کتاب شهربازی
معرفی کتاب شهربازی
کتاب الکترونیکی «شهربازی» نوشته استیون کینگ با ترجمه زهرا چفلکی در نشر روزگار چاپ شده است. کتاب شهربازی به قلم نویسندهٔ نامآشنای آمریکایی، استیون کینگ به روایت داستان دوین جونز میپردازد؛ مردی که بهعنوان شغلی تابستانی در یک کارناوال مشغول به کار میشود. دوین با قلبی شکسته به شهربازی میرود و امیدوار است کارکردن بتواند زخمهایش را التیام ببخشد. اما شهربازی مخوفتر از چیزی است که به نظر میرسد. دختری در مسیر تونل وحشت به طرز وحشیانهای کشته شده و حالا کارگران شهربازی گمان میکنند روح آن دختر، برای انتقام برگشته است. تمام زندگی دوین تغییر میکند. قتلها مثل شبکهای تار عنکبوت به هم میپیوندند و خیانتهای خونآلود برملا میشود. این اثر افتخارات متعددی از جمله پرفروشترین کتاب نیویورکتایمز را از آن خود کرده است. از دیگر آثار پرفروش استیون کینگ میتوان به قبرستان حیوانات خانگی، احساسی که فقط به زبان فرانسه قابل بیان است، هرآنچه دوست داری، از دست خواهی داد، مرگ جک همیلتون و خواهران کوچک ایلوریا اشاره کرد.
شاید کینگ ترسناکترین داستانش را برای دکتر اسلیپ نگه داشت، ولی در نهایت شهربازی از آن هم بهتر بود.
Complex's Best Books of 2013
درباره کتاب شهربازی
داستان شهربازی در یک شهر کوچک در کارولینای شمالی در سال ۱۹۷۳ روایت میشود. وین جونز که دانشجوی کالج است، تصمیم میگیرد در تعطیلات تابستان سر کار برود. او که بهتازگی یک شکست عشقی را تجربه کرده، اصلاً اوضاعواحوال خوبی ندارد. سر کار رفتن او نیز با حوادثی عجیب همراه است از جمله: روبهرو شدن با میراث یک قتل شرورانه، مواجهه با یک کودک در حال مرگ، گرفتاری دانشجویان در دستان قاتلی دیوانه و بسیاری از ماجراهای دیگر که خواب را از چشمانتان میربایند. نیمهی اول داستان شیرین و البته همراه با نشانههایی تهدیدآمیز است. نیمهٔ دوم، کتاب مهیجتر میشود و شما با یک معمای قتل کامل روبهرو خواهید شد. کلاف سردرگمی که هر چه تلاش کنید نمیتوانید از آن سر در بیاورید. در روایت این داستان از کلماتی استفاده شده است که در دنیای واقعی بر چیزی دلالت نمیکنند.
شهربازیای که چیزی به جمعشدنش باقی نمانده، یک شبح و یک قاتل زنجیرهای را در خودش جای داده است اما نقطهٔ عطف داستان، جایی دیگر نهفته است. شهربازی کینگ به طرز عجیبی من را به جوانی خودم، زمانی که روی دستگاههای عمو میلتی در بایون کار میکردم برگرداند.
George R.R Martin
جوایز و افتخارات کتاب شهربازی:
- پرفروشترین کتاب نیویورکتایمز
- بهترین کتاب آمازون
- نامزد جایزه گودریدز در سال 2013
- نامزد جایزه ادگار
- نامزد جایزه آنتونی در سال 2014
کتاب شهربازی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
اگر به ژانر وحشت و رمانهای هیجانی و معمایی علاقه دارید و شهامت دنبالکردن ماجراها را دارید، این کتاب را از دست ندهید.
بخشی از کتاب شهربازی
سپتامبر و اوایل اکتبر، آسمان شمال کارولینا صاف و هوا گرم بود. حتی ساعت هفت صبح هم گرما را حس میکردی. من آن ساعتها از پلههای خارج از اتاقم که در طبقهٔ دوم قرار داشت، پایین میآمدم. اگر قبل از رفتن ژاکت نازکم را همراهم برمیداشتم؛ در نیمهٔ مسیر سه مایلی بین شهر تا شهربازی، محکم آن را دور کمرم میپیچیدم.
