دانلود و خرید کتاب سرمایه و ساختار آن لودویگ لاخمان ترجمه محمد جوادی
تصویر جلد کتاب سرمایه و ساختار آن

کتاب سرمایه و ساختار آن

معرفی کتاب سرمایه و ساختار آن

کتاب سرمایه و ساختار آن نوشته لودویگ لاخمان، کتابی تخصصی در زمینه اقتصاد با موضوع ساختار سرمایه است.

 درباره کتاب سرمایه و ساختار آن

لاخمان در کتاب سرمایه و ساختار آن ما را با مفهوم ساختاری سرمایه آشنا می‌کند. او معتقد است مفهوم ساختاری سرمایه نسبت به مفوم موجودی سرمایه کارایی بیشتری در تبیین واقعیات اقتصادی دارد. رویکرد لاخمان به مفهوم سرمایه در تداوم و تکامل آرای اقتصاددانان پیشکسوت اتریشی همچون اویگن بوم و فردریش هایک است و در عین حال از نگاه انقادی به آنان هم ابایی ندارد.

هایک، لاخمان را تنها کسی می‌دانست که تلاش‌هایش را در زمین نظری سرمایه پی گرفته و بسط داده است. نگاه دقیق و تیزبین لاخمان باعث شده نوآوری های او پس از گذشت حدود هفتاد سال از نگارش این کتاب همچنان تازه به نظر برسند.

خواندن کتاب سرمایه و ساختار آن را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم 

 مخاطبان این کتاب متخصصان و دانش‌آموختگان رشته اقتصاد هستند.

بخشی از کتاب سرمایه و ساختار آن

ورود شکل تصریح‌شده انتظارات به نظریه‌های اقتصادیِ سی‌ساله اخیر، مسائل و پیچیدگی‌های زیادی را به همراه داشته است. اساسی‌ترین آنها این پرسش است که آیا باید انتظارات را به‌عنوان اطلاعات مستقل در نظر گرفت یا پیامدهای فرایند اقتصادی؟ به‌نظر می‌رسد تاکنون اقتصاددانان بر سر پاسخ به این پرسش به توافق نرسیده‌اند و درنتیجه نظریه انتظارات، شکل قابل‌قبولی به خود نگرفته است.

ظاهرا نمی‌توان به همان مفهوم که قیمت‌ها و مقادیر تولید نتیجه فرایند اقتصادی‌اند، انتظارات را نیز از جمله نتایج اقتصادی دانست. هیچ فرایند اقتصادی انتظارات را تعیین نمی‌کند. یک افزایش ده درصدی قیمت سیب به همان اندازه که می‌تواند موجب انتظارات افزایش قیمت آتی شود، می‌تواند انتظارات کاهش قیمت آتی را نیز ایجاد کند. این کاملا به شرایط موجود در هنگام افزایش قیمت بستگی دارد و افراد مختلف ممکن است از این شرایط تفسیرهای متفاوتی داشته باشند. پس در واقع همه نظریه‌های پویایی که بر اساس «معادلات تفاضلی»۱۳۹ و «شتاب‌دهنده‌ها»۱۴۰ و امثالهم قرار دارند، به‌سادگی مسئله را دور می‌زنند. در بهترین حالت می‌توان آنها را فرضیه‌هایی مشروط دانست که پرسش‌های اساسی‌تر را بدون پاسخ باقی می‌گذارند.

از طرف دیگر نمی‌توانیم به همان معنا که ذائقه‌های مصرف‌کنندگان را اطلاعات محسوب می‌کنیم، انتظارات را نیز در زمره اطلاعات بدانیم. از هر زاویه‌ای که نگاه کنیم، انتظارات تجربه‌های اقتصادی را منعکس می‌کنند و تغییر این تجارب در آنها اثر می‌گذارد. بنابراین، تفاوت مهمی بین تغییر ذائقه‌ها و تغییر انتظارات وجود دارد. البته گاه تغییر ذائقه نیز می‌تواند ناشی از تجربه باشد، اما هر تغییر ذائقه‌ای الزاما درنتیجه تجربه نیست. من ممکن است دیگر از یک نوع سیگار استفاده نکنم به‌این‌علت که فهمیده‌ام تأثیر بدی بر گلو و حنجره دارد، اما این نیز ممکن است که آن را کنار بگذارم به‌این‌علت که دیگر دوستش ندارم یا میل خود را به آن از دست داده‌ام. گوهر بنیادیِ ذائقه‌ها را نمی‌توان به چیز دیگری فروکاست یا با چیز دیگری توضیح داد. این گوهر بنیادی که به چنگ تحلیل عقلانی نمی‌اُفتد، می‌تواند موضوع مورد علاقه روان‌شناسان باشد ولی در برابر ابزارهای تحلیلی اقتصاددانان مقاومت می‌کند.

