کتاب شکل گیری سرمایه داری هیجانی در نقد صنعت روانکاوی
معرفی کتاب شکل گیری سرمایه داری هیجانی در نقد صنعت روانکاوی
کتاب الکترونیکی «شکل گیری سرمایه داری هیجانی در نقد صنعت روانکاوی» نوشتهٔ ایوا ایلوز با ترجمهٔ روژان مظفری در انتشارات نگاه به چاپ رسیده است. این کتاب نقش روانشناسی در شکل دادن به چهارچوبهای فرهنگی معمول مردان و زنان طبقهٔ متوسط در بخش زیادی از جهان معاصر را بازگو میکند. مدتهاست که دیگر در هر چیزی پای روانشناسی در کار است. هر آنچه پیشتر بازجویی به شمار میآمد اکنون رنگ مصاحبه و پرسشنامهٔ روانشناسانه به خود گرفته است. از مدیر کارخانه تا مجری برنامههای تاکشو و سایتهای انتخاب همسر و… همگی آب به آسیابی واحد میریزند: سرمایه داری.
سرمایه داری هیجانی دست به خلق انسانهایی زده که دائم باید تناسب خود را با سیستم بسنجند. با تحریف تعریف سلامت، به هرگونه رفتاری میتوان برچسب «بیمار» زد. فضای مجازی نیز به رونق این بازار کمک میکند. شکلگیری سرمایهداری دست در دستِ شکلگیری فرهنگ هیجانیِ کاملاً ویژهای گام برداشت و وقتی بر این وجه از سرمایهداری، به عبارتی بر هیجانات آن، تمرکز میکنیم، ممکن است در موقعیتی قرار بگیریم که بتوانیم نظم دیگری را در سازمان اجتماعی سرمایهداری کشف کنیم.
اگرچه هر درسگفتار را میتوان جداگانه بررسی کرد، میان هر سه درسگفتار پیوندی ارگانیک برقرار است و هر سهٔ آنها در جهت موضوع اصلی این کتاباند؛ یعنی ترسیم محورهای سرمایهداری هیجانی
درباره کتاب شکل گیری سرمایه داری هیجانی در نقد صنعت روانکاوی
قابلیت سنت طولانی نظریهٔ انتقادی، که از تئودور آدورنو آغاز شده و هابرماس تا اکسل هانث ادامهاش دادهاند، برای فهم تمایلات متضاد دستاندرکار در جهان مدرنیته تا اکنون بیرقیب بوده است. دید فکری قدرتمند اکسل، گشادهدستی و انرژی بیامان او بدون لحظهای تزلزل پشتیبان شکلگیری این کتاب بود.
در درسگفتار نخست، میبینیم که وقتی به هیجانات به دیدۀ ویژگیهای اصلی در سرگذشت سرمایهداری و مدرنیته بنگریم، تقسیم متعارف بین حوزۀ عمومی غیرهیجانی و حوزۀ خصوصی اشباعشده از هیجانات شروع به انحلال و اضمحلال میکند، چرا که آشکار میشود در سراسر قرن بیستم، مردان و زنان طبقۀ متوسط به تمرکز شدید بر زندگی هیجانیشان، هم در محل کار و هم در خانواده واداشته میشدند، آن هم با استفاده از تکنیکهای مشابه برای پیشبینی خود و ارتباط آن با دیگران.
در درسگفتار دوم به شکلی کاملتر با شیوههایی آشنا میشویم که در آنها هویت مدرن بیش از پیش در انواع عرصههای اجتماعی علناً مستقر میشود. رواج و ماندگاری این روایت، که میتوانیم بهاختصار آن را روایت شناخت بنامیم، در پیوند با منافع مادی و ایدئال انواع گروههای اجتماعی است که در بازار، جامعۀ مدنی و در حدود و ثغور نهادیِ دولت عمل میکنند.
