با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتیات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب قبرستان سقف ندارد
۳٫۴
(۷)
خواندن نظراتمعرفی کتاب قبرستان سقف ندارد
«قبرستان سقف ندارد» مجموعه ۵ داستان کوتاه از سامان آزادی است که همه از زاویه دید اولشخص روایت میشوند. عنصر تعلیق در داستانهای آزادی پررنگ است. «صد برگ»، «بعد از آن باران»، «بگذار تصور کنم»، «هشتاد سنگ صاف سفید» و «این یکی را هم بخوان لطفا» نام داستانهای این مجموعهاند. برخی منتقدان داستان «بعد از آن باران» را که در حال و هوای انقلاب و بعد از آن، جنگ و در شهرستان پاوه میگذرد، قویترین داستان کتاب میدانند و برخی هم «بگذار تصور کنم» را که درباره مرگ دختری به اسم شهرزاد و رابطهاش با پدرش است.
از ویژگیهای مثبت این اثر نثر آن است که ریتم مخصوصی دارد و انگار راوی یکنفس آن را روایت کرده است.
در بخشی از اولین داستان کتاب، «صدبرگ» می خوانید:
«بعد از مرگِ مادر دستمان حسابی تنگ شد. ادامهٔ تحصیلم را هم، مثل جان دربردن از آن ماههای بیکسی در تهران، مدیونِ باجیام. هر دو سه هفته یکبار آنقدر به پَروپای آقاجان میپیچید تا عاقبت اجازهام را میگرفت و من را با خودش میبرد کرمان. دفتر و قلمی اگر لازم داشتم برام میخرید و بعد دو سهتا بومِ درجهچندمِ پنجاه در هفتاد. تشویقم میکرد نقاشی را ول نکنم. با آقاجان هم یکتنه سروکله میزد که کاری به کارم نداشته باشد. میگفت: «بهانه دست آقات ندهی. اول دَرست، بعد قهوهخانه، آن وقت نقاشی.»»
حجم
۸۵٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۱۰۱ صفحه
حجم
۸۵٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۱۰۱ صفحه
قیمت:
۲۲,۰۰۰
تومان
نظرات کاربران
من پسندیدم این کتابو
یکی از بهترین کتاب هایی که خوندم. نثر روان و ادبی که به دل میشینه و قلبت رو به لرزه درمیاره