نظری برای کتاب ثبت نشده است
یک گزاره انتزاعی دیگر رابطه مقداری پول است که یک اقتصاد پولی را تصویر می‌کند: M.V=P.Q. مجموع تولید ضرب در سطح عمومی قیمت‌ها برابر است با حجم کل پول ضرب در سرعت گردش پول. این رابطه ظاهر جذابی دارد و خواننده را به یاد قوانین محکم و جهانشمول فیزیک می‌اندازد. قوانین فیزیک همیشه رابطه چند متغیر با یک ثابت را نشان می‌دهند درحالی‌که این معادله رابطه چهار متغیر را نشان می‌دهد! این متغیرها به‌صورت مجموع‌هایی کاملا همگن فرض شده‌اند تا میانگین گرفتن از آنها ممکن و معنادار باشد. این رابطه نیز یک اتحاد کاملا ذهنی و انتزاعیِ همیشه درست است و مانند همه اتحادهای ریاضی، هیچ واقعیتی را توضیح نمی‌دهد. برای قابل‌استفاده کردن چنین رابطه‌ای باید با رجوع به واقعیت، یکی دو فرض تجربی به آن اضافه کرد؛ فرض‌هایی مثل اینکه سرعت گردش پول در کوتاه‌مدت ثابت است یا قیمت‌ها در کوتاه‌مدت چسبندگی دارند. اگر این دو فرض تجربی را بپذیریم نتیجه خواهیم گرفت که افزایش حجم پول در کوتاه‌مدت تولید را افزایش می‌دهد
آرمان
هنگام دسته‌بندی کردن یک واقعیت پیچیده و متکثر، دسته‌بندی کمتر معادل است با همگن فرض کردن بخش‌های بیشتری از اجزای آن واقعیت و این به معنای تحلیل انتزاعی‌تر است. همچنین دسته‌بندی بیشتر معادل است با ناهمگن فرض کردن بخش‌های بیشتری از اجزای آن واقعیت و نگاه انضمامی‌تر و واقع‌گراتر. تحلیل‌هایی که درجه انتزاع بالاتری دارند، کلی‌تر و فراگیرتر هستند ولی به همان نسبت قدرت کمتری برای توضیح واقعیات دارند.
آرمان
منظور از سطوح و درجات مختلف انتزاع، میزان ساده‌سازی یا میزان نادیده‌گیری تفاوت‌هاست. بده‌بستانی بین تأکید بر شباهت‌ها و در نظر گرفتن تفاوت‌ها وجود دارد. هرچه بر شباهت دسته‌ای از اشیا تأکید بیشتری داشته باشیم، تفاوت‌های آنها را کمتر و بی‌اهمیت‌تر خواهیم دید و به مفهوم‌هایی کلی‌تر و انتزاعی‌تر خواهیم رسید. در حالت حدی، فرض یک مجموعه کاملا همگن معادل است با حداکثر انتزاع و ساده‌سازی و نادیده‌گیری کامل تفاوت‌های اجزای آن مجموعه و ارائه مفهومی کلی و فراگیر. در حالت حدّی مقابل، فرض یک مجموعه کاملا ناهمگن معادل است با حداکثر واقع‌گرایی و توجه به پیچیدگی و صرف‌نظر از مفهوم‌سازی و نظریه.
آرمان
دانش ما حاصل تجزیه اطلاعات، دسته‌بندی آنها در قالب مفاهیم و ترکیب مفاهیم در چارچوب یک نظریه است. چگونگی تجزیه و دسته‌بندی و ترکیب را سطح و نوع انتزاع تعیین می‌کند. انتزاع به معنای درک یک شباهت بین اشیای مختلف، تأکید بر شباهت و نادیده گرفتن تفاوت‌های آنهاست. شباهتِ انتزاعی که ما بین اشیا و امور مختلف می‌یابیم، به معیاری برای دسته‌بندی واقعیت تبدیل می‌شود. مثلا ذهن ما بین برف و نمک و ماست شباهتی می‌یابد: همه آنها سفیدند. ذهن با انتزاع «سفیدی» به‌عنوان شباهت این چند شیء، مجموعه واقعیت را به دو دسته متمایز تجزیه می‌کند: دسته چیزهایی که سفیدند در مقابل دسته چیزهایی که سفید نیستند. ذهنی که فرق بین سفید و غیرسفید را تشخیص دهد و مفهوم سفیدی را انتزاع کند، در گام بعد می‌تواند مفهوم کلی‌تر «رنگ» را انتزاع کند و اشیای جهان را از حیث رنگ‌های مختلفی که دارند تجزیه و دسته‌بندی کند.
