دانلود و خرید کتاب صوتی خواندن درمانی

کتاب صوتی خواندن‌درمانی به ‬نحوه‬ٔ استفاده ‬از‬ کتاب‬‌درمانی‬ برای ‬بهبود ‬وضعیت‬ زندگی می‌پردازد. ژاکلین استانلی، نویسندهٔ این کتاب، فواید کتاب خواندن را فراتر از کسب اطلاعات می‌داند. خواندن‌درمانی با ترجمهٔ مهدی وهابی و گویندگی فرزانه فائزی در نشر آسمان نیلگون منتشر شده است.

درباره کتاب صوتی خواندن‌درمانی

نگرش این کتاب بر کتاب‌درمانی به مثابهٔ یک شکل هنری است. نویسنده در این کتاب نشان می‌دهد که چگونه می‌توان با خواندن‌درمانی، مشکلات روحی را نیز درمان کرد و برای این منظور راهکارهایی را ارائه می‌دهد.

کتاب‌درمانی در مقام علم توسط برخی از پزشکان و متخصصان دیگر شاخه‌های پزشکی به کار گرفته می‌شود. آن‌ها اول تشخیص بالینی خود را در مورد بیمار انجام می‌دهند و بعد بر‌اساس آن تشخیص، کتاب‌هایی را در کنار سایر درمان‌ها برای خواندن توصیه می‌کنند. کتاب‌درمانی در درمان همه چیز از افسردگی، شیدایی و اختلال حواس گرفته تا پرخوری روانی کاربرد دارد.

کتاب صوتی خواندن درمانی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب مناسب کسانی است که با خواندن عجین هستند و از آن به عنوان راهی برای مقابله با احساسات نامطلوب خود استفاده می‌کنند و همچنین روان‌شناسان و کسانی که مایل هستند این شیوه را امتحان کنند.

بخشی از کتاب صوتی خواندن درمانی

«دینا، خانم پنجاه سالهٔ مطلقه‌ای که کارگزار بیمه بود، برای من تعریف می‌کرد که چه قدر رابطه‌اش با بچه‌ها و سایر اعضای خانواده سرد شده است. اشتباه‌های گذشته‌اش او را بی‌رمق ساخته بود. کارش را از دست داده بود و خانه‌اش را هم داشت از دست می‌داد. دائم گریه می‌کرد و از بخت بد خود می‌نالید. جلسهٔ من با او که قرار بود بیست دقیقه‌ای باشد، دو ساعت طول کشید. نمی‌دانستم چه بگویم، فقط به او توصیه کردم کتاب «بازگشت به عشق» را بخواند. او گفت حتماً این کار را خواهد کرد، اما من باور نکردم. تقریباً یک سال بعد، دینا با من تماس گرفت و گفت که خواندن آن کتاب شجاعت کافی را برای رسیدن به آنچه او آخرین امید می‌نامید، در او ایجاد کرده و زندگی او را تغییر داده است. آخرین خبری که راجع به او شنیدم، این بود که او از طریق «کتاب‌درمانی» بهبود یافته است!

کتاب دیگری که اغلب من خواندنش را به مراجعان خود توصیه می‌کردم، «مادر خوب» نوشتهٔ سو میلر بود. کتاب مزبور رمانی است دربارهٔ زنی که از هر نظر مادر خوبی بود، اما حضانت فرزندش را از دست داد چون صلاحیت رفتاری او از نظر بسیاری مورد تأیید نبود. معمولاً پرونده‌های مربوط به حضانت از بار عاطفی و احساسی بسیار سنگینی برخوردارند. از دست دادن سرپرستی یک کودک، حادثه‌ای بسیار فاجعه‌بار و غم‌انگیز است. وقتی در چنین پرونده‌ه‌ایی شکست می‌خوردم و دلم می‌خواست به مشتریانی که حضانت فرزندشان را از دست داده‌اند، کمک کنم، با تشویق آنان به خواندن این کتاب، از آنها می‌خواستم که فراموش نکنند در جهان واقعی گاهی مادران خوب هم حضانت فرزندان‌شان را از دست می‌دهند، اما همیشه امیدی هست و فرصت برای جبران باقی است. سپس از آنها دعوت می‌کردم تا موقعیت خود را در ذهن تصویرسازی کنند و به طور عینی ببینند که در نهایت چه کاری از دست‌شان برمی‌آید و چه نقشی را می‌توانند ایفا کنند.»