دانلود و خرید کتاب صوتی همه چیز به فنا رفته (اوضاع خیلی خراب است)
معرفی کتاب صوتی همه چیز به فنا رفته (اوضاع خیلی خراب است)
کتاب صوتی همه چیز به فنا رفته که با عنوان اوضاع خیلی خراب است هم در ایران ترجمه شده است، نوشتهی مارک منسون است که توسط محمد خلعتبری و فاطمه بلدی ترجمه شده است. انتشارات ماهآوا این کتاب صوتی را به گویندگی تایماز رضوانی منتشر کرده است. این کتاب، رسالهای دربارهی امید است. هر یک از ما به داستانی از جنس امید احتیاج داریم؛ امیدی که بتواند ما را در پیوند با یکدیگر قرار دهد. همه چیز به فنا رفته برای ما از این حلقهی مفقود ارزشمند میگوید.
درباره کتاب صوتی همه چیز به فنا رفته (اوضاع خیلی خراب است)
کتاب صوتی همه چیز به فنا رفته در باب امید است. امید در عصری از آشفتگی جهان مدرن که اضطراب بخش جداییناپذیر آن است. هرکدام از ما برای زندگی به امیدهایی نیاز داریم که بارقهای از نور در تاریکی و وحشت جهان هستند. امید برای ذهن ما همچون آب برای ماهی است. بدون امید ذهن بیمار و ازکارافتاده خواهد بود. امید آن چیزی است که باعث میشود کار و فعالیت را آغاز کنیم. امید منشا و خاستگاه روحیه است. این کتاب داستانهایی در باب امید است، اینکه چگونه امید ما را از شرایط اسفناک نجات میدهد و یا حداقل آنها را تحملپذیر میکند. ناامیدی ریشهی تمام آشفتگیها و بیماریهاست. جامعهی ما اکنون با بحران امید مواجه است. ذهن بدون امید ذهنی مرده است.
ایدهی اصلی کتاب صوتی همه چیز به فنا رفته -یا اوضاع خیلی خراب است- یافتن داستان امید است. داستانی برای تحملپذیرکردن جهان و زندگی. این داستان میتواند دین یا مذهب باشد، میتواند هنر باشد و یا چیزهایی بسیار سادهتر. کتاب و یا دوست میتوانند منبع امید باشند، منبع آن چیزی که به زیست من معنا میبخشد. داستان امید برای هر انسانی انگیزهای است برای زندگی. مهم نیست داستان هرکس چه باشد، مهم کارکرد آن است. امید کارکردی حیاتی دارد، امید، تمامقد، در برابر پوچی میایستد.
خلاصه کتاب صوتی همه چیز به فنا رفته
کتاب صتی همه چیز به فنا رفته اثر مارک منسون در لابهلای پرداختن به مسئلهی امید و روشنتر کردن آن، داستانهایی از جنس امید میگوید، همان داستانهایی که هر فرد برای حرکت کردن و زیستن به آنها احتیاج دارد.
اولین داستانی که منسون برای ما روایت میکند تا نشان دهد امید در چه شرایط وحشتناکی هم میتواند متولد شود، روایت ویتولد پیلتسکی است، یکی از افسران عالیرتبهی جنگ لهستان که به صورت پنهانی وارد اردوگاه کار اجباری آشویتس شد. در سال ۱۹۴۰ ارتش مخفی لهستان پی برد که آلمان در بخشی دورافتاده از شهر، درحال ساخت زندانهایی بزرگ است و به موازات همین امر، تعداد زیادی از افسران نظامی و افراد غیرنظامی به سرعت ناپدید میشدند. پیلتسکی اولین و آخرین فردی بود که به طور داوطلبانه وارد این اردوگاه شد و توانست شبکهی جاسوسی قویای درون اردوگاه بسازد، بدون آنکه دولت آلمان متوجه این امر بشود. او یک واحد مقاومت سری درون آشویتس تشکیل داد. وقایع غیر قابل توصیفی در آشویتس وجود داشت که شکل بیسابقهای از خشونت را با خود حمل میکردند. خشونت نازیها با ورود یهودیها به اردوگاه تشدید شد و به غیرانسانیترین حالت خود رسید. تلفات میلیونی یهودیان و سایر زندانیها فرای باور بود. جریان سنگین ناامیدی مردمی که در صف مرگ میایستادند،. یهودیانی که زنده مانده بودند تا به سمت اتاقهای گاز هدایت شوند، مسموم شوند و جسدهایشان سوزانده شود. خشونتی که جامعهی جهانی تاکنون شبیه آن را به خود ندیده بود.
پیلتسکی ارتش مخفی لهستان و همچنین متفقین را از شکنجههای وحشتناک در اردوگاه باخبر کرد. او نخستین کسی بود که درمورد هولوکاست به جهان هشدار داد. توصیفات او برای متفقین و ارتش لهستان اغراقآمیز جلوه میکردند، در نتیجه مکاتبههای او اثری نداشتند. نه ارتش و نه متفقین به درخواستهای او برای نجات مردم پاسخی نمیدادند. او سرانجام به تنهایی از آشویتس فرار کرد و به شهر خود بازگشت.
