بریدههایی از کتاب اضطراب جایگاه اجتماعی
۲٫۴
(۲۲)
«به حال خود رها شدن در جامعه و نادیده گرفته شدن از سوی اعضای آن, اگر در عمل چنین اتفاقی شدنی باشد، ظالمانهترین مجازات است. وقتی با ورودمان کسی سرش را به سویمان برنگرداند، وقتی حرف میزنیم پاسخمان را ندهد، یا برای کاری که میکنیم اهمیتی قایل نباشد، وقتی همه تظاهر به ندیدنمان کنند، و طوری برخورد کنند که انگار وجود نداریم، چندی نمیگذرد که نوعی خشم و درماندگی عاجزانه در ما انباشته میشود که بیرحمانهترین شکنجههای جسمی در مقابل آن تسکینبخش به نظر میرسند.»
عرفان برقبانی
«اذهان مردم برای شادیهای واقعی زندگی جایگاهی بس حقیر است.»
Azade_sh
به نظر میرسد زندگی فرایندی است از جایگزینی اضطرابی با اضطراب دیگر و جانشینی خواستهای با خواسته دیگر
Azade_sh
ثروت امری مطلق نیست. ثروت به خواستههای ما بستگی دارد. هر بار چیزی را جستجو کنیم که توان به دست آوردنش را نداریم، امکاناتمان هر قدر هم زیاد باشد، فقیرتر میشویم.
Azade_sh
اضطرابْ ملازمِ آرزوهای دنیای معاصر است
Azade_sh
وابستگی جایگاه اجتماعی به بخت و اقبال خودبهخود هراسانگیز است. ولی هولناکتر از آن زندگی در دنیایی چنان آکنده از اصول کنترل عقلانی است که اساساً «بداقبالی» به عنوان توجیهی معتبر برای شکست نادیده گرفته شود.
Azade_sh
تراژدی ما را به سمت حقیقتی تحملناپذیر سوق میدهد: اینکه میتوان ردپای هر کار احمقانهای را که انسانها در سراسر تاریخ انجام دادهاند در جنبههایی از طبیعت انسان یافت
Azade_sh
طنزپردازان ماهر غالباً بر نقاط آسیبپذیری انگشت میگذارند که به طور مستقیم قادر به مطرح کردنشان نیستیم؛ آنها رابطه دور از ذهن ما با آزاردهندهترین ابعاد وجودمان را روشن میسازند. هرچه دغدغه خصوصیتر و شدیدتر، احتمال خنده بیشتر: خندهای که نشانه قدردانی از مهارتی است که به مسائلی که حتی قادر به اشاره کردن به آنها نبودیم سیخونک زده است.
Azade_sh
هر قدر هم از نظر خودمان دارای ذهنی مستقل باشیم، به طرز خطرناکی در تشخیص نیازهایمان ضعیفیم. روحمان بهندرت آنچه را باید برای خوشبختی از آن برخوردار باشیم در گوشمان زمزمه میکند، و اگر فرمانی به ذهن میدهد آنقدر گنگ است که یا آن را اشتباه میفهمیم یا احساس میکنیم مغایر نیازهای ماست.
Azade_sh
جایگاه اجتماعی والا از نظر بسیاری از بهترین نعمتهای زمینی است (هرچند انگشتشمارند کسانی که این مطلب را بهصراحت تصدیق کنند).
Azade_sh
تنها عامل افادهای بودن ترس است.
Azade_sh
تنها عامل افادهای بودن ترس است. کسانی که از جایگاه اجتماعی خود مطمئناند هرگز دیگران را تحقیر نمیکنند. پشت تکبر ترس نهفته است.
Azade_sh
دشوار میتوان مانند افادهایها رفتار نکرد، چون این عارضهای جمعی است.
Azade_sh
کسانی هستند که دستاوردهای عظیم زندگیشان کمترین عذابی در ما ایجاد نمیکند، و کسانی که کمترین خوشبختیشان به شکنجهای مداوم برای زندگیمان تبدیل میشود.
Azade_sh
هیچ موفقیتی تحملناپذیرتر از موفقیت دوستان نزدیکمان نیست.
Azade_sh
هرچه تعداد کسانی که با خود همتراز میدانیم و خود را با آنها مقایسه میکنیم بیشتر باشد، افراد بیشتری برای حسادت کردن داریم.
Azade_sh
عصر مدرن هم با توجه به بدبینیاش چندان آزادیخواه ــ یا مهربان ــ نبوده است.
Azade_sh
هر بار که از داشتههایمان احساس رضایت کنیم، هر قدر هم دارایی کمی داشته باشیم، جزو ثروتمندان به شمار میرویم.
Azade_sh
به اعتقاد روسو دو راه برای ثروتمندتر کردن مردم وجود دارد: دادن پول بیشتر به آنها یا مهار کردن خواستههایشان.
Azade_sh
اسمیت نوشته است در جوامعی که فرصتهای کافی برای تجارت و توسعه صنعت در اختیار ثروتمندان قرار داده میشود، «چنان از هر چیزی بهوفور تولید میشود که هم موجبات رضایت ستمگران و کاهلان فراهم میشود و هم خواستههای صنعتگران و دهقانان اجابت میگردد».
Azade_sh
کار مهمترین تعیینکننده میزان احترام و توجهی است که از آن برخوردار میشویم. دیگران بر اساس پاسخمان به سؤال شغلمان چیست ــ که طبیعتاً اولین سؤالی است که در دیدارهای جدید با آن مواجه میشویم ــ در مورد کیفیت جایگاهمان تصمیمگیری میکنند.
Azade_sh
«اذهان مردم برای شادیهای واقعی زندگی جایگاهی بس حقیر است.»
شوپنهاور
Azade_sh
«جایگاه من در اجتماع نیست که مرا سعادتمند میسازد، بلکه قضاوتهایم است؛ قضاوتهایی که با من همراهاند... تنها همین متعلق به من است و کسی قادر به گرفتنشان نیست.»
اپیکتتوس
Azade_sh
این را که بعضی کارها دیگر در نظر من و شما مانند گذشته مذموم نیستند تا حدودی مدیون کسانی هستیم که با اعتقاد راسخ زندگیشان را در خفا سپری کردند و در گورهایی بینام و نشان خفتند بدون اینکه کسی سراغشان را بگیرد.
Azade_sh
به گفته جورج الیوت، «تنها وظیفه اخلاقی رمان گسترش همدلی در میان مردم است».
Azade_sh
بدترین و بهترین جنبههای زندگی بشر در خودمان هم وجود دارد و به این ترتیب قادریم در شرایط مناسب یا نامناسب دست به هر کاری بزنیم.
Azade_sh
دنیایی که مردم آن عبرتهای غیرمستقیم تراژدی را دریافتهاند دنیایی است که دیگر عواقب ناکامیها بر دوش مردمش سنگینی نمیکند.
Azade_sh
خندهای که از طنز ناب برمیخیزد به ابزاری برای وادار ساختن دیگران به اصلاح شخصیت و عاداتشان تبدیل میشود.
Azade_sh
به قول ساموئل جانسون, طنز صرفاً راهی دیگر، و راهی بسیار موثرتر، برای «محکوم ساختن رذالت یا حماقت است».
Azade_sh
روسو تأکید داشت, تأکیدی که شاید ناپسند نیز به نظر برسد, که انسانها در تصمیمگیری در مورد مسائل مهم دچار مشکلاند
Azade_sh
حجم
۲٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۳۷ صفحه
حجم
۲٫۴ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۳۷ صفحه
قیمت:
۶۹,۰۰۰
۴۱,۴۰۰۴۰%
تومان