دانلود و خرید کتاب صوتی برگ اضافی
معرفی کتاب صوتی برگ اضافی
کتاب صوتی برگ اضافی نوشتهٔ منصور ضابطیان است. خودِ نویسنده گویندگی این سفرنامهمانند صوتی را انجام داده و نوین کتاب گویا آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب صوتی برگ اضافی
کتاب صوتی برگ اضافی مانند چند کتاب دیگر منصور ضابطیبان، گزارشهایی کامل از سفر به کشورهای مختلف نیست؛ بلکه یادداشتهای پراکندهای است از مشاهدات و خاطرات او از اینسو و آنسوی جهان. این کتاب صوتی فقط خاطرهنگارههایی است از یک آدم دیوانهٔسفر که هیچچیز را بهاندازهٔ تجربههای منحصربهفرد در گوشهوکنار جهان دوست ندارد. اگر دو کتاب «مارک و پلو» و «مارک دوپلو»، غذای اصلی باشند، کتاب صوتی حاضر کباب «برگ اضافی» است. این ناداستان را بشنوید.
در یک تقسیمبندی میتوان ادبیات را به دو گونهٔ داستانی و غیرداستانی تقسیم کرد. ناداستان (nonfiction) معمولاً به مجموعه نوشتههایی که باید جزو ادبیات غیرداستانی قرار بگیرند، اطلاق میشود. در این گونه، نویسنده با نیت خیر، برای توسعهٔ حقیقت، تشریح وقایع، معرفی اشخاص، یا ارائهٔ اطلاعات و به دلایلی دیگر شروع به نوشتن میکند. در مقابل، در نوشتههای غیرواقعیتمحور (داستان)، خالق اثر صریحاً یا تلویحاً از واقعیت سر باز میزند و این گونه بهعنوان ادبیات داستانی (غیرواقعیتمحور) طبقهبندی میشود. هدف ادبیات غیرداستانی تعلیم عامهٔ مردم است (البته نه بهمعنای آموزش کلاسیک و کاملاً علمی و تخصصی که عاری از ملاحظات زیباشناختی است)؛ همچنین تغییر و اصلاح نگرش، رشد افکار، ترغیب، یا بیان تجارب و واقعیات از طریق مکاشفهٔ «مبتنی بر واقعیت» از هدفهای دیگر ناداستاننویسی هستند. ژانر ادبیات غیرداستانی به مضمونهای بیشماری میپردازد و فرمهای گوناگونی دارد. انواع ادبی غیرداستانی میتوانند شامل اینها باشند: جستارها، زندگینامهها، کتابهای تاریخی، کتابهای علمی - آموزشی، گزارشهای ویژه، یادداشتها، گفتوگوها، یادداشتهای روزانه، سفرنامهها، نامهها، سندها، خاطرهها، نقدهای ادبی.
شنیدن کتاب صوتی برگ اضافی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب صوتی را به دوستداران ناداستان و قالبی سفرنامهمانند پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب صوتی برگ اضافی
«کنار خیابان مردی را میبینم که مقابلش دو بشکه پلاستیکی بزرگ است. از روی کنجکاوی سرک میکشم تا توی بشکهها را دید بزنم. مرد که اشتیاق مرا میبیند بالا و پایین میپرد و با زبان بیزبانی میخواهد مرا تشویق کند تا از او چیزی بخرم. اما از او چه باید بخرم؟ توی بشکهها آب است و در آب صدها ماهی کوچک خاکستری اندازه ماهی قرمزهای عید خودمان. با خودم میگویم چقدر خنگ است و مگر نمیبیند من توریستم و توریست نه آکواریوم دارد و نه ماهی تنگ به دردش میخورد. دختر و پسر جوانی از راه میرسند و از دیدن بشکهها هیجانزده میشوند. شروع میکنند با هم به تایلندی صحبت کردن و مثل بقیه تایلندیها خوشحال شدن و جیغ زدن. به مرد فروشنده چیزی میگویند و او هم سری تکان میدهد. یک کیسه پلاستیکی بیرون میکشد و ملاقهاش را برمیدارد و کمی آب توی آن میریزد و چند ماهی هم جدا میکند و توی آن میاندازد. قاعدتاً حالا باید در کیسه بسته شود. همین اتفاق هم میافتد اما قبل از آن مرد ماهیفروش یک نی توی کیسه میگذارد و دور آن را با کش محکم میکند!»
زمان
۲ ساعت و ۴۶ دقیقه
حجم
۱۷۳٫۹ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۲ ساعت و ۴۶ دقیقه
حجم
۱۷۳٫۹ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد