دانلود و خرید کتاب صوتی گزیده طنز عبدالرحمن جامی (آثار منظوم)
معرفی کتاب صوتی گزیده طنز عبدالرحمن جامی (آثار منظوم)
کتاب صوتی گزیده طنز عبدالرحمن جامی (آثار منظوم) از عبدالرحمن بن احمد جامی و با صدای احسان چریکی است که انتشارات نیستان هنر آن را منتشر کرده است. ابوالفضل زرویی نصرآباد و نسیم عرب امیری این اشعار را گردآوری کردهاند. این کتاب از مجموعهٔ طنزآوران ایران (صفاریه تا قاجاریه) است.
درباره کتاب صوتی گزیده طنز عبدالرحمن جامی (آثار منظوم)
ادبیات شوخطبعانه را میتوان همزاد ادبیات جهان دانست. شوخطبعی و شیرینزبانی از خصلتهای انسانی است و ناگفته پیداست که هنر و ادبیات به عنوان حاصل یا برآیند تفکر، خلاقیت، احساس و عاطفهٔ انسان، از خلقوخوی او تاثیر میپذیرد.
شاعران و نویسندگان پارسیگوی هم به گواهی قدیمیترین آثار ادبی این قلمرو زبانی، شوخطبعی را، هم در خلق آثار کاملاً شوخطبعانه و هم به صورت ضمنی و چاشنی در آثار دیگر به کار گرفتهاند.
مولانا نورالدین عبدالرحمن جامی شب بیست و سوم ماه شعبان سال ۸۱۷ هـ. ق. به دنیا آمد و هفدهم محرم سال ۸۹۸ ه. ق در سن ۸۱سالگی در هرات از دنیا رفت. دیوان اشعار، هفت اورنگ، بهارستان، نفحاتالانس و... از آثار اوست.
کسانی که قرن یازدهم (روزگار دولت صفوی و آغاز شکلگیری و رواج سبک هندی) را نقطهٔ پایان عصر کلاسیک ادبیات فارسی میدانند، از نورالدین عبدالرحمن جامی به عنوان آخرین شاعر نامدار ادب کلاسیک فارسی یاد میکنند.
جامی از معدود شاعران ایرانی است که در زمان حیات، هم در میان عوام، هم در میان خواص و هم در میان حاکمان و دولتمردان عصر، صاحب شأن و حرمت و اعتبار بوده است. با مرور مطایبات و شوخیهای بیپروایی که از او در حضور حاکمان و قاضیان و فقیهان نقل شده است، میتوان میزان حرمت و جایگاه او را در چشم ایشان سنجید واندازه گرفت.
با درنظرآوردن تألیفات او و تذکرهها و نقد حالهایی که معاصران او نگاشتهاند، میتوان دریافت که عمده اعتبار جامی در زمان حیاتش، به واسطهٔ جایگاه او در مراتب سلوک و عرفان بوده است. پایبندی جامی به شریعت و امور ظاهری دین، موجب شده تا در میان فقها و متشرعان نیز صاحب شأن و احترام باشد.
بهرهگیری عارف متشرعی چون جامی از زبان طنز، حکم صدور جواز برای استفاده از این شیوه بیانی را داشت و ثابت میکرد که طنزآفرینی و شوخطبعی منافی وقار و معرفت و دینداری نیست. همچنین، بدون درنظرگرفتن این شأن و جایگاه، برخی از مطایبات و خوشطبعیهای جامی، چنان که باید و شاید، ظریف یا درخور توجه نیست. به دیگر عبارت، آنچه به برخی از لطایف و ظرایف جامی ارزش و اهمیت میدهد، شخصیت معنوی و جایگاه عرفانی اوست.
بیهیچ اغراق، عالم و عارف نامداری چون جامی با به کارگیری زبان طنز در آثار تعلیمی، اخلاقی و عرفانیشان، نقش مؤثری در به رسمیتشناختن و ترویج ادبیات شوخطبعانه داشتهاند. اگر طنز پارسی حامیانی چون اینبزرگان نداشت، هیچ بعید نبود که این شاخه بارآور و سایهگستر ادبیات فارسی، به تیغ تکفیر و تهمت ترویج بیاخلاقی نواخته شود و ادبیات پر سوز و گداز ما از این سایهسار فرحبخش محروم بماند.
