بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب خواهر | طاقچه
تصویر جلد کتاب خواهر

بریده‌هایی از کتاب خواهر

انتشارات:عهد مانا
امتیاز:
۴.۶از ۱۱ رأی
۴٫۶
(۱۱)
انسان همان است که خداوند متعال فرمود؛ کفوراً، عجولاً، ظلوماً جهولاً!
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
من به فدای سر بریده‌ات حسین، به فدای رگ‌های بریده‌ات حسین، به فدای موی خونینت حسین!
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
ما را ببرند به زیارت حسین
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
از آن‌چه بر قلم تقدیر جاری شده نمی‌توان گریخت.
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
دنیا مال و منالش را به خاندان هاشم بخشید نه برای آن‌که از آن بهرهٔ شخصی ببرند و خانه‌هایشان را گسترش دهند و لباس‌های فاخر و چشم‌پرکن بپوشند و بر تعداد زمین‌ها و شترانشان مباهات کنند. بندگان خدا با خودشان عهد دارند هر چه دارایی که خدا می‌دهد، زیاد و زیادترش را، تنها برای خدا بدانند و در راه خدا به مردم بدهند و نه در چشم مردم به نمایش بگذارند!
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
و خدا خریدار اعمالی است که در ظاهر نیت‌ها به چشم می‌آید و برکت می‌دهد به درون خستهٔ انسان‌ها!
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
دل‌بستگان دنیا همین‌اند، تا امنیت دارند، شیرند و چون ذرّه‌ای از امنیت‌شان کم شود و احساس خطر کنند چون مردگان گور، تمام‌شان بر باد می‌روند و هیچ می‌شوند!
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
دل بی‌تابم را به ساحل آرامش حسینی سپردم که تنها او بود که مایهٔ آرامش عالمین بود.
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
آن‌چه تقدیر است به وقوع خواهد پیوست!
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
گویا دنیا از آغاز وجود نداشت، و گویا آخرت از ابتدا جاودانه بود!
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
طول زندگی در دنیا به همین کوتاهی ست؛ کودکی و جوانی و پیری که همه فدای حسین.
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
اگر قطره‌ای از خون علی‌اصغر به زمین می‌رسید بر اهل زمین امانی نمی‌ماند!
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
یزید! گمان می‌کنی چون زمین و کرانه‌های آسمان را بر ما تنگ گرفتی و ما را مثل اسیران از این شهر به آن شهر بردی، ما در پیشگاه خدا خوار شده و تو در پیش او عزیز شده‌ای؟ گمان می‌کنی با این کار، ارزشت زیاد شده که چنین بر خود می‌بالی و سرخوش و شادمان به این و آن تکبر می‌فروشی؟ می‌بینی اسباب قدرت برایت آماده، و کار پادشاهی‌ات رو به راه است، و مقام و حکومت ما در اختیار تو قرار گرفته، از شادی در پوست خود نمی‌گنجی. اما تند نرو. آهسته باش! مگر گفتار خدا را فراموش کرده‌ای که فرمود: «وَ لایحسَبَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا اَنَّما نُملِی لَهُم خَیرٌ لِاَنفُسِهِم اِنَّما نُمِلی لَهُم لِیزدادُوا اِثماً وَ لَهُم عَذابٌ مُهِینٌ»
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
دنیا را خدایی است و حدّ همه، مخلوق بودن است و شرف همه عبد بودن
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
خداوند، خانه‌اش را قُرق او کرده بود. در هیچ دوره‌ای از خلقت، کسی این‌طور مورد تکریم الهی قرار نگرفته بود که به امر خدا دیوار خانهٔ خدا شکافته شود و یک بانو، مهمان سه روزهٔ مقدس‌ترین مکان عالم شود و فرزند کعبه در آغوش‌اش به میان خلائق باز گردد!
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