در سومین درسگفتار، میبینیم که چگونه فرایند تبدیلِ خود به امری عمومی و هیجانی قدرتمندترین تجلی خود را در فناوری اینترنت مییابد، فناوریای که خود هیجانی عمومی را پیشفرض میگیرد و جامۀ عمل میپوشاند و در واقع حتی باعث میشود خود هیجانی عمومی بر تعاملات خصوصی مقدم باشد و آنها را شکل دهد.
سرمایهداری هیجانی فرهنگی است که در آن گفتمانها و رویههای هیجانی و اقتصادی متقابلاً به یکدیگر شکل میدهند و بهاینترتیب چیزی را تولید میکنند که حرکتی گسترده و بنیانبرانداز است. در این حرکت، عاطفه به جنبهای اساسی از رفتار اقتصادی تبدیل میشود و زندگی هیجانی، مخصوصاً در طبقات متوسط، منطق روابط اقتصادی و مبادله را دنبال میکند. بهناگزیر، مضامین «عقلانیت» و «کالاییسازی» (هیجانات) از مباحث تکرارشونده در هر سه درسگفتارند. بااینحال، تجزیهوتحلیل نویسنده نه مارکسی است و نه وبری، زیرا وی اقتصاد و هیجانات را از یکدیگر جدا نمیداند. در واقع مجموعههای فرهنگی مبتنی بر بازار به روابط هیجانی و بینافردی شکل میدهند و در آنها تأثیر میگذارند، اما روابط بینافردی در مرکز روابط اقتصادی قرار دارند. به بیان دقیقتر، مجموعهٔ بازار با زبان روانشناسی در هم تنیده شده و در کنار هم فناوریها و معانی جدیدی را برای شکلگیری صور جدید جامعهپذیری ارائه میدهند.
کتاب شکل گیری سرمایه داری هیجانی در نقد صنعت روانکاوی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به روانشناسان و همچنین علاقهمندان و پژوهشگران حوزههای جامعهشناسی و علوم سیاسی با تمرکز بر نظامها و مصادیق سرمایهداری، پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب شکل گیری سرمایه داری هیجانی در نقد صنعت روانکاوی
سبک هیجانی جدید
زبان روانشناسی در شکلگیری گفتمان هویت شرکتی بسیار موفق بود، چرا که میتوانست تحولات محل کار سرمایهداری را درک کند و چون اَشکال جدید رقابت و سلسلهمراتب را طبیعی جلوه میداد، گرچه همگی آنها بهخودیخود خارج از اقناع روانشناختی بود، بیش از پیش رمزگذاریشان میکرد. هر چه شرکتها بزرگتر میشدند و لایههای بیشتری از مدیران بین کارمندان و مدیران ارشد شکل میگرفت، و هر چه جامعهٔ آمریکا به اقتصاد خدماتی و جامعهٔ موسوم به پساصنعتی سوق پیدا میکرد، طبیعتاً گفتمانی علمی که در درجهٔ نخست با اشخاص، تعاملات و هیجانات سروکار داشت خواهان شکل دادن به زبان هویت در محل کار بود. گفتمان روانشناختی بسیار موفقیتآمیز بود، چرا که روانشناسان در پسزمینهٔ ظهور حرفهها، زبانی را دربارهٔ اشخاص، هیجانات و انگیزهها ارائه دادند که ظاهراً با تحولات گسترده در محیط کار آمریکایی مطابقت داشت و آن را قابلفهم میکرد. همانطور که کارل مانهایم در مطالعهٔ کلاسیک خود در باب ایدئولوژی و اتوپیا مطرح کرد، «سبک اندیشه مجموعهای بیپایان از پاسخها به وضعیتهای کاملاً عادی است که موقعیت مشترک آنها را مشخص میکند». از آنجا که سلسلهمراتب شرکتها مستلزم جهتگیری به سمت افراد، علاوه بر کالاها، بود و چون شرکت خواستار هماهنگی و تعاون بود، مدیریتِ خود در محل کار بیش از پیش به یک «مشکل» تبدیل شد. وضعیت کار با رکود اقتصادی و افزایش