دانلود و خرید کتاب بانوی دریایی هنریک ایبسن ترجمه میرمجید عمرانی
تصویر جلد کتاب بانوی دریایی

کتاب بانوی دریایی

معرفی کتاب بانوی دریایی

کتاب بانوی دریایی نوشته هنریک ایبسن است و با ترجمه میرمجید عمرانی در انتشارات مهراندیش منتشر شده است. این کتاب نمایشنامه‌ای در پنج پرده است.

درباره کتاب بانوی دریایی

این کتاب داستان زنی به‌نام ال‌لیدا است. او دختر صاحب یک فانوس دریایی بوده و از کودکی به‌دریا گره خورده است. او با دکتر وانگل، یک پزشک در یک شهر کوچک در شمال نروژ ازدواج کرده است. او دو دختر به‌نام‌های بولت‌ته و هیلده از همسر قبلی خود دارد که اکنون فوت کرده است. او و ال‌لیدا یک پسر دارند که در کودکی از دنبا رفته است. سال‌ها قبل ال‌لیدا عمیقاً عاشق یک ملوان بوده و باهم نامزد کرده بودند، اما چون ناخدای خود را به قتل رسانده، مجبور به فرار شده است. با این وجود، از الیدا خواسته که منتظرش بماند تا او بازگردد. حالا ملوان پس از سال‌ها با ادعای انامزدی با او برمی‌گردد. حالا همه چیز به تصمیم الیدا بستگی دارد. 

خواندن کتاب بانوی دریایی را به چه کسان پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به ادبیات نمایشی پیشنهاد می‌کنیم. 

درباره هنریک ایبسن

هنریک ایبسن، نمایشنامه‌نویس و سراینده نروژی، زاده سال ۱۸۲۸ از بزرگ‌ترین ستاره‌های سپهر هنر و اندیشه همه جهان و همه زمان‌هاست. ایبسن در نوجوانی پس از ورشکستگی پدرش برای نخستین‌بار، طعم فقر و تنگدستی را چشید. با وقوع انقلاب ۱۸۴۸ در شمال اروپا، ایبسن به سرودن اشعار آزادی‌خواهانه پرداخت. او در سال ۱۸۵۰ برای ادامۀ تحصیل و به امید اخذ دکترا در رشتۀ پزشکی به شهر کریستیانیا عزیمت کرد. ایبسن هنگامی که در رشتۀ تحصیلی خود موفق نشد، به نوشتن روی آورد. مطالعۀ تاریخ روم و توطئۀ کاتلینا و خطابه‌های سیسرون و همچنین شرح انقلاب فرانسه در ۱۸۴۸ باعث شد که ایبسن اولین نمایشنامۀ خود را در سال ۱۸۵۰ بنویسد. اولین اثر ایبسن به نام کاتلین در زمانی که ۲۲ ساله بود، منتشر شد. در همین ایام، کشمکش‌های سیاسی، ایبسن را به سمت سیاست کشاند. او عضو اتحادیۀ کارگران شد و مدتی با نوشتن مقالات سیاسی و هنری در انتشار چند روزنامه دست داشت. یک سال بعد، مدیر تماشاخانۀ شهر «برگن» شغلی به ایبسن داد. او در طول پنج سالی که در این تماشاخانه مشغول به کار بود، سفرهای بسیاری به کپنهاگ داشت و مطالعاتی در زمینۀ تئاتر به انجام رساند. او در ۲۳ می ۱۹۰۶، درگذشته است.

ایبسن زندگی را با همه تپندگی و رنگارنگی‌اش به میدان نمایش کشید، یا شاید بهتر است گفت میدان نمایش را تا آنجا گستراند که زندگی را با همه چهره‌هایش در دل خود جای دهد. ایبسن در میدان نمایش از چنان پایگاه و جایگاهی برخوردار است که نه زن نه مرد نه جوان نه پیر نه دارا نه ندار و ... از خواندن کارهایش بی‌نیاز نیست.

بخشی از کتاب بانوی دریایی

(خانهٔ پزشک وانگِل با ایوان بزرگِ سرپوشیده در دستِ چپ. باغچه، در پیش رو و پیرامون. میلهٔ پرچمی در پایینِ ایوان. در دست راستِ باغچه، آلونکی از شاخ و برگ با میز و صندلی. در ته صحنه، پرچین با یک دربچه. پشت پرچین، راهی در درازای ساحل. رشته‌ای درخت در دو سوی راه. از میان درخت‌ها، آب‌دره و رشته‌کوه‌های بلند و چکادها در دوردست دیده می‌شود. بامداد گرم و تابناکِ تابستان است.

بال‌لِسْتد، میان‌سال، در نیم‌تنهٔ کهنهٔ مخملی و کلاهِ لبه‌پهنِ هنرمندان، پای میلهٔ پرچم ایستاده و ریسمان را سروسامان می‌دهد. پرچم روی زمین است. کمی آن‌ورترِ او، سه‌پایهٔ نقاشی با یک بوم آماده. در کنارش، قلم‌های نقاشی، تخته‌شاسی و یک جعبهٔ ابزار نقاشی روی یک صندلیِ تاشو قرار دارد.

بولت‌تِه وانگِل از درِ بازِ اتاقِ نشیمنِ رو به باغچه به ایوان می‌آید. یک گلدان بزرگ گل می‌آورد و روی میز می‌گذارد).

بولت‌تِه: خب، بال‌لِسْتد، ـ می‌تونین راهش بندازین؟

بال‌لِسْتد: بله خب، خانم. کاری نداره. ـ ببخشین،‌امروز چشم‌به‌راه مهمونین؟

بولت‌تِه: بله، پیش از ظهر چشم‌به‌راهِ آموزگار آرْن‌هُلمیم. دیشب اومده‌ن شهر.

بال‌لِسْتد: آرْن‌هُلم؟ یه‌دم وایسین ـ . آرْن‌هُلم اون نبود که سال‌ها پیش اینجا معلم‌سرخونه بود؟

بولت‌تِه: چرا. خودشونن.

بال‌لِسْتد: عجب، عجب. حالا باز می‌آد این‌ورها؟

بولت‌تِه: برای همین دوست داریم پرچم رو ببریم بالا.


کاربر ۱۸۱۵۵۹۱
۱۴۰۲/۰۶/۱۷

نسخه چاپی شو خوندم در هنر ایبسن که شکی نیست ولی این اولین بار بود که کتابی رو ازین مترجم می خوندم با وجود همه ی تعاریفی که از نحوه ی ترجمه و... شده بود(مثل اینکه به صورت تیمی و با کلی کارشناسی

- بیشتر
adelnia60
۱۴۰۱/۰۹/۰۵

ترجمه در حد فاجعه .هر جا ترجمه ای از این اسم دیدید فرار کنید .میرمجید عمرانی

حجم

۱۰۷٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۳۶ صفحه

حجم

۱۰۷٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۳۶ صفحه

قیمت:
۹۵,۰۰۰
تومان