کتاب خواهر
معرفی کتاب خواهر
کتاب خواهر نوشته نرجس شکوریانفرد است. این کتاب را انتشارات عهد مانا منتشر کرده است و روایت عشق حضرت زینب (س) به برادرشان است.
درباره کتاب خواهر
حضرت زینب کبری (س) سومین فرزند حضرت فاطمه (س) و امام علی (ع) است که دو سال بعد از ولادت امام حسین (ع)، در روز ۵ جمادیالاول سال ششم هجری قمری در شهر مدینه به دنیا آمد. حضرت زینب همسر عبدالله بن جعفر بود و در واقعه کربلا در کنار برادرش امام حسین(ع) حضور داشت. با پایان یافتن جنگ، زینب و دیگر بازماندگان کاروان امام(ع) به اسارت درآمدند و به کوفه و از آنجا به شام برده شدند.
حضرت زینب را تجسم و نماد صبر جمیل نامیدهاند. بعد از عاشورا، اسیران را به کوفه بردند و در آنجا با وضع دلخراشی گرداندند. هنگام ورود به کوفه، زینب(س) برای حاضران خطبهای خواند به طوری که همه شگفتزده شدند و تحت تاثیر آن قرار گرفتند. این کتاب روایتی از زبان حضرت زینب است از عشق به برادرشان امام حسین(ع).
خواندن کتاب خواهر را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به ادبیات مذهبی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب خواهر
سرزمین وجود هر انسان یک وسعت بیکران دارد به اندازهٔ کرم و محبت و عظمت خالقش و من خالقم را خداوند جلواعلی میدانستم و خدا من را زینب میخواست! «زین، اب» نه تعریف زر و زیور دنیا را میگیرد و نه هر پدری!
پدر من و حسین، علی بود که مردم با چشمان خودشان دیده بودند در فقیری و تنگدستی ابوطالب رشد کرده بود!
دنیا مال و منالش را به خاندان هاشم بخشید نه برای آنکه از آن بهرهٔ شخصی ببرند و خانههایشان را گسترش دهند و لباسهای فاخر و چشمپرکن بپوشند و بر تعداد زمینها و شترانشان مباهات کنند. بندگان خدا با خودشان عهد دارند هر چه دارایی که خدا میدهد، زیاد و زیادترش را، تنها برای خدا بدانند و در راه خدا به مردم بدهند و نه در چشم مردم به نمایش بگذارند!
عبدالمطلب هم جدّ بزرگمان بود که چون فقرا میگشت؛ اما کسی او را فقیر نمیخواند، همه او را بخشنده مینامیدند!
مردی که میتوانست چون عموزادگانش، بنیامیه و برادرانش ابولهب و ابوجهل بهترینها را بپوشد، بر بهترین کرسیها تکیه زند، کمربند زربافت ببندد و دست بر کمرِ تکبر راه خانهٔ خود تا خانهٔ خدا را طی کند و همه را در این مسیر به تعظیم ترسگونه و ذلیلوار، وادار کند؛ اما عبدالمطلب یک رشته بَست بین خودش و خدا، خانهاش تا خانهٔ خدا همان رشته بود!
از عبادت خدا در خانهٔ کعبه میرسید به خدمت خلق در خانهٔ خودش؛ دری که همیشه باز بود، دستی که هر لحظه گشاده بود و مالی که وقت و بیوقت بخشیده میشد برای رفع همّی و غمّی!
جدّ ما کلیدداری خانهٔ خدا را نه غصب کرد، که به شایستگی دل موحد و عمل ابراهیمیاش از خداوند به ارمغان دریافت کرده بود. درِ خانهٔ خدا را میگشود تا سر خم کند مقابل ربُالعالمینی که مهربان بود و کریم، و عذر تقصیر میآورد از بودن بتهای سنگی و چوبی و منتظر آمدن رسولی بود تا اذن الهی بگیرد برای شکستن این بتها!
عبدالمطلب، امانتدار زمین و زمان بود برای آمدن رسولخدا!
مهیا کننده و فراهمآورندهٔ شرایطی که مردی برانگیخته شود و هرچه که بدعت از زمان عیسی و خیانت زورمندان ظالم در تحریف دین حنیف ابراهیمی بود را پاک کند و آن کُند که خدا وعده داده بود!
و عبدالمطلب سرپرست مردمی بود که با نیت پاک خودشان در تنهایی دنیا پناه میآوردند به سرای الهی و البته که در انجام فرائض راه به خطا میرفتند.
اما خدا دل جدّ بزرگ ما را چون روح خودش پر از لطف و کرامت خواسته بود و او خلق را عیال خالق میدانست و جز به خدمت و محبت و اندرزِ صفابخش کاری نمیکرد!
حجم
۴٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
حجم
۴٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
نظرات کاربران
لطفا در بی نهایت قرار بدین🙁
بسیار عالی 👌👌 لطفا در طاقچه بی نهایت قرار دهید
جذاب و بسیار عالی
کتاب خیلی عالی و زیبا آموزنده