دانلود و خرید کتاب برای زندگی موسی صدر ترجمه مهدی فرخیان
تصویر جلد کتاب برای زندگی

کتاب برای زندگی

معرفی کتاب برای زندگی

کتاب برای زندگی ترجمه جلد اول از تفسیرهای قرآنی امام موسی صدر است که با ترجمه مهدی فرخیان منتشر شده است.

درباره کتاب برای زندگی

قرآن کتاب آسمانی مسلمانان و نخستین منبعِ شناختِ آموزه‌های اسلامی است. اگر در مسیحیت شخصیتِ حضرت عیسی (ع) محوریت دارد، در اسلام کتاب است که محور دین و سرچشمهٔ دریافت حقایق اسلامی است، و از همین‌روست که مهمترین معجزهٔ پیامبر اسلام و نیز جاودانه تلقی می‌شود. هر حکم و اقدامی که دانشمندان اسلام و مسلمانان آن را به اسلام نسبت می‌دهند، نباید با قرآن ناسازگار باشد. در واقع، قرآن معیارِ سنجش هر آموزه و رفتاری است که آن را به اسلام نسبت می‌دهیم.

امام موسی صدر درس‌خواندهٔ حوزه‌های علمیهٔ قم و نجف است. هرچند او افزون بر تحصیلات حوزوی وارد دانشگاه شد و تحصیلات آکادمیک را نیز به آموخته‌هایش افزود، همیشه و هرجا عالم دین شناخته می‌شد. امام موسی صدر خود نیز مجموعهٔ اقدامات سیاسی و اجتماعی‌اش را ادای وطیفهٔ دینی می‌دانست.

این نکته نیز اهمیت دارد که بدانیم امام موسی صدر به درجهٔ اجتهاد نائل شده بود. می‌توان این گونه در نظر داشت که مجموعهٔ اقدامات امام موسی صدر و دیدگاه‌ها و اظهارات او برخاسته از نگرش و فهم او از اسلام بوده است. از همین جاست که مطالعهٔ تفسیرهای او اهمیت می‌یابد. ما برای شناخت نگرش امام به اسلام و برداشت او از آموزه‌های اسلامی ناگزیر از بررسی دیدگاه‌های تفسیری او هستیم.

از امام موسی صدر دو جلد تفسیر در اختیار ماست. کتاب پیش روی شما ترجمهٔ جلد اول تفسیرهای اوست که در بردارندهٔ سور قصار است. این تفسیرها در درس گفتارهای او برای کادرهای جنبش امل ارائه شده است. هدف این درس گفتارها آشنایی ژرفِ کادرها با آموزه‌های اسلام بوده است.

متن این تفسیرها از نوارهای صوتی پیاده شده است و با نسخه‌های متعددی که به مرور زمان به دست آمده، تکمیل شده و تطبیق داده شده است. با این حال، بخش‌هایی کوتاه از سخنان امام موسی صدر در این نوارهای صوتی مفهوم نبوده و یا جاافتادگی داشته که در متن کتاب با علامت [...] مشخص شده است.

ذکر این نکته نیز لازم است که ترجمهٔ آیات قرآن کریم، در سراسر این کتاب، از ترجمهٔ استاد عبدالمحمد آیتی نقل شده است.

 خواندن کتاب برای زندگی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

 علاقه‌مندان به کتاب‌های تفسیر موضوعی قرآن مخاطبان این کتاب‌اند.

 بخشی از کتاب برای زندگی

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

إِذا جاءَ نَصرُ اللّهِ وَ الفَتحُ

چون یاری خدا و پیروزی فراز آید،

وَ رَأَیتَ النّاسَ یدخُلُونَ فِی دِینِ اللّهِ أَفواجاً

و مردم را ببینی که فوج فوج به دین خدا درمی‌آیند

فَسَبِّح بِحَمدِ رَبِّک وَ استَغفِرهُ إِنَّهُ کانَ تَوّاباً

پس به ستایش پروردگارت تسبیح گوی و از او آمرزش بخواه؛ که او توبه‌پذیر است.

«إِذا جاءَ نَصرُ اللّهِ وَ الفَتحُ» هنگامی که یاری خدا و پیروزی از طرف او برسد. در این آیه «فتح» مشخصاً ذکر شده است. مفسران گفته‌اند مراد از فتح فتحِ مکّه است یا فتح مکّه یکی از بارزترین مصادیق آن است: چون یاری خداوند و فتح مکّه به دست تو فرا رسد.

