کتاب دیروز
۴٫۳
(۱۶)
خواندن نظراتمعرفی کتاب دیروز
«دیروز» کتابی نوشته هاروکی موراکامی( -۱۹۴۹) نویسنده ژاپنی و یک «داستان بلند» (داستانی بین رمان و داستان کوتاه) است. این داستان پیرامون یک دانشآموز ژاپنی در آستانه ورود به دانشگاه و چالشهای روحی او در زمان دانشجویی و رویاروییاش با این بخش از زندگی است.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
«به نظرم جفنگ آمد. با این حال اقرار میکنم دلم میخواست اِریکا را ببینم. همچنین دلم میخواست میفهمیدم چرا باید یک دختر زیبا مثل او با آدم عجیبی مثل کیتارو بُر بخورد. من همیشه جلوی آدمهای تازه، کمی خجالتی بودهام، اما کنجکاویام برای شناختنشان هرگز کم نبوده است.
پرسیدم: «چقدر باهاش پیش رفته بودی؟»
ـ منظورت...؟
ـ آره. به جاهای باریک هم کشیده بود؟
کیتارو سرش را تکان داد: «نمیتونستم. از وقتی کوچیک بود اونو میشناختم. خجالتآوره، میدونی؟ اگه یه دختر دیگه بود، شاید میتونستم، اما... به نظر اشتباه میرسید. میفهمی؟»
اما من نفهمیدم چه میگوید.
کیتارو گفت: نمیتونم اِریکا رو تصور کنم. میدونی انگار کار اشتباهیه. اینجور مواقع یه آدم دیگه رو تصور میکنم. کسی که اونقدرا دوستش نداشته باشم. تو چی فکر میکنی؟
به موضوع فکر کردم، اما هیچ نتیجهای نداشت. اینجور مسائل دیگران به من دخلی نداشت؛ مسائل خودم را میتوانستم درک کنم.
کیتارو گفت: «بگذریم، بذار یه روز سه تایی با هم بریم بیرون. بعد میتونی تصمیم بگیری.»
سه نفرمان، من، کیتارو و دختره که اسم کاملش اِریکا کوریتانی بود، یکشنبه بعدازظهر در کافهای نزدیک ایستگاه دنئنچوفو یکدیگر را ملاقات کردیم. همقد کیتارو بود، خوب خودش را برنزه کرده بود، یک بلوز سفید آستینکوتاه و دامن کوتاه آبی ملوانی پوشیده بود. یک دختر دانشجوی بالاشهری قابل احترام تمامعیار! به اندازهی عکسش جذاب بود، اما چیزی که بیشتر از ظاهرش مرا جلب کرد، سرزندگیای بود که بدون زور زدن از چهرهاش میتراوید. نقطهی مقابل کیتارو بود، کسی که در مقایسه کمی رنگورورفته بود.»
کینو
هاروکی موراکامی
سال اسپاگتیهاروکی موراکامی
بذر جادومارگارت اتوود
فراموشی: مجموعه بیست و نه داستان بسیار کوتاه از نویسندگان معاصر آمریکاآرتوش بوداقیان
شوهر عزیزمجویسکرول اُتس
شبانهها (پنج داستان دربارهٔ موسیقی و شب)خجسته کیهان
شام مخصوصهرمان کخ
بشنو آواز باد راهاروکی موراکامی
تسلیناپذیرکازوئو ایشی گورو
هر کسی به فکر خودشبریل بینبریج
سفر تنهایی تسوکورو تازاکی بیرنگهاروکی موراکامی
شگفتیاما داناهیو
جایزه بگیرجویسکرول اُتس
دوچرخه، عضله، سیگارریموند کارور
مشت مالچی عارفو. س. نایپل
بعد از زلزلههاروکی موراکامی
راهی برای رهاییفرانسوا موریاک
سوکورو تازاکی بی رنگ و سال های زیارتش
هاروکی موراکامی
کافکا در ساحلگیتا گرکانی
از دو که حرف می زنم، از چه حرف می زنمهاروکی موراکامی
از دو که حرف میزنم از چه حرف میزنمهاروکی موراکامی
سی و دو ساله؛ مسافر روزگارهاروکی موراکامی
چوب نروژیهاروکی موراکامی
بعد از زلزلههاروکی موراکامی
کافکا در ساحلهاروکی موراکامی
دیدن دختر صد درصد دلخواه در صبح زیبای ماه آوریلهاروکی موراکامی
1Q84 (جلد اول)هاروکی موراکامی
حجم
۳۲٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۵۴ صفحه
حجم
۳۲٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۵۴ صفحه
قیمت:
۱۰,۰۰۰
تومان
نظرات کاربران
داستان کوتاه و جالبی داره. من از خوندنش راضی هستم. سه شخصیت داخل داستان هست که نویسنده خیلی عالی ابعاد مختلف شخصیت اون ها رو منتقل کرده. هنگام خوندن کتاب حس هر سه شخصیت رو درک کردم و تونستم خودم
بد نبود.چندتا کتاب از موراکامی خوندم هیچ کدوم به پای کافکا در کرانه نمیرسن
پسری که سال های اول دانشجوییش رو میگذرونه با شخصی به اسم کیتارو آشنا میشه که به دختری به نام اریکا علاقه منده ولی چون هنوز موفق به ورود به دانشگاه نشده، نمیتونه با اون دختر در ارتباط باشه.. همون فضای
بعد از خواندن کتاب آهنگ یستردی که در کتاب بهش اشاره شده رو به عنوان تیتراز پایانی گوش کنید شما هم با هر با شنیدن این اهنگ یاد ماجرا میوفتید. لذت بخش بود
عااااالی ، ترجمه عالی
داستان کوتاه و جالبی بود....ارزش خوندن رو داشت
اولین کتابی بود که از این نویسنده خوندم حس و حالش برام جالب بود خصوصا پایانش که یه جورایی باز تموم شد و اطلاعات کاملب در اختیارمون نذاشت که دقیقا چی شده جدا از این کتاب یه کتاب دیگه این
ترجمه خوب. میل به دنبال کردن داستان. طبق استانداردهای داستان های موراکامی
لذت بردم
گرچه کوتاه،اما؛ بسیارعالی بود، آموختنی های بسیارمهمی درسبک زندگی انسانها( جوانان ونوجوانان) سردرگم وبلاتکلیف داشت.