شوخطبعیهای جامی در سه بخش یا زیرمجموعه قابل بررسی است:
الف. طنزهای منظوم یا سرودههای طنزآمیز. این بخش از شوخطبعیهای جامی را عمدتا باید در مثنویهای او، خاصه در هفت اورنگ جست.
ب. طنز نوشتهها و حکایات منثور. مهمترین منبع برای دسترسی به این دسته از آثار، «بهارستان» جامی است کتابی در قالب مقامه و به تقلید از گلستان حضرت شیخ سعدی.
ج. مطایبات، شوخیها و حاضرجوابیها.
جامی به اقتضای جایگاه علمی، عرفانی و اجتماعیاش، به شدت از هزالی و بیهودهگویی پرهیز کرده و عمده آثار طنزآمیزش متضمن نکات اخلاقی و تعلیمی است. گرایش جامی به طنز و شوخطبعی، نه فقط به جهت تمایل شخصی یا ویژگی رفتاری او، بلکه برخاسته از یک اعتقاد و انجام دستورالعملی اخلاقی و دینی است.
ابوالفضل زرویی نصرآباد و نسیم عرب امیری در این مجموعه، یک جلد را به طنزهای منظوم و یک جلد را به طنز در بهارستان به انضمام مطایبات جامی به نقل از لطایفالطوایف اختصاص دادهاند. این کتاب شامل طنزهای منظوم جامی میشود.
شنیدن کتاب صوتی گزیده طنز عبدالرحمن جامی (آثار منظوم) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران شعر طنز فارسی و مطیبات پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب صوتی گزیده طنز عبدالرحمن جامی (آثار منظوم)
«قصه روستایی که درازگوش پیر لنگ پشت ریش به بازار خر فروشان برد، دلال فریاد برداشت: که میخرد خری جوان روان تندرست؟ روستایی آن بشنید باور داشت و از فروختن درازگوش پشیمان شد.
ساده مردی ز عقل دور تَرَک
داشت در ده یکی ضعیف خرک
خرکی پیر و سست و لاغر و لنگ
که نرفتی دو روز یک فرسنگ
بس که از روزگار دیده دروش
نی دُم او به جای مانده نه گوش
هرگز از ضرب گز نیاسودی
راه را جز به گز نه پیمودی
بود دایم ز زخم مرد سلیم
سرخ کیمخت او به رنگ ادیم
گر رسیدی به جویکی باریک
همه عالم برو شدی تاریک
ور شدی راه هم ز بولش گِل
بودی از گل گذشتنش مشکل
روزی آن ساده سوی شهرش برد
به حریفان خر فروش سپرد
یکی از جمع خر فروشانه
بهر آن کار ریش زد شانه
بانگ میزد که کیست در بازار
که خرد بهر خود خری رهوار
خر مگو استر جوان و روان
سخت در راه و تند در میدان
جهد از جای اگر رسد به مثل
سایه تازیانهاش به کفل
بلکه بر سایهاش گر آید نیش
گامها بگذرد ز سایه خویش
میجهد همچو باد جای به جای
میرود همچو آب در گل و لای
هست جوی بزرگ و نهر عظیم
پیش او کم ز جدول تقویم
خلق از آن گفتوگوی میخندید
لیک آن ساده مرد چون بشنید
سر فراگوش خر فروش آورد
کای به بازار خر فروشان فرد
اگر این قصه راست میگویی
راه این عرصه راست میپویی
سخنی گویمت به من کُن گوش
به منش بازده به کس مفروش
دیر شد کین چنین ستوده الاغ
که تو گفتی کنم به شهر سراغ
ای عجب کان خود آن من بودهست
روز و شب زیر ران من بودهست
یار در خانه و به گرد جهان
من طلبکارش آشکار و نهان
پاسخش داد کای سلیمالقلب
کرده دهر از تو فهم و دانش سلب
بلکه هرگز تو را نبودست آن
کز تو گویم کسی ربودست آن
سالها شد که راکب اویی
قصه او ز من چه میجویی
به گزافی که بر زبان دو سه بار
راندم از بهر گرمی بازار
در صفتهای این متاع سقط
از جهالت چه اوفتی به غلط»
زمان
۲ ساعت و ۵۲ دقیقه
حجم
۱۵۸٫۲ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۲ ساعت و ۵۲ دقیقه
حجم
۱۵۸٫۲ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد