کتاب اضطراب جایگاه اجتماعی
معرفی کتاب اضطراب جایگاه اجتماعی
کتاب الکترونیکی «اضطراب جایگاه اجتماعی» نوشتهٔ آلن دوباتن با ترجمهٔ مریم تقدیسی در گروه انتشاراتی ققنوس چاپ شده است. تمایل به داشتن جایگاه اجتماعی مانند همه تمایلات دیگر کاربردهایی دارد: ایجاد انگیزه برای بهکارگیری استعدادها، ترغیب به متمایز دیده شدن، ممانعت از رفتارهای نامتعارف و زیانبار و انسجام بخشیدن به اعضای جامعه حول یک نظام ارزشی متداول. ولی افراط در این تمایل هم مانند سایر موارد میتواند کشنده باشد. آلن دو باتن نویسنده، فیلسوف و مجری تلویزیون ساکن بریتانیا است. کتابهای او موضوعات مختلفی را به شیوهای فلسفی با تأکید بر ارتباط آن با زندگی روزمره بررسی میکند.
درباره کتاب اضطراب جایگاه اجتماعی
اضطراب جایگاه اجتماعی عبارت است از نگرانی از اینکه نتوانیم خود را با آرمانهای موفقیت که جامعه تعیینکننده آن است تطبیق دهیم و از شأن و احترام محروم شویم؛ نوعی نگرانی از اینکه از لحاظ منزلت اجتماعی در پایینترین مرتبه یا در آستانه سقوط به مرتبهای پایینتر قرار داشته باشیم.
اگر جایگاه ما بر نردبان منزلت اجتماعی موجب چنین دغدغههایی شده باشد به این دلیل است که تصور ما از خودمان بهشدت به تصور دیگران از ما بستگی دارد. به استثنای افراد خاصی مانند سقراط یا عیسی (ع)، اکثر ما برای اینکه احساس خوبی درباره خود داشته باشیم متکی به نشانههای احترامی هستیم که از جامعه دریافت میکنیم.
متأسفانه کسب منزلت اجتماعی دشوار و حفظ آن تا پایان عمر دشوارتر است. بجز جوامعی که در آنها جایگاه اجتماعی از بدو تولد تعیین شده و خون اشرافی در رگهای صاحبان منزلت جریان دارد، به دست آوردن مرتبهای والا در اجتماع به میزان موفقیتهای ما بستگی دارد، و ممکن است به دلیل حماقت، عدمخودشناسی، مسائل اقتصاد کلان یا سوءنیت دیگران از رسیدن به جایگاه اجتماعی بازبمانیم.
شکست سرچشمه حس حقارت است: آگاهی تباهکننده از این موضوع که نتوانستهایم دنیا را متقاعد سازیم که فردی ارزشمندیم و از این پس محکومیم به افراد موفق غبطه بخوریم و از وجود خود شرمسار باشیم.
کتاب اضطراب جایگاه اجتماعی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب برای همه مفید است. چرا که انسانها همگی بهناچار در اجتماع و قوانین و ارزشهایش محصور هستند.
بخشی از کتاب اضطراب جایگاه اجتماعی
در دنیایی آرمانی میتوان نفوذناپذیرتر بود. چه نادیده گرفته شویم, چه تحسین شویم و چه تمسخر، تزلزلناپذیر باقی میمانیم. اگر کسی اغواگرانه مجیزمان را بگوید بیش از حد تحت تأثیر قرار نمیگیریم. و اگر قضاوت منصفانهای در مورد خود داشته باشیم و به ارزش خود پی برده باشیم، نظر نامربوط دیگری لطمهای به ما وارد نمیکند. ما ارزش خود را میدانیم و خصوصیاتمان را میشناسیم. اما در دنیای غیرآرمانی درون ما مجموعهای از دیدگاههای متضاد درباره خودمان وجود دارد. هم از زیرکیهای خود آگاهیم و هم از حماقتهایمان، هم از شوخطبعی و هم از کسالتبار بودنمان، و هم مهم بودنمان و هم زیادی بودنمان. و در چنین وضعیت متزلزلی، مسئله تعیین منزلت ما به دیدگاه جامعه درباره ما بستگی دارد. بیتوجهی به ما ارزیابیهای منفیمان را تشدید میکند و لبخندی یا تعریفی به همان سرعت موجب تشدید ارزیابیهای مثبت ما از خودمان میشود. ما برای پذیرفتن خود نیازمند مرحمت دیگرانیم.
«ایگو» یا تصور ما از خودمان را میتوان بادکنک سوراخی در نظر گرفت که همواره نیازمند هلیومِ عشق از دنیای خارج است تا بادکرده باقی بماند، بادکنکی که در مقابل کمترین خراشیدگیهای ناشی از بیتوجهیهای دیگران بهشدت آسیبپذیر است. میزان خوشحالی ناشی از توجه دیگران و لطمهای که بیتوجهی آنها بر ما وارد میسازد تأملبرانگیز و در عین حال نامعقول است. گاهی به دنبال سلام سرد یک همکار یا پاسخ ندادن کسی به تلفنهایمان خلقمان تنگ میشود و گاهی فقط به این دلیل که کسی ناممان را به خاطر داشته و سبد میوهای برایمان فرستاده زندگی در نظرمان معنادار و ارزشمند میشود.
حجم
۲٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۳۷ صفحه
حجم
۲٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۳۷ صفحه
نظرات کاربران
به گمانم کمتر کسیست که به شان و منزلت اجتماعیاش فکر نکند یا در مورد اینکه دیگران در موردش چطور فکر میکنند دغدغهای نداشته باشد. اکثر ما دلمان میخواهد اطرافیانمان و در مقیاس بزرگتر، افراد جامعه به ما به دیدهی
اول تحسین میکنم خانم مریم تقدیسی رو بابت این ترجمه روان و ادبی و انتشارات ققنوس رو بابت این انتخاب در شرایطی که انتشار کتابهایی با ترجمه بدتر از مترجم گوگل زیاد شده من بعد از بررسی ۵ ترجمه مختلف این
فقط قسمت کمی از کتاب در مورد موضوع کتاب صحبت میکنه!
خیلی بحث های جامعه شناسی شده و ترجمه ی خیلی روانی نداره