اگر بانوی اول جهان هستی فاطمه شد، چون او خداوند را سزاوار پرستیدن دید و در مقابل خداوند شد کسی که جز رنگ خدا را نمی‌پذیرفت و جز به شکلی که خداوند می‌پسندید، نه درآمد و نه فکر کرد!
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
حسین آرامِ جان عالمیان بود، روح و روان همه بود!
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
دختر، حریم است و پدر، حرمت‌شناس
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
خداوندِ عالم جبران می‌کرد هر چه را که او در مجاهدتش برای نشر اسلام فدا می‌کرد، در حق ما. این امر مخصوص ما هم نبود، سنت و وعدهٔ خداست؛ که اگر یاری کنی دینش را، یاری‌ات می‌کند!
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
هر گناهی از هر کسی دو ظلم دارد؛ هم در حق خود فرد که خَش می‌اندازد بر روح و روانش؛ هم در حق اطرافیان که لاجرم ما انسان‌ها جمعی زندگی می‌کنیم و وقتی من بر اثر گناه، آلوده‌ام، صفای وجود دیگران را هم تحت تأثیر قرار می‌دهم!
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
الخَلق عَیالی! خلق اهل و عیال خداوندند
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
مادرم پشت در بود که با لگد در را باز کرد، ماند دیوار و در و مادری که از میخِ در ناله‌اش بلند شد. آن‌ها که به خانه ما هجوم آوردند، ظاهراً اصحاب رسول‌اللهِ پدربزرگم بودند اما کارشان یهودی‌وار و شیطان‌صفتانه بود. حرفشان هم ظاهراً این بود که امیرالمؤمنینی که خداوند مشخص کرده است، باید برود کنار و کسی که مردم می‌گویند و مردم بیعت کرده‌اند بشود حاکم. بیعت می‌خواستند از پدرم علی و از مادرم فاطمه!
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
پدرم می‌خواست بر سر مردمی حکومت کند که فقیرش شاکی بود و غنی‌اش متوقع؛ که روحیهٔ مجاهدت در بسیاری مُرده بود و تحریف بسیار، و ذهن‌هایی که از اصالت کلام رسول‌خدا دور شده بود!
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
جنگ جمل، جنگ هوس بزرگان کشور اسلامی بود؛ قدرت بیشتر می‌خواستند، سهم بیشتر از بیت‌المال، منصب، عزتِ زوری و...!
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
حسین نور دیدهٔ همهٔ ما بود و زندگی من جز به نام و یاد او به چرخش نمی‌افتاد!
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
و فرزندان، بسیار شبیه لذت مادران
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
سیاست معاویه عجیب موذیانه بود و کسی نبود تا به مردم بفهماند او مرامش مسلمانی نیست
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
بود. و دشمن درونی که نفس هر کس است و این نفس حتی صحابه‌های بزرگی را از پا انداخته بود. پول و طلا و ملک و قدرت، زانوهای اهالی‌نفس را شُل می‌کند. بعضی از یاران قدیمی شده بودند طبقهٔ اشرافی که مهریه‌های دخترانشان سکه‌های طلا بود، نه مهرالسُنهٔ پیامبرشان! اینان دیگر حوصله و دل و جرأت مقابله با یزید فاسد را هم نداشتند و به داد مظلومان و ضعیفان هم نمی‌رسیدند
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
هر چند که دنیایشان وقتی دست زورمندان شیطان‌صفت باشد، اولین کسی‌که آسیب می‌بیند، خودشان هستند. ظلم بر خودشان روا داشتند با قبول حکومت ظالم!
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸
شیطان یک روش رذیلانه دارد؛ دنیا را برای انسان زیبا جلوه می‌دهد. تزئینش می‌کند، بزرگ‌نمایی می‌کند، لذیذ تعریف می‌کند، این‌ها خیلی مهم نیست، ضعیف است این روش شیطان؛ اما برای کسانی‌که خودشان را ضعیف نکرده باشند.
کاربر ۱۹۳۷۲۴۸

حجم

۴٫۵ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۹۲ صفحه

حجم

۴٫۵ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۹۲ صفحه

قیمت:
۴۳,۲۰۰
۱۲,۹۶۰
۷۰%
تومان