چه بسا شما داستان فتح مکّه را شنیده باشید. پیامبر بنابر اسباب گوناگونی وارد مکّه شد، از جمله اینکه مکّه عبادتگاه و زیارتگاه و قبلهٔ مسلمانان بود و نمی‌توانستند این سرزمین پربرکت را نادیده بگیرند و برای فتح آن نکوشند. اما چرا باید فتح می‌شد؟ آیا مسلمانان نمی‌توانستند به مکّه بروند و بی‌خطر حج را به جای آورند، چنان که برای همهٔ عرب‌ها پیش از اسلام حق به جای آوردن حج خانهٔ خدا وجود داشت؟ پاسخ این پرسش منفی است، زیرا که اهل مکّه، به ویژه قریشیان، نمی‌توانستند خونبهای خویشان مقتولشان را بستانند و انتقام بگیرند و از این مسئله دلگیر بودند. از همین‌رو، اجازه نمی‌دادند حتی یک مسلمان به حج رود. اهل مکّه آنچنان که به همهٔ عرب‌ها اجازه می‌دادند، در برابر مسلمانان کوتاه نمی‌آمدند و نمی‌گذاشتند آنان به مکّه بیایند. پس باید حج مسلمان با زور به آنان تحمیل می‌شد. زیرا، اهل قریش به حقوق آنان و دیگران تجاوز کردند و مانع ادای مناسک حج مردم شدند. کعبه و خانه‌های پیرامونش به ملکیت کسی درنمی‌آید، و اگر ملک کسی شود، چنان که می‌دانید از آنِ سلطان مکّه می‌شود در حدیث آمده است اگر خواستند کعبه را وسعت بخشند، می‌توانند مالکِ خانه‌های پیرامون کعبه شوند و آنان را از میان ببرند، زیرا کعبه نخستین خانه‌ای است که برای مکّیان نهاده شده است. مکّه و کعبه ملکِ هیچ کسی نمی‌شوند. اگر کسی از به جا آوردن حج منع شد، باید با زور حج را به جای آورد. نخستین سبب حملهٔ پیامبر به مکّه، عبادت مسلمانان و جلوگیری اهل مکّه از به جای آوردن این واجب بود، واجبی که بنابر روایات از ارکان اسلام است. کعبه قلب و عَلَم اسلام است، در حدیث آمده است: «لا یَزالُ هذا الدِّینُ قائماً ما قامَتِ الکَعبَةُ» پس نخستین سبب فتح مکّه ادای این عبادت مهم بود. سبب دوم این بود که مکّه مرکز توطئه‌چینی‌ها بر ضد اسلام بود. چنان که می‌دانید از هجرت هشت سالهٔ پیامبر تا روز فتح مکّه ده‌ها توطئه و جنگ بر ضد پیامبر تدارک دیدند. هر روز توطئه می‌چیدند. توطئهٔ احزاب و جنگ احزاب یکی از آنها بود. بسیاری از غزوات از جمله بدر و احد در سرزمین‌های مدینه صورت گرفت. پیامبر مشاهده کرد مکّه مرکز آتش‌افروزی است و طبیعی است که هر امتی این حق را دارد که مرکز دشمن را بزند. پیامبر بر آن شد که حج را به جای آورد، تا پاسخ پرسش نخست و علت فتح مکّه را روشن کرده باشد. پیامبر به قصد حج از مدینه بیرون رفت و به پیمان با مشرکان در حدیبیه پایبند بود. علی‌رغم اینکه صلح به مصلحت مسلمانان نبود، پیامبر صلح را امضا کرد. در این صلح توان و قدرت مشرکان به رسمیت شناخته شد. برخی از صحابهٔ پیامبر به مفاد صلح اعتراض کردند، اما پیامبر آن را به دستور خداوند فرض کرد. یکی از مفاد صلح حدیبیه این بود که پیامبر امسال به مدینه بازمی‌گردد و سال آینده حج را به جای می‌آورد و هنگامی که وارد مکّه شد، همهٔ قریشیان از مکّه خارج می‌شوند و به بالای کوه‌ها می‌روند و حج مسلمانان را از دور نظاره می‌کنند.

mina
۱۴۰۰/۰۶/۱۱

تفسیرهای امام موسی صدر خیلی خوبن، و دیدگاه منطقی‌ای دارند.

کتاب باز
۱۴۰۰/۰۸/۲۰

لطفا در طاقچه بی نهایت قرار بدید.

ایمان به خدا مستلزم پذیرفتن مسئولیت‌های اجتماعی است و این از ژرفای ایمان است.
•سیب•
قرآن گنجی است که شگفتی‌هایش پایانی ندارد و ژرفایش دست‌نیافتنی است. هرگاه انسان با آگاهی بیشتری قرآن را بخواند، مطلب نوی می‌یابد.
•سیب•
ایمان ما با زندگی عادی ما کاملاً در پیوند است.
•سیب•
عمل مثبت عملی است که برای خداوند و در راه او انجام گرفته باشد، متناسب با جهان است و با جاودانگی جهان جاودانه می‌شود و همراه با کاروان هستی به راه خود ادامه می‌دهد.
•سیب•
هر چیزی در جهان به سوی خیر می‌رود. اگر عمل ما هم خیر باشد، هماهنگ و همراه هستی است، یعنی عمل خیر ما چون دانه‌ای است که در زمینی حاصلخیز رشد می‌کند و میوه می‌دهد.
•سیب•
ما می‌خوریم تا زندگی کنیم، می‌پوشیم تا زندگی کنیم، نَفَس می‌کشیم و به سایه و خانه پناه می‌بریم، تا زندگی کنیم. خوب زندگی کردیم، پس از آن چه؟ چرا زندگی می‌کنیم؟ هدف از زندگی چیست؟ این اموری که در پیرامون ماست، نیازهای مادی ما را برآورده می‌سازد تا زندگی ما تأمین باشد. اما زندگی برای چیست؟ آیا باز هم برای خوردن؟ برای نوشیدن؟ برای پناه بردن؟ این پذیرفتنی نیست. این نیازها مقدمات زندگی‌اند. پس زندگی و حیات برای چیست؟ سببش چیست؟
امیر حسین
اگر آدمی در راه حق گام بردارد، جاودانه خواهد ماند
•سیب•
اگر نقص و انحراف و پراکندگی و جهل و فقر و مرض در جامعه می‌بینیم، بی‌شک، این همه به دست خودمان است. ما خود این‌گونه خواسته‌ایم، چه آگاهانه و چه ناآگاهانه. ما خود جامعه و شیوهٔ حکومت را ساخته‌ایم.
•سیب•
هر چیزی که هماهنگی واقعی با انسان و مصالح او داشته باشد، با بقای انسان می‌ماند و با جاودانگی او جاودانه می‌شود، و هر چیزی که با آدمی هماهنگی واقعی نداشته باشد، مدتی سر برمی‌آورد، سپس می‌میرد و پایان می‌یابد.
•سیب•
«إنَّ أَکرَمَکُم عِندَاللهِ أَتقاکُم»
•سیب•
پیامبر فرموده‌اند: «رُفِعَ عَن أُمّتِی تِسعَة: ... الطِّیَرَةُ» تطیّر به معنای بدبینی است و اشیا گناهی مرتکب نمی‌شوند و سعد و نحس میان آنها نیست. اشیای مختلف تنها در خواص طبیعی و علمی با هم تفاوت دارند.
•سیب•
خداوند در برخی اشیا اسباب و نشانه‌هایی قرار داده و آنها را رمز دانسته است، مانند کعبه و روز جمعه و ماه رمضان و غیر اینها.
•سیب•
همه چیز، هر مکان و زمان و شخصی، در برابر خداوند یکسان است و هیچ کس را بر دیگری و هیچ مکانی را بر مکان دیگر و هیچ زمانی را بر زمان دیگر برتری نیست.
•سیب•
قرآن کتابِ هدایت و دین و تربیت است، نه کتاب فیزیک و شیمی یا علم طبیعی. مقصود از این آیه و آیات مشابهِ بسیارِ دیگر، دعوت انسان به تدبر و تأمل در هستی و پدیده‌ها و شگفتی‌های آن برای اهداف تربیتی و شناخت بیشتر خداوند و آثار این شناخت در زندگی است.
•سیب•
تحول ورود عنصری جدید به حیات آدمی و یا خارج شدن عنصری دیگر از صحنهٔ حیاتِ انسان نیست، بلکه تعاملِ پیوسته میان آدمی و هستی است.
•سیب•
