دانلود و خرید کتاب صوتی سرو سفید یا حافظ ناصر
معرفی کتاب صوتی سرو سفید یا حافظ ناصر
کتاب صوتی سرو سفید یا حافظ ناصر نوشتهٔ ناصر قلمکاری در رادیو گوشه منتشر شده است.
درباره کتاب صوتی سرو سفید یا حافظ ناصر
کتاب صوتی سرو سفید یا حافظ ناصر داستان زندگی حافظ شیرازی یکی از بزرگترین غزلسراهای ایران است. نویسنده برای نوشتن این کتاب تقریباً هر کتابی که دربارهٔ حافظ بوده خوانده است. از جملهٔ این کتابها میتوان به «حافظ شیرینسخن» از دکتر معین و کتاب ۳ جلدی «این کیمیای هستی» از شفیعی کدکنی اشاره کرد. او در نهایت بیشترین اطلاعاتش دربارهٔ حافظ را از دیوان شعر او استخراج کرده است. نویسنده در این کتاب صوتی قصد ندارد روایتی تاریخی را بازگو کند، او با ساخت داستانی جذاب از شیراز در عصر حافظ روایتی گیرا و قصهگونه از زندگی یکی از بزرگترین شاعران زبان فارسی ساخته است.
شنیدن کتاب صوتی سرو سفید یا حافظ ناصر را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به علاقهمندان به ادبیات فارسی پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب سرو سفید یا حافظ ناصر
«کوچهها پُر از گلولای است. پیاده اگر باشی سرتاپایت آلوده میشود. از جایی صدای اذان میآید. خورشید در پشت کوه بلند آنسو در حال غروب است. فرستاده راه را بلد است؛ بارها از جانب سلطان ترک بغداد هدایا و پیغامهایی برای شمسالدین محمد آورده است. اکنون خاموش است و هراسان به اینسو و آنسو نظر میاندازد. از قبل هم قرار بود در شهر از هم فاصله بگیرید. کوچههای محلهٔ شیادان باریک و تنگ است و پای اسبها تا مچ در گِل و سرگینِ ستوران. یک سوارِ تنها هم فقط با مراعات بسیار میتواند از آن بگذرد. چه نام عجیبی دارد محلهٔ سکونت شاعر! از شنیدن نامش هربار احساس بدی به تو دست میدهد: شیادان!
پیاده میشوید و افسار اسبها را به تیرک پوسیدهٔ توی میدانچه میبندید. آنجاست: آن خانه با درِ چوبی که تاق ورودیاش کاشیکاریِ «واِن یکاد» دارد. در کوچه هیچکس نیست. هوا کاملاً تاریک شده است. فرستاده دقالباب میکند. مدتی طولانی پاسخی نمیآید. به یاد خانهٔ بزرگ و مجلل سلمان ساوجی، شاعر بزرگ بغداد و تبریز، افتادهای. میپنداری هیچگاه کسی در بین شاعران این عصر به قامت او نخواهد رسید. این را همه میدانند. به تو هم خوب گفتهاند تا بدانی. نه عماد فقیه، نه کمال خجندی و نه شاه نعمتالله ولی، هیچکس نمیتواند جایگاه رفیع او را در شعر پارسی به دست آورد. اینکه سلطان اویس جلایر امر فرموده حافظ را به بغداد بیاورند دلیلی جز حسادت و دشمنی با شاه شجاع و ربودن مداح او ندارد. وگرنه سلطان که خود بزرگترینِ شاعران عصر را در بارگاهش دارد چرا باید بخواهد شاعری چون حافظ را که مقلد سلمان است به چنگ بیاورد؟ خودت آن جُنگِ بیاضیِ منقش را که به سلطان ایلکانی پیشکش شده بود دیدی که گزیدهٔ ابیات شاعران بزرگ با خط خوش در آن بود. بهدقت شمارش کردی: نیمیش غزلهای سلمان بود و چندتایی از دیگران و یک غزل سست از حافظ در آخر که بودونبودش در آن جُنگ فرقی نمیکرد.
کوبه را باز به در میکوبی. صدای آهستهٔ زنی به گوش میرسد که میگوید حالی باز میکند. فرستاده میگوید «بیا پشتسر من بایست. چادرت را هم درست کن. مثل شاهدان بازاری شدهای.»
میگویی «تو هم به دلالهای بیتاللُطَف میمانی جوانمرد، که از پیش بهای کنیز را از مشتری میگیرند. آخرِ عمری، خوب حرفهای برای خودت دستوپا کردهای.»»
زمان
۷ ساعت و ۵۲ دقیقه
حجم
۱ گیگابایت, ۵۶٫۸ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۷ ساعت و ۵۲ دقیقه
حجم
۱ گیگابایت, ۵۶٫۸ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
از دوران حافظ چیزهایی می فهمیم اینکه کج فهمی ها بسیاری از بزرگان را درگیر کرد، گردن حافظ راهم گرفت ولی او توانست خود را نجات دهد،افرادی چون حلاج،عین القضات،سهروردی و.. که جان دراین راه دادند.زیبا بود هم بیان داستان
کتاب جالبیه. کلا داستهای آقای قلمکاری جذاب و خلاقانه است. راوی هم واقعا خوش صدا و حرفهای هستن
من از طرفدارای حضرت حافظم! این کتاب روایت داستانیش جالب بود ولی جایگاه حافظ نقش مختصری از داستان بود و من از نظر اینکه درباره زندگی حضرت حافظ باشه ، کتاب رو تحسین نمیکنم!