مارک منسن در کتاب صوتی همه چیز به فنا رفته این داستانها را میگوید تا شرایطی را توصیف کند که در آن اوضاع خیلی خراب است و همه چیز واقعا به فنا رفته است، اما همچنان بارقهی امید دیده میشود. داستان پیلتسکی به شدت با مسئلهی امید پیوند میخورد، زیرا یک بخش فلسفی در خود دارد: «چرا؟» این چرایی با مسئلهی معنا و امید تعریف میشود، امیدی که امروزه به سختی پیدا میشود.
شنیدن این کتاب صوتی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
شنیدن کتاب صوتی همه چیز به فنا رفته را به کسانی پیشنهاد میدهیم که به حوزهی خودیاری علاقهمندند، ولی از شیوههای قدیمی همانند مثبتاندیشی و قانون جذب و... به ستوه آمدهاند و این روشها را برای مسائل زندگی خود کارآمد نمیدانند.این کتاب به کسانی پیشنهاد میشود که چنان در ناامیدی و تاریکی محض فرورفتهاند که هیچ کورسوی امیدی برای خود پیدا نمیکنند. این کتاب امید را در اسفناکترین وضعیتهایی که حتی به ذهن خطور نمیکنند، به تصویر کشیده است. هرکسی به دنبال یافتن سرچشمهی امید در زندگی شخصی خود است، میتواند این کتاب را بشنود. قلم مارک منسون در کتاب صوتی اوضاع خیلی خراب است (همه چیز به فنا رفته) ساده ولی در عین حال بسیار جذاب و گیراست.
چرا باید کتاب صوتی همه چیز به فنا رفته را بشنویم؟
امید مسئلهی ضروری عصر حاضر و جهان مدرن است. امید ناظر به پرسشی فلسفی است. چه هدف خارقالعادهای لازم است تا انسان طی دشوارترین و غیرقابلتصورترین شرایط زندگی، همچنان استوار بماند؟ در نسل امروزهی ما قهرمانی گم شده است. این قهرمان نه یک فرد منجی و یا اسطورهای دستنیافتنی، بلکه همان امید است. در نگاه اول شاید به نظر برسد که در دنیای امروزه، همه چیز بهتر شده است! زندگی راحتتر، آزادی بیشتر و خشونت کمتر؛ اما تاریخ گاهی چیز دیگری به ما میگوید. برای همین است که در این زمانهی خاص، ما همگی نیازمند امید هستیم. چیزی مهم و ارزشمند برای اینکه بتوانیم با وقایع تلخ مواجه شویم و آنها را در خود حل کنیم، نفس تازهای بکشیم، از آنها عبور کنیم و دوباره به مسیر خود ادمه دهیم.
درباره مارک منسون
مارک منسون وبلاگنویسی آمریکایی است که در مارس ۱۹۸۴ در تگزاس متولد شده است. منسون در رشتهی علوم مالی در آمریکا تحصیل کرد و سال ۲۰۰۷ از دانشگاه بوستون فارغالتحصیل شد. مدتی بعد از فارغالتحصیلی، در همان سال وبلاگی راه انداخت و در آن به صورت آنلاین دربارهی روانشناسی، شاد زیستن، خودیاری و... نوشت. منسون در سال ۲۰۰۸ کسب و کار آنلاین خود را راه انداخت و سپس دو سال از زندگی خود را در سفر به کشورهای مختلف گذراند. منسون سه بار عنوان پرفروشترین نویسنده را در نیویورک تایمز به خود اختصاص داده است. آثار منسون به بیش از ۶۵ زبان زندهی دنیا ترجمه شدهاند.
منسون را نباید در زمرهی نویسندگان روانشناسی مثبت جا داد که دربارهی قانون جذب، کارما و مثبتاندیشی مینویسند. او تلاش میکند نگاه علمیتری را در آثار خود به کار ببندد. منسون بر اهمیت معنا و مبارزه تاکید میکند. او احساسات منفی را نفی نمیکند، بلکه پذیرش آنها را لازمهی یافتن معنا و رشد میداند. تلاش منسون بر روی نادیدهگرفتن عیوب و نقاط ضعفمان نیست، او تلاش میکند با استفاده از تجربیات خود به ما کمک کند تا بتوانیم از طریق محدودیتهایمان رشد کنیم. «هنر ظریف بیخیالی»، «عشق کافی نیست» و «شاد بودن کافی نیست» از دیگر آثار او به شمار میروند که به زبان فارسی نیز ترجمه شدهاند.
حدود ۲۰ میلیون نسخه از کتابهای منسون تا کنون در سراسر جهان به فروش رفته است. همچنین نام منسون در مجلات و برنامههای تلویزیونی گوناگونی همچون گاردین، بیبیسی، نیویورک تایمز و... برده شده است. همچنین این نویسنده در شرکتهای گوگل، مایکروسافت، لینکدین و فیسبوک، سخنرانی کرده و در جمع دانشجویان در نشستهای دانشگاهی حاضر شده است.