کسی از ما نخواسته است که در برابر تحول و پیشرفت مقاومت کنیم و از دستاوردهای انسانی بهره‌مند نشویم، بلکه باید هویت و اصالت خود را گم نکنیم و دستاوردهای جدید بشری را در چارچوب اصیل خود قرار دهیم و آنها را با معیارهای خود بسنجیم؛ برخی را قبول و برخی را رد کنیم، تا از نو امتی با اصالت، با همهٔ ابعاد فکری و تاریخی و عملی مفهوم اصالت بسازیم.
•سیب•
بی‌شک، هر انسانی به تنهایی هر اندازه هم که توانمند و مجاهد باشد از محیط و جهان زندگی خود متأثر می‌شود. از همین‌رو، باقی ماندن در خط ایمان و عمل صالح جز در اندک مواردی میسر نمی‌شود، مگر آنکه گروهی شکل بگیرد. ما به این گروه جامعه می‌گوییم.
امیر حسین
بله، اشیا جامدند، اما حرکت آنها سجده به خداست. در جاهای دیگر گفته‌ام که سجده نهایتِ خضوع است و موجودات هستی مطیع مطلق اوامر الهی هستند. ما این اوامر الهی را «عوامل هستی» (عوامل کونیه) می‌نامیم. تسبیحْ عبارت است از سازماندهی و چنان که ساختمانی عظیم نشان از خبرگی مهندس آن دارد، همهٔ ذرات هستی بر عظمت و بی‌نقصی ذات خداوند گواهی می‌دهند. تسبیحْ گاه با زبان و گاه با وجود صورت می‌گیرد. مقصودم از این بحث این بود که بدین‌جا برسیم که موجودات هستی راه الهی را می‌پیمایند، راهی که خداوند آن را به موجودات اختصاص داده است. اگر ما نیز در راه توحید و ایمان و به سوی خدا گام برداریم، همگام با هستی راه خود را پیموده‌ایم. امام علی می‌فرماید: «لا تَستَوحِشُوا فِی طَرِیقِ الهُدی لِقِلَّة أَهلِهِ» هستی و آسمان و زمین و ستارگان و دریاها و کوه‌ها و رعد و بادها و همه چیز در کاروان ما و در خطِ ماست.
امیر حسین
سه سال پیش یکی از دوستان ما در صور در حال نوشتن مباحثی بس مفصل بود و می‌کوشید همهٔ آیات معجزه را بنابر معیارهای امروز تفسیر علمی کند. حقیقت این است که این نگاه نادرست است، زیرا منظور ما از علم آن چیزی است که تا به امروز بشر بدان دست یافته است. ما نمی‌توانیم همهٔ هستی را در چارچوب علم امروز که ساختهٔ آدمی است، محدود کنیم. چه بسا آدمی در آینده از چیزهایی آگاهی یابد که امروز نمی‌داند. پس «آنچه با علم سازگار یا ناسازگار است» و «آنچه با عقل سازگار و یا ناسازگار است»، عباراتی محدود هستند. عقل یعنی آنچه اندیشه و ادراک بشر تا امروز بدان رسیده و علم یعنی آنچه ادراک و تجارب بشر بدان دست یافته است.
امیر حسین
انفاق احیا کردن خانواده‌های نیازمند است، و کسانی که امکانات کافی برای زندگی آبرومندانه ندارند. پس انفاق این نوع زندگی و سلامتی و تغذیهٔ مناسب و تعلیم و تربیت درست فرزندان را برای اینان فراهم می‌سازد. این به معنای مشارکت افراد دیگری در ساختن اجتماع و ارتقای جامعه است و کسی که از اجتماعی برتر بهره می‌برد، هم انفاق‌کننده است و هم انفاق‌گیرنده. انفاق‌کننده، با توجه به نوع زندگی و فعالیت‌های گسترده‌اش، بیش از انفاق‌گیرنده از جامعهٔ پیشرفته‌تر بهره می‌برد، و در حیات دنیا پیش از آخرت و از زندگی مادی پیش‌تر از زندگی معنوی. اما ترک انفاق یعنی بی‌توجهی به گروه‌هایی از شهروندان که به فقر و بیماری و بی‌سوادی دچار هستند و در ساختن جامعهٔ خود مشارکت ندارند.
marzieh

حجم

۲۷۵٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۱۳ صفحه

حجم

۲۷۵٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۱۳ صفحه

قیمت:
۱۶,۵۰۰
تومان