شدید بیکاریِ اواخر دههٔ نامطمئنتر میشد. عدمقطعیت باعث تکیه بر نظریههای کارشناسی شد. روانشناسان در مقام «متخصصان دانش» عمل میکردند، آنها ایدهها و روشهایی را برای بهبود روابط انسانی میپروراندند و «ساختار دانش» یا آگاهی را که به تفکر افراد فرودست بردهها شکل میداد از این طریق متحول کردند. همچنین، برای مدیران و صاحبان شرکتها، زبان روانشناسی بهویژه درخور منافعشان بود: ظاهراً روانشناسان وعدهای نمیدهند جز افزایش سود، مبارزه با شورشهای کارگری، سازماندهی روابط کارگر - مدیر به شیوهای صلحجویانه و خنثی کردن مبارزات طبقاتی با گنجاندن آنها در قالب زبانِ بیضرر هیجانات و شخصیت. از جانب کارگران، زبان روانشناسی جذاب بود، زیرا ظاهری دموکراتیکتر داشت، چرا که اکنون رهبری خوب به شخصیت و توان درک دیگران بستگی داشت و نه به امتیاز فطری و جایگاه اجتماعی. رویهمرفته، در نظام سابق نظارت بر کارگران، «کارگران مجبور بودند در مسائلی مانند استخدام، اخراج، پرداخت، ارتقا و حجم کار، به اقتدار سرکارگران گردن بنهند. بیشتر سرکارگران از ”نظام رانه“ استفاده میکردند، روشی که بر نظارت سختگیرانه و خشونت کلامی مبتنی بود». گرچه اکثر جامعهشناسان کاربردهای اولیهٔ روانشناسی در شرکتها را نوعی نظارت جدید و از این رو قدرتمندتر میدانستند، من با کمال احترام مخالفت میکنم و در عوض نشان میدهم این شیوهٔ جدید برای کارگران جذابیتی چشمگیر داشت، چرا که روابط قدرتزده میان کارگران و مدیران را دموکراتیک کرد و این باور جدید را القا کرد که شخصیت فرد، مستقل از منزلت اجتماعی او، کلید موفقیت اجتماعی و مدیریتی است. بنابراین، گفتمان روانشناسی شکل جدیدی از جامعهپذیری و هیجانیت را مهندسی کرد که دو انگیزهٔ مهم فرهنگی اساس آن بود: «برابری» و «تعاون»، زیرا روابط بین افرادی شکل میگرفت که برابر فرض میشدند؛ و هدف این روابط تعاون برای کارایی بیشتر بود. مفروضات دوگانهٔ برابری و تعاون اکنون محدودیتهای جدیدی بر هدایت روابط اجتماعی درون شرکتها اعمال میکرد، محدودیتهایی که نمیتوان آنها را با «آگاهی کاذب»، «نظارت» یا «ایدئولوژی» معادل گرفت.
حجم
۱۷۱٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۸۴ صفحه
حجم
۱۷۱٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۸۴ صفحه
نظرات کاربران
ترجمه به معنای واقعی بد بود و کتابی که میتونست بسیار روان به فارسی برگردانده بشه با این ترجمه بسیار مغلق و پیچیده و بی سر و ته شده بود. نویسنده هم از طرح ادعاهای بی پشتوانه برای تایید نظراتش
ترجمه افتضاح و از دید بنده قابل خوانش نیست .
کتابی هست باتجربه سنگین جوری که بعد از خوندن ۵۰ صفحه هیچی نفهمیدم و نخونده رهاش کردم اصلا ترجمه مناسبی نداره
شاید در ظاهر بنظر بیاد از اون کتابای زرد باشه ولی سی چهل صفحه بهش فرصت بدید، کاملا خودشو ثابت میکنه که حرفی برای گفتن داره..
برای علاقمندان به نقد سرمایه داری میتواند جالب باشد.
فقط چکیده ای از کتاب رو خوندم و میگم بله ایوا جان کاملا حق با شماست و چقدر دوست دارم با این خانم ساعتها بشینم و گپ بزنم و در کوچه پس کوچه های شهر کوچک رویاهام قدم بزنیم و