تفاوت کتاب همه چیز به فنا رفته و اوضاع خیلی خراب است
این اثر از مارک منسون در ایران با عناوین متفاوتی مانند همه چیز به فنا رفته و اوضاع خیلی خراب است با عنوان فرعی «کتابی درباره امید» ترجمه و منتشر شده است. برخی از مترجمان و ناشران این کتاب عبارتند از:
- ترجمهی علی اکبر متواضع، انتشارات کاکتوس، سال ۱۳۹۶
- ترجمهی الهام شریف، انتشارات نسل نواندیش، سال ۱۳۹۸
- ترجمهی محمدهادی آقاجانی و علی آقاجانی، نشر دیموند بلورین
- ترجمهی محمد خلعتبری و فاطمه بلدی، انتشارات کتاب کوله پشتی
- ترجمهی فاطمه نیکسخن، انتشارات فانوس دنیا
در بخشی از کتاب صوتی همه چیز به فنا رفته میشنویم
الیوت» مردی موفق و مدیر اجرایی یک شرکت بزرگ بود. همکاران و همسایگانش او را دوست داشتند. او همسر، پدر و دوستی مهربان و خوشاخلاق بود که تعطیلاتش را لب ساحل میگذراند.
البته همیشه سردرد داشت. نه از آن سردردهایی که با خوردن مسکّن خوب شوند؛ بلکه بهقدری شدید که انگار مغزش را متلاشی میکردند. مثل این بود که کسی با مشت به پشت حدقهٔ چشمهایش بکوبد.
الیوت برای بهبود سردردهایش مصرف دارو، کم کردن استرس زندگی و سخت نگرفتن مشکلات را امتحان کرد، ولی سردردها ادامه پیدا کردند و حتی بدتر نیز شدند. مدتی بعد بهقدری اوضاع وخیم شده بود که شبها نمیتوانست بخوابد و در طول روز هم نمیتوانست کار کند.
درنهایت به پزشک مراجعه کرد. پزشک او را معاینه کرد و پس از انجام یکسری آزمایش، خبر بد را به اطلاع او رساند: او در لوب فرونتال مغزش یک تومور دارد. «میبینی؟ آن لکهٔ خاکستری را میگویم. خیلی هم بزرگ است، به اندازهٔ یک توپ بیسبال است.»
تومور را جراحی کردند و الیوت به خانه و محل کارش، نزد خانواده و دوستانش بازگشت. همهچیز خوب بهنظر میرسید.
ناگهان اوضاع بههم ریخت. او در انجام کارهایش دچار مشکل شد. رسیدگی به کارهایی که قبلاً برایش آسان بودند، حالا نیازمند ساعتها تمرکز و تلاش بود. تصمیماتی ساده مانند انتخاب رنگ خودکار، ساعتها ذهنش را مشغول میکردند. کارهای ساده را اشتباه انجام میداد و برای چند هفته آنها را به همان حالت رها میکرد. برنامهریزیهایش افتضاح شده بود، جلسات کاری را فراموش میکرد و هیچ کاری را بهموقع تحویل نمیداد.
اوایل، همکارانش به دلیل شرایط سختی که پشت سر گذاشته بود، از سر دلسوزی، کارهای او را انجام میدادند. زیرا میدانستند همین اواخر توموری را که به اندازهٔ یک سبد میوه بود، از سر او خارج کرده بودند. اما پس از مدتی، انجام کارهای الیوت و بهانههای او برایشان طاقتفرسا و غیرمنطقی شد.
زمان
۱۰ ساعت و ۱۲ دقیقه
حجم
۵۶۴٫۳ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۱۰ ساعت و ۱۲ دقیقه
حجم
۵۶۴٫۳ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
این کتاب ترجمههای زیادی داره و من دو تا ترجمهش رو گوش دادم و میتونم بگم که این ترجمه قابل قبول و شیرین هست. گویندگی بسیار خوب و حرفهای انجام شده و به دلنشینتر شدن کتاب کمک زیادی کرده. این کتاب
واقعا مخصوصا صدای گوینده
کتاب از جنبه اینکه احساسات و عقاید رو فرموله کرده خیلی جذابه وبه اگه نگم به ین حداقل جزء بهترین هایی بود که الان در اوج اونم اما چیزی که از بررسی انواع عقاید و گروه ها با دلایل و
من قبلا این کتاب رو خونده بودم و از اونجایی که خیلی دوستش داشتم گفتم با خرید این کتاب صوتی دوره ش کنم. ولی متاسفانه گوینده انگار بار اولی بود که کتاب رو داشت میخوند و اصلا لحن و سبک کتاب
نویسنده ی بی نظیر با گویندگی فوق العاده زیبای تایماز رضوانی
این کتاب فوق العادست من به همه پیشنهاد میکنم بخونید ولی نسخه چاپی بدون سانسور نسخه صوتی که خیلی کم و کاستی داشت ولی من نسخه چاپی بدون سانسور گرفتم عالی بود جز یکی از کتابهای خوبی بود که خوندم