اولین ایستگاهم قنادی بتی بود. یکی دوتایی از آن کروسانهای تازه و گرم میخریدم. سایهام کمی آنطرفتر روی شنها دنبالم میآمد. گالهای ۲ امیدوار با حس بوی کروسانها و کاغذهای روغنیشان، بالای سرم پرواز میکردند.
دور و بَر ساعتهای پنج که از شهربازی برمیگشتم (گاهی کمی دیرتر میآمدم. در خلیج بهشت هیچکس منتظرم نبود. انگار شهر با تمام شدن فصل تابستان، آمادهٔ عزیمت به خواب زمستانی میشد.) سایهام روی آب قدم میزد. اگر دریا موج میخورد، سایه میلرزید و دور خودش چرخ میزد. انگار هولا هولا میرقصید.
با اینکه کاملاً مطمئن نیستم اما به نظرم برای اولین بار آن پسر بچه، زن و سگشان را در همان پیادهرویها دیدم. ساحلی که بین شهر و وسایل چشمکزن شهربازی فاصله میانداخت، با چند ردیف خانهٔ ساحلی و تابستانی تزیین شده بود. خیلی از خانههای ساحلی شیک و گرانقیمت بودند اما بیشترشان بعد از روز کارگر، تخلیه شدند. این که میگویم ربطی به بزرگترین خانهٔ ساحلی نداشت. آن خانه مثل یک قلعهٔ چوبی سبز به نظر میرسید. پیادهروی باریکی از پانسیون بزرگ پشت خانه جدا شده و به سمت گیاهان دریایی و شنهای سفید ساحل میرفت. انتهای پیادهرو، میز پیکنیکی قرار داشت که آفتابگیر ساحلی سبز رنگی روی آن سایه میانداخت.
حجم
۴۸۹٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۸۴ صفحه
حجم
۴۸۹٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۸۴ صفحه
نظرات کاربران
استیون کینگ از اون دسته نویسنده هاست که خیلی ها با آثار ژانر وحشت میشناسنش ولی بارها ثابت کرده که در ژانرهای دیگه هم میتونه به خوبی یک داستان رو روایت کنه. این کتاب هم در واقع فرصتی بود تا
دوین جونز تنها یه ویژگی تو خودش میبینه: اینکه عاشق وندی کیگان باشه. وقتی وندی و دوین برای مدتی از هم دور میشن، دوین تصمیم میگیره برای کار بین ترمهای دانشگاه به خلیج بهشت بره و تو یه شهربازی کار کنه. از
این اولین کتابی بود که از کینگ خوندم و میشه گفت واقعا لذت بردم. بیشتر جنایی و راز الود و غمگینه تا ترسناک. اولای کتاب روند کندی داره و طول میکشه تا داستان سر و پا بگیره ولی همون هم برای
من چاپی این کتاب رو همین امروز تموم کردم و میخوام تا حال و هواش از ذهنم نپریده نظرم رو بگم. من قبلا از این نویسنده چیزی نخونده بودم. تو نمایشگاه کتاب یه آقایی با اصرار فراوان گفت این رو بخر و
کتابی عالی همراه با عشق،طنز،جنایت،معما و وحشت است، من نه فیلمهای وحشتناک میبینم ونه کتابهایشان رامیخوانم ولی این کتاب چیزدیگریست، ازخواندنش واقعن لذت بردم.
ای کاش میتونستم بازم بخونمش
داستانی از دهه دوم زندگی مردیست ک اکنون در سنین میانسالی است . و اتفافاتی ک ان زمان در شهر بازی ک مشغول کار شده بوده روی داده است ک مهمترین آن کشف قاتل و مرگ صورت گرفته در گذشته ودر
کتاب خوبی بود ، این اولین تجربه من از کتاب الکترونیک و لذت بردم👌
ارزش یکبار مطالعه داره ولی چیزی که انتظار داشتم نبود
موضوع داستان خوبه ولی ترجمه خوب و روان نیست. غلط تایپی هم زیاد داره. فکر کنم اگه ترجمه بهترشو بخونید، کتاب جالبیه