دانلود و خرید کتاب عمارت بحران زده ماری ع. قلیان
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب عمارت بحران زده

کتاب عمارت بحران زده

انتشارات:نشر البرز
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۰از ۴ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب عمارت بحران زده

کتاب الکترونیکی «عمارت بحران زده» نوشتهٔ ماری ع. قلیان در نشر البرز چاپ شده است. خانه‌ٔ بزرگ و باشکوهی است که از دروغ، خیانت، فساد و ناپاکی سرشار است. آشفتگی نسل جدید در این کتاب به خوبی نشان داده شده است

درباره کتاب عمارت بحران زده

این کتاب در دو بخش نوشته شده است.

 بخش اول حال و هوایی کودکانه دارد. مریم مدام خاطراتش را می‌نویسد و از آرزوهایش می‌گوید.

نام فصل دوم «روزگار وصل» است، جایی که انگار هیجان و التهاب داستان آن‌قدر زیاد شده که هر روز و هر ساعت خبر و حادثه‌ای وحشتناک در راه است.

 در بخش دوم، داستان کتاب وارد ژانر معمایی و جنایی می‌شود و پر از افت و خیز است. آدم‌های کهنه از دست رفته‌اند و حالا آدم‌های جدید با آرزوها و رویاهای تازه جای آن‌ها را گرفته‌اند.

چند دختر نوجوان، در آرزوی رسیدن به زندگی پر از رفاه و آسایش غرب، بی‌خبر از خانه می‌روند. خانواده‌هایشان رد پای این دختران را در مرزها و لنج‌های مرزی پیدا می‌کنند. هر از گاهی جسد دختری به خانواده‌اش برمی‌گردد و کم‌کم رد پای این جنایت‌ها در این عمارت پیدا می‌شود.

در اواسط داستان، مریم، دختر سرایدار عمارت، راز بزرگ بهزادخان را کشف می‌کند و سیر داستان جذاب‌تر می‌شود. پس از این حادثه دیگر عمارت روی خوش نمی‌بیند و همه اهالی تحت تاثیر آن سرنوشتی متفاوت خواهند یافت.

 کتاب عمارت بحران زده را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب به علاقه‌مندان به رمان‌های عاشقانه و اجتماعی پیشنهاد می‌شود.

بخشی از کتاب عمارت بحران زده

مهمان‌ها در باغ، دور میزهای گرد و پایه‌بلندی، که پارچه‌های سفید ساتن تا زمین استتارشان کرده بود، چند تا چند تا ایستاده بودند. بازار گپ‌وگفت داغ بود. چشمم بی‌اختیار به سمت موهای کپه کرده خانم‌ها می‌چرخید که جواهرات روی دست و گردنشان می‌درخشید و مردهایی که انگار چند ثانیه پیش از کف صابون بیرونشان کشیده‌اند؛ با صورت‌های تراشیده و تمیز و ساعت‌هایی که برای اطمینان، تعداد صفرهای قیمتشان را باید چند بار شمرد. حواس پنجگانه‌ام گویی تمام و کمال به کار گرفته شده بود؛ جز حس لامسه‌ام که با ظرف‌های میوه و شیرینی و گیلاس‌های پر درگیر بود و حس چشایی‌ام که به چشیدن لقمه‌های یواشکی از آشپزخانه خلاصه می‌شد. چند دقیقه‌ای از دست طلاخانم نجات پیدا کردم. از صبح تا آن موقع فقط چند دقیقه‌ای توانسته بودم فرصتی پیدا کنم و سر پایی چیزی بخورم. از آشپزخانه، که به قول طلاخانم دو آشپز درجه یک در آن سرگرم پخت‌وپز بودند و بوی غذایشان مست می‌کرد، کمی باقالی‌پلو با گوشت گرفتم و هول‌هولکی آوردم. بقیه بعد از ظهر را در باغ می‌چرخیدم و با لباس بلند کولی‌واری که طلاخانم تنم کرده بود و به گمان خودش حال‌وهوای محلی به مجلس می‌داد که خودش هم نمی‌دانست از آن کدام محل و کدام قوم است، مشغول پذیرایی از مهمان‌ها بودم که برخی با سؤال‌های مسخره‌شان عذابم می‌دادند.

دلقکی شده بودم که میان نگاه‌های پرغرور و سرمست مدعوین می‌چرخیدم. یادم که می‌افتد خون خونم را می‌خورد که چرا به پوشیدن لباسی که خواسته‌اند تن داده‌ام.

کاربر ۳۷۳۶۸۵۸
۱۴۰۲/۰۱/۲۵

موضوع تکراری کلیشه ای فاقد جذابیت

لیلا
۱۴۰۱/۱۲/۰۹

به نظر من داستان خوبیه، قلم نویسنده هم شیوا و روان هست. زیر پوسته داستان، نکات آموزنده ای هم وجود دارد.

m-a
۱۴۰۱/۱۲/۰۷

مثل تمام داستانهای ایرانی تکراری بود

آن روانشناسی که در ماهواره خانه نرگس دیدم درست است؛ در دهان بچه که می‌زنید برای یک عمر لالش می‌کنید. راست می‌گفت. هروقت در خانه حرف زدم تو دهانم زدند. حالا جلو یک غریبه، که حرف می‌زنم، به آخر نرسیده صدایم آرام می‌شود. آخرهای جمله‌ام را خودم هم به زور می‌شنوم. حرف و صدا در دهانم مثل کره می‌ماسد و مزه‌اش تا ساعت‌ها روی زبانم می‌ماند.
n re

حجم

۲۰۳٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۳۲۸ صفحه

حجم

۲۰۳٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۳۲۸ صفحه

قیمت:
۴۱,۰۰۰
تومان