
کتاب مکتوب
معرفی کتاب مکتوب
کتاب مکتوب نوشته پائولو کوئیلو است که با ترجمه مهدی صائمی منتشر شده است. این کتاب مجموعهای از روایتهای جذاب است.
درباره کتاب مکتوب
این کتاب عصارهٔ کتابهایی است که نویسنده آنها را خوانده و یا داستانهایی که متعلق به میراث روحانی نسل بشر است. این کتاب مجموعهای از نوشتههای جذاب است که نتیجه مدتها خواندن نویسنده است.
مکتوب به معنای «آنچه نوشته شده» است. این کتاب مجموعهای از نصایح و پند نیست، بلکه مجموعهای از تجربیاتش است. بخش اعظم آن تشکیل شده از آموزشهای استادش در طی ۱۱ سال طولانی از همزیستی در کنار استادش است. بخشهای دیگر، قطعه داستانهایی است که از دوستانش و یا آدمهایی که با آنها برخورد کرده است.
خواندن کتاب مکتوب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان آثار کوئیلو پیشنهاد میکنیم.
درباره پائولو کوئلیو
پائولو کوئیلو، نویسندهای جهانی از برزیل، در سال ۱۹۴۷ متولد شد. او با قلمی ساده اما عمیق توانست داستانهایی خلق کند که مفاهیم معنوی و فلسفی را به زبان همهفهم منتقل میکنند. موضوعاتی مانند ایمان و امید در بیشتر نوشتههایش جریان دارند.
اثر برجستهاش، کتاب کیمیاگر، به بیش از ۸۰ زبان ترجمه شده و بهعنوان یکی از پرفروشترین رمانهای قرن بیستم شناخته میشود. در کنار آن، آثاری همچون «بریدا» و «ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد» نیز از کتابهای مهم او هستند.
بخشی از کتاب مکتوب
زندگیاش قرار داشت: موقعیتهایی که آنها را پشت سر گذاشته بود، کتابهایی را که خوانده بود، تعلیمات و آموزشهای استادش، داستانهایی از دوستانش و افسانههایی که روزگاری برایش نقل کرده بودند. در آنجا انعکاسها و اندیشههایی درباره زمانش و آرزوها و رؤیاهای نسل خودش قرار داشتند.
به همان شکلی که مَردی، فرشتهای را در خواب دید و خانهای را که هم اکنون در برابر چشمانش دارد، ساخت. او نیز سعی در منظم کردن تمامی این قطعات درهم ریخته دارد تا ساختمان روحانی خودش را درک کند. به یاد آورد که در زمان نوجوانیاش کتابی را از ملبا تاحان به نام مکتوب خوانده بود و با خود فکر کرد: «آیا نمیبایستی من هم همین کار را میکردم؟»
استاد میگوید:
هنگامی که احساس میکنیم وقت رفتن یا مرگ فرا رسیده است، ناخودآگاه اقدام به یک بازنگری از نواری که شکستهایمان تا به آن لحظه روی آن ضبط شدهاند، میکنیم.
مشخص است که بههمان اندازه که پیرتر میشویم، حجم لحظات سختترمان بیشتر میشود. اما همزمان، تجربه، اسبابِ برتری یافتن بر این شکستها و یافتن راهی برای پیشروی را در اختیار ما قرار داده است. همچنین ضروری است تا نوار دوم را در دستگاه ضبط ویدیویی ذهنمان قرار دهیم.
اگر فقط نوار شکستهایمان را نگاه کنیم، فلج و از کار افتاده باقی میمانیم. و اگر به تماشای نوار موفقیتهایمان بنشینیم، خودمان را عاقل تر و داناتر از آن حّدی که واقعاً هستیم فرض میکنیم.
پس، ضرورتاً ما به هر دو نوار نیازمندیم.
کِرمی را تصور کنید که قسمت اعظم زندگیاش را بر روی زمین گذرانده، به پرندهها نگاه کرده و نسبت به سرنوشت و شکل و شمایل خود، رنجیده خاطر و آزرده است.
با خود فکر میکند: «من بیارزشترینِ مخلوقات هستم. زشت و کریهی که محکوم به سینه خیز رفتن بر روی زمین است.»
حجم
۱۲۸٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۶۰ صفحه
حجم
۱۲۸٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۶۰ صفحه