دانلود و خرید کتاب قبلاهای غمگین آرش فرزام‌صفت

دانلود اپلیکیشن طاقچه

نصب
app_storeدریافت از اپ استور

دانلود اپلیکیشن طاقچه

نصب
app_storeدریافت از اپ استور
تصویر جلد کتاب قبلاهای غمگین

کتاب قبلاهای غمگین

دسته‌بندی:
امتیاز:
۱.۰از ۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب قبلاهای غمگین

کتاب قبلاهای غمگین نوشته آرش فرزام‌صفت است. این کتاب یکی از آثار مجموعه شعر جوان است که انتشارات سوره مهر برای علاقه‌مندان به شعر معاصر منتشر کرده است.

درباره کتاب قبلاهای غمگین

شعر جوان اگرچه پدیده‌ای نام‌آشنا است، در حوزهٔ شعر و نقد فارسی پدیده‌ای است تازه و رواج آن محصول سال‌های پس از انقلاب. نداشتن ویژگی‌های سبکی واحد، بسامد بالای واژگان مذهبی، و صمیمیت در لحن از ویژگی‌های مشترک آثار شاعران جوان است.

بیشترین حجم آفرینش‌های شعری در این حوزه صورت می‌گیرد، در واقع شعر جوان موتور محرکهٔ شعر انقلاب از دیروز تا امروز است. با این معنا، شعر جوان همچون منشوری است که باید از زاویه‌های مختلف دیده شود و دست‌یابی به ارزیابی دقیق و روشن از آن مستلزم بررسی همۀجانبه این پدیده است. کتاب حاضر از مجموعه‌های متمایز شعر جوان امروز به شمار می‌آید که شاعر در آن توانایی‌اش در شعر را به نمایش گذاشته است. 

خواندن کتاب قبلاهای غمگین را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به شعر معاصر پیشنهاد می‌کنیم

بخشی از کتاب قبلاهای غمگین

یک

هر قدر که من دلهره دارم تو صبوری

من ماهی آزادم و تو تنگ بلوری

مانند صدا آن طرف گوشی تلفن

معلومی و پنهانی، نزدیکی و دوری

آه ای خزر ریخته بر گونهٔ دنیا!

اشکی، که به لب‌های زمین تلخی و شوری

بر شیشهٔ تنهایی من ریزش باران

چون خوردن انگشت اشاره است به گوری

مغرور به هرگز نرسیدن به توام، ماه!

وقتی که تو را داشته باشم چه غروری؟!

دو

خدا برای من انگار بال و پر نگذاشت

و یک دقیقه مرا فارغ از سفر نگذاشت

مسافر اتوبوسی به سوی مرگ شدم

کنار صندلی‌ام نیز یک نفر نگذاشت

تو نه در اول این جاده‌ای نه آخر آن

نشانی از تو در این رنج مستمر نگذاشت

سوار جادهٔ مشرف به پرتگاه شدم

کسی چنین، همهٔ عمر بر خطر نگذاشت

کسی چنین به تمنای دیدنت هر روز

به کوه و جنگل و دریا و دشت، سر نگذاشت

تو پر زدی به هوایی که دوستش داری

زمین برای تو یک راه بیشتر نگذاشت

تو پر زدی همهٔ شهر باخبر شده است

کلاغ قصه مرا نیز بی‌خبر نگذاشت

زبانه‌های نگاه تو چشم ما را سوخت

و هیچ فرقی مابین خشک و تر نگذاشت 

به راه‌های فرارم چگونه فکر کنم

در این قفس که برایش زمانه در نگذاشت؟

کدام جادو آیا بدل به سنگش کرد

کسی که آه بر آیینه‌اش اثر نگذاشت؟

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بر شیشهٔ تنهایی من ریزش باران چون خوردن انگشت اشاره است به گوری
زینب هاشم‌زاده
چقدر کوچکم از اینکه مال من باشی چه انتخاب بزرگی است برگزیدن تو
زینب هاشم‌زاده
سهم بزرگی می‌نماید دلخوشی‌هایم هر منفذی در غار، خود، خورشید تابانی است
زینب هاشم‌زاده
لحن دلگیر سلام تو غمی با خود داشت: غم دل کندن و آمادهٔ بدرود شدن
زینب هاشم‌زاده
کوره‌راه تو عجب تجربهٔ تلخی داشت آه از این پختگی و سوختن و دود شدن!
زینب هاشم‌زاده
روزی درست حرف دلت را زدی که من جز عقل هیچ حرف حسابی سرم نبود در من توان اینکه بمانم کنار خود یا اینکه از مقابل تو بگذرم نبود
زینب هاشم‌زاده

نوع

حجم

۳۶٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۸۰ صفحه

نوع

حجم

۳۶٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۸۰ صفحه

قیمت:
۲۴,۰۰۰
۱۲,۰۰۰
۵۰%
تومان