کتاب بعد از آنکه جانی به جنگ رفت
معرفی کتاب بعد از آنکه جانی به جنگ رفت
بعد از آنکه جانی به جنگ رفت نمایشنامهای از دالتون ترامبو است که با ترجمه سپیده اشرفی در نتشارات دایره سفید پویا به چاپ رسیده است. بردلی رند اسمیت این اثر را برای صحنه تنظیم کرده است.
نخستین اجرای آن در نیویورک مورد اقبال عمومی قرار گفت و جوایز زیادی را به سوی کار سرازیر کرد. این اثر در سرتاسر دنیا و به زبانهای گوناگون اجرا شد و در سال ۱۹۸۰ فیلمی بر اساس این نمایشنامه در هالیوود ساخته شد.
درباره کتاب بعد از آنکه جانی به جنگ رفت
داستان درباره سربازی است که به جنگ میرود و در جنگ دستها، پاها، چشمها، گوشها و دهان خود را از دست میدهد. او تنها قادر است روی تخت بیمارستان به گذشته از دست رفته و آینده مبهم و غمانگیزش فکر کند....
روزنامه گاردین این اثر را محکم و کوبنده خوانده، ایندیپندنت آن را تصویری خیرهکننده از اجبار نامیده و تایمز این اثر را فریاد قدرتمند انسانی خشمگین دانسته است.
بخشی از کتاب بعد از آنکه جانی به جنگ رفت
جو: خداحافظ مادر... خداحافظ کاترین! من نصف حقوقم رو براتون میفرستم و تا زمانی که برگردم بیمه پدر کفاف خرجتون رو میده.
صدای یک: همه بیرون!
صدای دو: زیرا شما متعلق به لسآنجلس هستید. خداوند شما را رحمت کند، خداوند به ما پیروزی ببخشد!
جو: برمیگردم! قول میدم!
صدای دو: بیایید دعا کنیم؛ ای پدر ما که در بهشت هستی، مقدس باد نام تو... مقدس باد پادشاهی تو...
صدای دو: همانطور که میهن پرست بزرگ تئودور روزولت یکبار گفت...
جو: خداحافظ، کارین! دوستت دارم!
صدای سه: امروز، سهمیهی نان ما را بدهید...
جو : آمریکا! تو مانند معشوقه برای من عزیز هستی!
موسیقی و صداها کم کم محو میشودو سکوت حکمفرما میشود. جو بادقت به بدنش نگاه میکند و پوزخند میزند.
جو: یک جشنوارهی تابستانی عالی. دامنهای موجدار، اِپلهای طالیی.
صدای تشویق هزاران نفراز پیادهروها شنیده میشود. جو درنگ میکند. او با کنجکاوی جستجو میکند. سرش را تکان میدهد؛ انگار میخواهد واضحتر ببیند. به دوردست نگاه میکند. چشمانش را میبندد.
جو: اون روز صبح بار هر چهار قطار فقط ما سربازها بودیم... جمعیت خیلی زیادی تو ایستگاه بود... به کل ایستگاه، ماشینها، حتی لوکوموتیوها هم پرچم آویزون بود...
حجم
۴۹۶٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۷۲ صفحه
حجم
۴۹۶٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۷۲ صفحه