دانلود و خرید کتاب صوتی چهره غمگین من (جلد اول)
معرفی کتاب صوتی چهره غمگین من (جلد اول)
کتاب صوتی چهره غمگین من (جلد اول) مجموعه داستانهای ادبیات آلمان است که با ترجمه تورج رهنما منتشر شده است. این کتاب داستانهایی جذاب را گردآوری گرده است که براساس سال چیده شدهاند. این کتاب با صدای امیرمحمد صمصامی و مریم مشایخی منتشر شده است.
درباره کتاب چهره غمگین من (جلد اول)
نام چهره غمگین من برای این کتاب براساس یک داستان از هاینریش بل انتخاب شده است. کتاب صوتی چهره غمگین (جلد اول) من شامل گزیده داستانهایی است که بین سالهای ۱۹۴۵ و ۱۹۸۵ در کشورهای آلمانی زبان منتشر شده است.
بخش اول اين مجموعه شامل هجده داستان کوتاه از هشت نویسنده مشهور آلمانی زبان است. اولین نویسنده این مجموعه هاینریش بل (متولد ۱۹۱۷) و آخرین گرهارد تسورنتس (متولد ١٩٢٥) است. ترتیب داستانها براساس سال تولد آنها است.
شنیدن کتاب صوتی چهره غمگین من (جلد اول) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
شنیدن کتاب چهره غمگین من را به تمام علاقهمندان به ادبیات داستانی جهان پیشنهاد میکنیم.
درباره تورج رهنما
تورج رهنما متولد ۱۳۱۶ در اهواز مترجم، شاعر و پژوهشگر زبان و ادبیات آلمانی است. رهنما تحصیلات ابتدایی و دبیرستان خود را در ایران گذراند. بعد از آن برای ادامه تحصیل به آلمان رفت و در دانشگاه مونیخ در رشته پزشکی ثبتنام کرد. دو ماه به آموختن زبان آلمانی در انیستیتو گوته پرداخت.
او چهار سال در رشته پزشکی تحصیل کرد، اما براساس علاقهاش و با موافقت دانشگاه رشتهاش را تغییر داد و در رشته ادبیات آلمانی، روانشناسی و تعلیم و تربیت ادامه تحصیل داد و موفق به دریافت مدرک فوق لیسانس در همان رشته شد و به ایران بازگشت. رهنما از دولت اتریش برای ادامه تحصیل بورس گرفت و در دانشگاه زالتسبورگ تا مقطع دکتری ادامه تحصیل داد و رساله دکتری خود را تحت عنوان «بازتاب نظریههای روانکاوی درادبیات معاصر آلمان» نوشت.
دکتر تورج رهنما، مترجم اثر حاضر، موفق به دریافت دو جایزه شد: جایزه ادبی شهر هانوور (در سال ۲۰۰۰) و نشان بینالمللی گوته (در سال ۲۰۰۲).
بخشی از کتاب چهره غمگین من
هنگامی که در بندر ایستاده و سرگرم تماشای کاکائیها بودم چهره غمگین من نظر پاسبانی را که در آن حوالی گشت میزد جلب کرد. من در آنجا محو پرواز پرندگانی بودم که برای یافتن طعمه بیهوده با شتاب تمام به سوی آسمان اوج میگرفتند و سپس با همان سرعت فرود میآمدند. بندر به صورتی مخروبه در آمده بود. رنگ آب به سبزی میزد و سطح آن را لایهای از روغن کثیف پوشانده بود که در آن هرگونه آشغالی شناور بود. در بندر کشتی دیده نمیشد. بالابرها زنگزده و انبارهای کالا از بین رفته بودند. به نظر میرسید که حتی موشهای صحرایی هم بناهای دودزدهی اسکله را ترک گفتند. همه جا ساکت بود. سالها بود که ارتباط با خارج قطع شده بود. من کاکائی خاصی را در نظر گرفته بودم و به پرواز او دقت میکردم. او مانند پرستوی وحشتزدهای که طوفان را پیشبینی میکند بیشتر نزدیک سطح آب پرواز میکرد. تنها گاهی به خود جرئت میداد که هیاهوکنان به سوی آسمان اوج گیرد تا به کاکائیهای دیگر بپیوندد و با آنان همراه شود. در این حال تنها آرزویم این بود که تکهنانی میداشتم آن را خرد میکردم و پیش آنها میریختم. دلم میخواست در مسیر پروازهای ناهمگون کاکائیها نقطهی سفیدی را به عنوان مقصد تعیین میکردم که به سوی آن پرواز کنند. مایل بودم که با ریختن تکه نانی پیش این پرندگان غوغاگر در پرواز ناهماهنگ آنان نظمی به وجود آورم.
زمان
۳ ساعت و ۲۷ دقیقه
حجم
۲۸۵٫۹ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۳ ساعت و ۲۷ دقیقه
حجم
۲۸۵٫۹ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
بااینکه داستانهاش به دلم ننشست ولی انقدر که عاشق صدای این گوینده هستم تاآخربه شنیدنش ادامه دادم امیدوارم کتابای بیشتروبهتری باصدای جادویی ایشون منتشربشه🎧"
این گوینده رو اولین بار بود کاری ازش گوش کردم و راضی هم بودم. من در حال خوندن کتاب فایل صوتی هم گوش دادم برای وقتای که نمیتونستم کتاب دست بگیرم.
خیلی خوب بود
داستان هایی بسیار جذاب و عالی ،با ترجمه ای روان و گویا و زیبا،گوینده هم عالی بودند.من بسیار لذت بردم و این داستان های کوتاه با محوریت جنگ رو چندین بار گوش دادم.