دانلود و خرید کتاب صوتی وراجی
معرفی کتاب صوتی وراجی
کتاب صوتی وراجی نوشتهٔ ایتن کراس، ترجمهٔ نسیم حسینی و حاصل گویندگی آرمان خدادادی است. آوانامه این کتاب صوتی را روانهٔ بازار کرده است. این اثر درمورد صداهایی که در سرمان میپیچند و راهوروش مهار آنها سخن گفته است.
درباره کتاب صوتی وراجی
«دن هریس» گفته است صدایی که در سرش است، یک عوضی است! حتماً برای شما هم پیش آمده است که بعضی روزها مدام به افتضاحی که سر کار به بار آوردهاید، فکر کنید یا اختلافی را که با همکارتان پیدا کردهاید بالا و پایین کنید یا جروبحثهایتان را مرور کنید و یاد چیزهایی بیفتید که باید میگفتید، اما نگفتهاید. ما در این اوقات پیوسته در حال حرفزدن با خودمان هستیم. پژوهشها نشان دادهاند که این گفتوگوهایِ درونی با خودمان آنقدر زیاد است که گویی در دقیقه ۴۰۰۰ کلمه به زبان میآوریم. نویسندهٔ کتاب صوتی وراجی، ایتن کراس، استاد دانشگاه میشیگان و از پیشگامان حوزۀ کنترل ذهن معتقد است که این مکالمات شیوۀ زندگی شخصی ما و روابطمان با دیگران را بهشدت تحتتأثیر قرار میدهد و اگر نتوانیم آنها را مهار کنیم، ذهنی آشفته و ارادهای ضعیف خواهیم داشت. او در این کتاب صوتی ریشههای نشخوارهای ذهنی را بررسی کرده و فایدهها و آسیبهای آن را بر شمرده و راههایی پیشنهاد کرده است که بتوانیم وراجیهای ذهنمان را مهار کنیم و گفتوگوهای درونی مؤثری با خود داشته باشیم.
شنیدن کتاب صوتی وراجی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب صوتی را به دوستداران روانشناسی عمومی و حوزهٔ خودیاری پیشنهاد میکنیم.
درباره ایتن کراس
ایتن کراس یکی از پیشگامان حوزهٔ مهار ذهن آگاه است. دکتر کراس استاد تقدیرشدهٔ دانشگاه میشیگان و مدرسهٔ کسبوکار راس و مدیر آزمایشگاه «ایموشن اند سلف کنترل» است. او در جلسات راهبردی کاخ سفید شرکت داشته و دربارهٔ کارش با اخبار عصرگاهی سیبیاس، «گود مرنینگ آمریکا» و «انپیآر مورنینگ ادیشن» مصاحبه کرده است. پژوهشهای پیشرو او در نیویورک تایمز، نیویورکر، والاستریت ژورنال، یواساِی تودی و مجلهٔ علمی و پزشکی نیوانگلند منتشر شده است. او مدرک کارشناسیاش را از دانشگاه پنسیلوانیا و مدرک دکترای خود را از دانشگاه کلمبیا دریافت کرده است. «وراجی» نخستین کتاب او است.
بخشی از کتاب صوتی وراجی
«صبح یکی از روزهای سال ۱۷۶۲، ماریا تریزیا فون پارادیسِ سهساله در حالی از خواب بیدار شد که بیناییاش را از دست داده بود.
ماریا تریزیا که پدرش مشاور امپراتریس روم بود در وین بزرگ شد و، با وجود ازدستدادن بیناییاش، زندگی نسبتاً جذابی داشت. او از کودکی اعجوبهٔ موسیقی بود و در نواختن ارغنون و کلاویکورد، که صفحهکلیدی مستطیلشکل بود، مهارت داشت. استعداد او، در کنار ناتوانیاش، لطف و توجه امپراتریس را به خود جلب کرد. امپراتریس ترتیبی داد که ماریا از مستمری و بهترین شرایط تحصیل بهرهمند باشد. به نوجوانی که رسید، دیگر موسیقیدان پرآوازهای بود که در گرانترین سالنهای وین و خارج از وین مینواخت، حتی برخی قطعات موسیقیاش را موتزارت برایش مینوشت. بااینحال، والدین ماریا تریزیا همچنان امیدوار بودند که دخترشان بیناییاش را دوباره به دست بیاورد.
از وقتی بچه بود، پزشکان انواع و اقسام روشهای درمانی را از زالودرمانی گرفته تا شوک الکتریکی رویش آزمایش کرده بودند، اما هیچکدام فایده نداشت. بینایی او برنگشت. حتی بدتر، این درمانها کلی بیماری دیگر برایش به جا گذاشتند. تا هجدهسالگی از تهوع، اسهال، سردرد و حملات بیهوشی رنج میبرد.
تااینکه فرانس آنتون مِسمِر سر راهش قرار گرفت، پزشکی مرموز و تحصیلکردهٔ وین که با اَشرافِ شهر روابط نزدیکی داشت. او ادعا میکرد برای نخستینبار مداخلهای پزشکی را ابداع کرده که میتواند، فقط با استفاده از اصول مغناطیس، جریان نیروی ناپیدایی را که در سراسر جهان در حرکت است تغییر دهد و، از این طریق، طیف گستردهای از بیماریهای جسمی و روحی را معالجه کند. مسمر بیماری افراد را با هدایت این انرژی نامرئی توسط آهنربا و دستانش درمان میکرد. او اسم این روش را مغناطیسم حیوانی گذاشته بود، چیزی که بعدها «مکتب مسمر» نام گرفت.»
زمان
۸ ساعت و ۱۲ دقیقه
حجم
۹۱۱٫۲ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۸ ساعت و ۱۲ دقیقه
حجم
۹۱۱٫۲ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
کتاب بسیار مثبت و دوست داشتنی.گوینده به زیبایی شنیدن این کتاب بسیار کمک کرده.