دانلود کتاب صوتی تابستان در بادن‌ بادن با صدای مهدی فضلی + نمونه رایگان
تصویر جلد کتاب صوتی تابستان در بادن‌ بادن

دانلود و خرید کتاب صوتی تابستان در بادن‌ بادن

معرفی کتاب صوتی تابستان در بادن‌ بادن

کتاب صوتی «تابستان در بادن‌ بادن» نوشتهٔ لئونید تسیپکین، نویسندهٔ روس، با ترجمهٔ بابک مظلومی و گویندگی مهدی فضلی در انتشارات کتاب‌سرای نیک منتشر شده است. آثار تسیپکین در دورهٔ اختناق شوروی تألیف شده بود، به همین دلیل همهٔ آن ها بعد از مرگش چاپ شدند.

درباره کتاب صوتی تابستان در بادن‌ بادن

داستان«تابستان در بادن‌بادن» دربارهٔ عشق و علاقهٔ وافر تسیپکین به نویسندهٔ بزرگ روسیه، فئودور داستایوفسکی است. این داستان دو روایت موازی را روایت می‌کند. یکی از این روایت ها مربوط به خود نویسنده است و در شوروی ۱۹۶۰ رخ می‌دهد. زمانی که لئونید تسیپکین با قطار عازم لنینگراد است تا مانند همیشه به دیدار مکان‌های زندگی و فعالیت داستایوفسکی برود. روایت دیگر اما روایتی از زندگی داستایوفسکی در سال ۱۸۶۷ است. در آن سال فئودور به‌تازگی با آنا گریگوریونا ازدواج کرده و به آلمان رفته بود.

کتاب صوتی تابستان در بادن‌ بادن  را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب به علاقه‌مندان به ادبیات روسیه و فئودور داستایوفسکی پیشنهاد می‌شود.

بخشی از کتاب صوتی تابستان در بادن‌ بادن

«صفی طویل پشت درِ موزه‌ی پوشکین در مسکو تشکیل شده است ـ هر بار تعداد کمی را راه می‌دهند ـ « سیستین مدانا » (Sistine Madonna) روی دیواری در پاگرد بینِ دو طبقه نصب شده و یکی از نگهبانان موزه در جایی که باید، در زیر آن، ایستاده است ـ و سال‌ها بعد، در همان موزه، « مونالیزا » که در پرتو نورافکن شاخص می‌نمود و در پس قاب‌های شیشه‌ای دوجداره‌ی ضدگلوله قرار داشت، جلوه‌گری می‌کرد ـ صف شخصیت‌های « متنفذ » چون ماری به سوی تابلو، یا در واقع محفظه‌ی شیشه‌ای ضدگلوله می‌خزید ـ جسد مومیایی، در تابوت سنگی و مریم مقدس، در چشم‌انداز پس‌زمینه ـ لبخندی بواقع مرموز، یا شاید اثر افکار عمومی ـ و کنار تصویر، نگهبان دیگری از صف بازدیدکنندگان می‌خواست جلو بروند و با لحنی مؤدبانه می‌گفت: « تشریف ببرید، لطفاً دیگر تشریف ببرید! »؛ زیرا، البته، بازدیدکنندگان که همه کارشناسان هنری یا مهمانان ویژه بودند ـ سعی می‌کردند تا حد امکان کنار تابلو این‌پا و آن‌پا کنند و وقتی از کنارش رد می‌شدند به کسانی که پیش‌تر جلو رفته بودند، برسند و همچنان سر برمی‌گرداندند و به تابلو چشم می‌دوختند، گردن می‌کشیدند و سرشان را تقریباً ۱۸۰ درجه می‌چرخاندند ـ اما « سیستین مدانا » روی دیواری، بین دو پنجره، نصب شده بود و نور از گوشه‌ای بر آن می‌تابید ـ روزی ابری بود و به نظر می‌آمد که روی نقاشی را گونه‌ای مه رقیق گرفته ـ مریم مقدس در ابرهایی که انگار لبه‌ی لباسِ در حال پرواز وی بود، غوطه می‌خورد، یا شاید این دو در هم می‌آمیختند ـ و آن پایین، سمت چپ، حواری‌ای، پرهیزگارانه، به بالا می‌نگریست ـ یک دستش شش انگشت داشت ـ واقعاً شش تا، خودم آن‌ها را شمردم ـ و داستایوسکی از این تابلو عکسی را به مناسبت روز تولد خود هدیه گرفت؛ سال‌ها پس از سفرش به درسدن و اندکی پیش از مرگش عکس را کسی به او هدیه داد که تصور می‌کرد تابلوی مورد علاقه‌ی نویسنده باشد (هرچند احتمالاً تابلوی مورد علاقه‌اش « مسیح در مقبره » اثر هلباینِ ‹Holbine› پسر بود) ـ و به هر تقدیر، عکس تابلوی « سیستین مدانا » اثر رافائل، با قاب چوبی در موزه‌ی داستایوسکی در لنینگراد، بر فراز کاناپه‌ای چرمی که نویسنده روی آن مرد، آویخته شده است ـ مریم مقدسِ در حال پرواز که کودک نیمه‌نشسته‌ای همان‌سان در حال پرواز را در آغوش گرفته و شاید مانند زن کولی، پیش چشم همه، سینه‌اش را در دهان او بگذارد ـ حالت چهره‌ی او همان‌قدر مرموز بود که حالت چهره‌ی مونالیزا ـ عکسی درست شبیه این عکس، اندکی کوچک‌تر و احتمالاً نه به خوبی عکس‌های چاپ جدید را می‌توان در یکی از قفسه‌های کتابخانه‌ی درشیشه‌ای خاله‌ی من پیدا کرد که آن را با بی‌مبالاتی کمابیش عمدی آنجا گذاشته است.»

انتظام
۱۴۰۱/۰۹/۱۱

اصلا توصیه نمی کنم. خوانش ضعیف. عدم تسلط راوی. داستان بی بنیاد و بدون کشش

زمان

۷ ساعت و ۵۸ دقیقه

حجم

۴۲۵٫۷ مگابایت

قابلیت انتقال

دارد

زمان

۷ ساعت و ۵۸ دقیقه

حجم

۴۲۵٫۷ مگابایت

قابلیت انتقال

دارد

قیمت:
۸۷,۰۰۰
۴۳,۵۰۰
۵۰%
تومان