کتاب مادر خیانت
معرفی کتاب مادر خیانت
عبدالرضا فریدزاده نمایشنامهنویس و منتقد تئاتر، همزمان با انتشار کتاب جدید خود با عنوان «کارگاه تئاتر» که ارائهدهنده تجربیات وی در زمینه کسب مهارت و تمرین برای اجرای اثر نمایشی است، مجموعه تازهای از نمایشنامههای خود را با عنوان «مادر خیانت» منتشر کرده است.
درباره کتاب مادر خیانت
فریدزاده که به گفته خود از شاگردان مکتب آموزشی مرحوم حمید سمندریان به شمار میرود در نگارش این نمایشنامهها و نیز انتخاب متن ادبی، برای اقتباس به سراغ آثاری رفته است که کمابیش دارای ساختاری ادبی و دراماتیک کلاسیک و مبتنی بر مکتب نمایشی قرن نوزدهم و بیستم است و کمتر میتوان در درون متن و ساختار آنها تجربههایی حاکی از علاقه نویسنده به لفاظیهای مدرن و یا کنایههایی کلامی و پیچیدگیهای لفظی را جستجو کرد. در مقابل، او سعی کرده در این آثار بیش از هر چیز قصهگو، صاحب ایدئولوژی و حرکتکننده در خط رویدادی معینی باشد.
در نمایشنامه «مادر خیانت» از این مجموعه بهسادگی میتوان با دیدن انتخاب اسامی کاراکترهای داستانی و نیز نوع استفاده از الفاظ برای بیان دیالوگها، میل وافر نویسنده به داستانگویی کلاسیک و مواجه کردن مستقیم مخاطب با استعارههای سنتی بیانی را دید.
نمایشنامه «آقای پوتزاتی تشریف نمیآورند» نیز کمابیش با همین الگو با مخاطب روبرو میشود. یک اتفاق و گره داستانی در ابتدای متن، مخاطب را با یک داستان شگفت مواجه میکند و او را با خود برای حل گرههای این داستان همراه میکند.
نمایشنامههای فریدزاده در این کتاب همگی از عنصر داستان و تعلیق، بهجای پیچیدگی روایی بهره میبرند و در کنار آن سادگی ساختار صحنه و اجرای آن و بازگذاشتن دست کارگردان برای چینش و اجرای آن مخاطب را با فضایی دلنشین مواجه میسازد. فضایی که در آن متن میتواند جدای از ارزش دراماتیک، دارای جذابیت و تأثیرگذاری داستانی نیز باشد و مخاطب را تنها و تنها به این بهانه با خود همراه کند.
عنصر کوتاهی و ایجاز بیانی در این متنهای نمایشی که ناشی از کوتاهی داستانهایی است که توسط فریدزاده انتخاب و اقتباس شده است، همچنین قدرت داستان کوتاهِ کلاسیک در بیان کوتاه اما پر تعلیق و جذاب یک ماجرا و سفر ظریف آن به درون ذهن انسانها، توانسته بر قدرت آثار این مجموعه بیفزاید و متون نمایشی وی را بهویژه برای هنرجویانی که به دنبال نمایشنامههای پایه برای ورود به دنیای اجرای اثر نمایشی هستند، بیشازپیش ارزشمند سازد.
خواندن کتاب مادر خیانت را به چه کسی پیشنهاد میکنیم؟
افراد علاقهمند به نمایشنامهخوانی میتوانند از خواندن این کتاب لذت ببرند.
درباره عبدالرضا فرید زاده
عبدالرضا فریدزاده در سال ۱۳۳۱ در بروجرد متولد شده است. او دبیر بازنشسته آموزشوپرورش بود. عبدالرضا فریدزاده در دهه چهل وارد دنیای هنر و ادبیات شد.
بخشهایی از کتاب مادر خیانت
شبهنگام سردار و افسر همراهش بر روی دیوارهای دژ.
صدای شادمانی از اردوگاه دشمن که شهر را محاصره کرده، شیهه اسبان و ... به گوش میرسد.
سردار: باز شب شد و شعلههای آتش اردوگاه خصم از میان ظلمت قیرگون، چون هزاران چشم خونگرفته به این شهر مظلوم خیره میشود و آزار و رنجی را که از این وضعیّت میکشم، صدچندان میکند. روزهاست که در این حلقه پولادین محاصره افتادهایم و از این سردار ناتوان که مردم بینوای شهر امیدها به او بستهاند، کاری برنمیآید. در این موقعیت دشوار، من شرمندهترین انسان زمینم، شرمندهترین ...
افسر: مباد که شرمنده باشید سردار! شما هر چه توانستید کردید. دلاور بودید وقت دفاع در برابر هجوم ناگهانی خصم و اگر نبود شجاعت و تدبیرتان، اکنون نه در محاصره که مغلوب بودیم.
سردار: بیش از این باید میکردیم، بیش از این ... همه فکرم درگیر این معمّا است که کجای کار را خطا کردهام.
افسر: این معمایی است بیپاسخ، چرا که خطایی در میان نبوده. بیش از این خود را میازارید.
سردار: باید این خونخوار را شکست میدادم و به سزای خیانتش میرساندم، نه که کار به اینجا بکشد که روشنایی آتشهای اردوگاهش سبب افکار وهمآلود و تاریک مردم شهر شود. صدای شیهه اسبان سپاهش، قهقهه لشکرش و سرودشان که حاکی از اعتماد به پیروزی است، ناهنجارترین اصواتیاند که در عمر خود شنیدهام. من بسیار غمگینم دوست من.
حجم
۲۰۰٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۸۶ صفحه
حجم
۲۰۰٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۸۶ صفحه