آرمان
روش فیزیک برای شناخت و توضیح جهان، روشی است ساده، عمومی، جذاب و درعین‌حال بسیار انتزاعی. اما از نظر اقتصاددانانی مانند لاخمان، روشی که زیاده از حد انتزاعی و کلی باشد، بسیاری از جزئیات مهم و اثرگذار واقعیت را نخواهد دید. دور افتادن از واقعیت، بهایی است که برای سادگی تحلیل پرداخت می‌شود.
آرمان
استفاده از روش‌های فیزیک در اقتصاد، مستلزم پذیرفتن یک فرض بسیار بحث‌برانگیز است: موضوعات مورد مطالعه در اقتصاد نیز همانند فیزیک شامل گروه‌ها و مجموعه‌هایی همگن هستند. اکثر اقتصاددانان جهان متقاعد شده‌اند که پذیرش این فرض مشکل حادی ایجاد نمی‌کند و با قبول آن می‌توان به تبیین‌هایی رسید که تقریب‌های قابل‌قبولی از واقعیت هستند. اما اقلیتی از اقتصاددانان، از جمله لودویک لاخمان و استادان او در مکتب اتریش، همواره معتقد بوده‌اند که پذیرش این فرض معادل نادیده گرفتن اساسی‌ترین حقایق اقتصاد است و به همین دلیل تبیین‌های مبتنی بر چنین فرضی در توضیح واقعیات ضعیفند.
آرمان
بحث اصلی لاخمان در این کتاب تبیین چگونگی تشکیل و انباشت سرمایه است. احتمالا برای کسانی که به روش و ادبیات رایج اقتصادی عادت دارند، خواندن این کتاب چندان ساده نیست.
آرمان
منتقدان بازار آزاد، همواره ایده تحقق خودبه‌خودی و قصدنشده خیر عمومی درنتیجه تلاش‌های افراد برای پیگیری نفع شخصی را ساده‌انگاری دانسته‌اند. آنها به وجود ناسازگاری‌های ذاتی در نهاد بازار آزاد قائل هستند و مشهودترین نمود آن را ناپایداری مسیر رشد و بروز رکودها و بحران‌های اقتصادی مکرر در نظام‌های سرمایه‌داری موجود می‌دانند. «لودویک لاخمان» شاید از معدود نظریه‌پردازانی باشد که در میانه این مجادله ایستاده است. او سعی می‌کند با باز کردن جعبه سیاه بازار، شیوه عملکرد «دست نامرئی» را تا حدودی مرئی کند و توضیح دهد. لاخمان سخت به سنت اتریشی ذهنیت‌گرایی در علوم اجتماعی پایبند است و در تکمیل و پیشبرد این سنت، می‌کوشد انتظارات ذهنی متفاوت و متغیر افراد را نیز وارد نظریه اقتصادی کند. در نظر گرفتن نقش انتظارات در نظریه، تحلیل او را پیچیده‌تر اما واقعی‌تر می‌کند و نقش بسیار حساس‌تری به فرایند بازار می‌دهد.
آرمان

حجم

۳۳۵٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۵۶ صفحه

حجم

۳۳۵٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۵۶ صفحه

قیمت:
۳۰,۰۰۰
تومان