد که چنان ویژگی‌های او عامل اصلی چنین نتایجی بوده است

به خاطر برخورداری از این ویژگی‌ها، به خود خشم می‌گیرد. این نوع خشم، معرف احساس شرم است. این، یک وجه احساس شرم است.

۲ ـ هر کردار فرد می‌تواند متأثر و ناشی از برخی ناراستی‌ها، حقارت‌ها، زشتی‌ها، پلیدی‌ها و... در مجموع، برآمدهٔ منافع و مصالح شخصی‌ای باشد که او را برمی‌انگیزد مثلاً به آزار، ستم، غارت و سلطه بر دیگران اقدام کرده و یعنی حقوق دیگران را نادیده گیرد و پایمال کند. فردی با چنین انگیزه‌ها و یا منافعی، رفتارهایی با دیگران دارد که ممکن است نتایج‌شان او را با خود، درگیر و نسبت به خود خشمگین کند. این نوع خشم نیز، معرف وجه دیگر احساس شرم است.

وجه نخست احساس شرم ناشی از سنجش نتایج کردار با هدفی است که فرد یا جمع، تحقق آن را از طریق چنان‌کرداری انتظار داشته است. متحقق نشدن این هدف اگر که ناشی از کاستی‌ها، ناشایستگی‌ها،... ناتوانایی‌ها و محدودیت‌های فرد و جمع باشد، زمینه‌ساز تجربهٔ احساس شرم می‌شود.

اما وجه دوم احساس شرم ناشی از سنجش هدف و کردار فرد و جمع است با هنجارها و ارزش‌های یک نظام اخلاقی. در هر نظام اخلاقی ــ هرچه که باشد ــ ارزش‌های خوب و بد، زشت و زیبا و... پذیرفتنی و نپذیرفتنی وجود دارد که محک سنجش اهداف و کردارهایند. برای تجربهٔ این وجه احساس شرم، وجود نظام اخلاقی و تسلط نسبی آن بر فرد و جمع، الزامی است.

در پاسخ به این سؤال که جایگاه "خود" در این خشم کجاست باید گفت که "خود" در احساس شرم در کانون توجه قرار می‌گیرد. احساس شرم ناشی از وقوف به این نکته است که کاستی یا نابخردی، ... یا ناراستی و پلیدی‌ای در من است که یا مرا از رسیدن به اهدافم بازمی‌دارد و یا مرا در ارتباط با دیگران به کرداری غیراخلاقی یا غیراجتماعی سوق می‌دهد؛ کرداری که مشخصاً در همان نظام اخلاقی‌ای که می‌نمایم به آن پای‌بندم، غیراخلاقی شمرده می‌شود. با احساس شرم، درواقع خشم‌ام به‌واسطهٔ این هردو نتیجه، نسبت به خویش برانگیخته می‌شود.


Hepatitis G
۱۴۰۳/۰۴/۱۱

این اثر و اصلا نوشته های قاضی مرادی بسیار عالیه

ما ایرانیانِ تحت ستم و چپاول استبدادی، برای بقای خویش به دو شیوهٔ افراط و تفریطِ ادغام در جمع و یا کناره گرفتن از جمع و در خود فرو رفتن متوسل شده‌ایم. با ادغام در جمع، خود را در پناه و حمایت جمع قرار داده‌ایم و یکی از خیل و انبوهِ بی‌نشان مانده‌ایم تا متمایز و مشخص نباشیم، و بنابراین پناه گرفتن پشت سنگر جمع را همچون وسیلهٔ تدافعی و بقای خود در شرایط تحمیل شده به خود در نظر گرفته‌ایم؛ همچنان که به عنوان انسان خصوصی فقط به فکر حفظ شخص خود از طریق پناه گرفتن در سنگر تنهایی خویش بوده‌ایم تا از این طریق از خود محافظت کنیم
Zohreh Abbasi Far
لازم می‌بینم تأکید کنم آن نوع خشمی که معرف شرم است هیچ نسبتی با نفرت و انزجار از خود ندارد. حتی می‌توان گفت که نفرت و بیزاری از خود اصلا به معنای محال شدنِ خشمی است که معرف شرم به شمار می‌آید. چرا که نفرت و بیزاری معرف نوعی قطع ارتباط درونی با آن موضوع یا دیگرانی است که انزجار و نفرت فرد را برانگیخته‌اند. از این لحاظ، نفرت و بیزاری نسبت به خود نیز نهایتآ به قطع ارتباط درونی با خویش و دست‌کم بی‌اعتنایی به خود می‌انجامد که اصلا زمینه‌ساز بی‌شرمی است. در عین حال اگر هم بتوان بین نفرت و بیزاری از خود و احساس شرم ارتباطی قایل شد باید گفت انزجار و نفرت از خویشتن نتیجهٔ انفعال و تسلیم‌شدگی فرد در برابر احساس شرم است.
Zohreh Abbasi Far
شرم، خشمی است معطوف به تمامت وجود فرد که با ترغیب و تهییج فرد به سنجش کردارها و نتایج کردارهای خود، او را به آگاهی به خصایص نامطلوب و منفی خود هدایت می‌کند. اما هیچ فردی نیست که تمامآ از خصایص مثبت و یا منفی سرشته شده باشد. از این‌رو اگر قبول کنیم که احساس شرم معطوف به کل وجود فرد می‌شود بنابراین با شرم، او هم به خصایص منفی و هم به خصایص مثبت خود متوجه می‌شود. باید تأکید کرد که فرد به اعتبار خصایص مثبت خویش و تأکید آن‌هاست که می‌تواند با برانگیخته شدن احساس شرم، این یا آن خصلت خود را به‌عنوان خصلت منفی شناسایی کند. پس به دلیل احساس شرم، فرد برانگیخته می‌شود که به اتکای خصایص مثبت خود، خصایص منفی‌اش را نفی و رفع کند. این روندی است که اگر با موفقیت پیش برده شود به تغییر خود می‌انجامد
Zohreh Abbasi Far
تعریف شرم از منظرهای متفاوتی می‌توان تعاریف گوناگونی از احساس شرم به دست داد. اما به دلیل منظر جامعه‌شناسانه‌ای که انتخاب کرده‌ایم تعریف مارکس از شرم را در نظر می‌گیریم: شرم، نوعی خشمِ به خویشتن است.
Hamed

حجم

۱۱۸٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۴۰ صفحه

حجم

۱۱۸٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۴۰ صفحه

قیمت:
۵۰,۰۰۰
۴۰,۰۰۰
۲۰%
تومان