دانلود کتاب صوتی ج مثل جادو با صدای بهرام سروری‌نژاد + نمونه رایگان
تصویر جلد کتاب صوتی ج مثل جادو

دانلود و خرید کتاب صوتی ج مثل جادو

نویسنده:نیل گیمن
انتشارات:واوخوان
امتیاز:
۲.۷از ۳ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب صوتی ج مثل جادو

کتاب صوتی ج مثل جادو نوشته نیل گیمن نویسنده مشهور انگلیسی است. نیل گیمن یکی از مشهورترین نویسندگان ادبیات فانتزی در جهان است که او را بیشتر با کتاب کمیک سندمن و رمان خدایان آمریکایی می‌شناسند.

درباره کتاب ج مثل جادو

نویسنده در مقدمه می‌گوید که در کودکی داستان‌های عجیب بسیاری خوانده است اما کتابی برایش جالب‌تر بوده که در ذهنش خاطره‌ای ماندگار گذاشته است و بعد از تمام شدن آن مدام فکرش را مشغول کرده است.  کتابِ داستان‌های کوتاهْ خوب و جذابی دارد که هرکدام مستقل از دیگری هستند و خط داستانی مشترک ندارند. داستان‌های این کتاب شما را از یک داستان پلیسی سفت و سخت درباره‌ شخصیت‌های اشعار کودکانه به جمع آدم‌هایی می‌برد که خوردن را دوست دارند، از شعری درباره‌ این که اگر در افسانه‌ پریان گرفتار شدید چگونه رفتار کنید به داستانی درباره‌ پسرکی که زیر پُلی به یک ترول بر می‌خورد و قول و قراری که با هم می‌گذارند. هر داستان بخشی از دنیای فانتزی نویسنده است که توانسته به خوبی آن را در داستانی جذاب جمع کند.

شنیدن کتاب ج مثل جادو را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم 

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به دنیای فانتزی پیشنهاد می‌کنیم.

دریاره نیل گیمن

نیل ریچارد مک‌کینون گِیمِن متولد ۱۰ نوامبر ۱۹۶۰ است او نویسنده داستان کوتاه، فیلم‌نامه‌نویس، رمان‌نویس، خالق کتاب کامیک، تئاتر صوتی و فیلمنامه نویس انگلیسی است. او به  سبک‌های علمی-تخیلی و فانتزی علاقه دارد و تمام آثارش در همین زمینه است. او با موسیقی‌دان آمریکایی آماندا پالمر ازدواج کرده‌است، و در این کشور زندگی می‌کنند. نیل گیمن موفق به کسب جوایز متعددی شامل جایزهٔ هوگو، نبولا و برام استوکر، و همچنین نشان نیوبری شده‌است.

از آثار مشهور او می‌توان به مجموعه کتاب‌های کامیک سَندمن، و رمان‌های گرد ستاره، خدایان آمریکایی، کورالاین و کتاب گورستان اشاره کرد. او سردبیر مجلهٔ ابدی‌های مارول کمیک برای دورهٔ اول هم هست. از بین آثار او داستان کوتاه هیولا، کتاب گورستان و کورالاین و ج مثل جادو به فارسی ترجمه شده‌اند. از داستان کورالاین یک انیمیشن مشهور و از کتاب خدایان آمریکایی هم یک سریال ساخته شده است.

بخشی از کتاب ج مثل جادو

«می‌دانی، سال‌ها بود که مردک چاق را می‌شناختم، سال‌ها پیش کسب و کار سودآوری در تربیت حیوانات و پرندگان داشت و به آنها کارهای ناپسند یاد می‌داد. و همین مرا به فکر انداخت .... اخیراً مشتری‌ای داشتم که سر قرار نیامد، چون قبل از آن دارفانی را وداع گفته بود. دکتر فاستر از گلاسستر، جراح پلاستیک. روایت رسمی مرگ او این بود که خیلی به آتش نزدیک شده بوده و در نتیجه ذوب می‌شود.

«اما فرض کن او کشته شد تا چیزی را که می‌دانست لو ندهد. دو دو تا چهار تا کردم و به نتیجه رسیدم. بگذار صحنه‌ای را برایت بازسازی کنم: تو در باغ هستی ـ احتمالاً داری لباس‌هایت را روی طناب پهن می‌کنی ـ که یکی از توکاهای سیاه دامپتی از راه می‌رسد و بینی‌ات را به منقار می‌گیرد.

«پس تو در باغ ایستاده‌ای و دستت را جلو صورتت گرفته‌ای که ناگهان مردک چاق از راه می‌رسد و پیشنهادی می‌دهد که نمی‌توانی رد کنی. می‌تواند تو را به جراح پلاستیکی معرفی کند که با قیمتی گزاف دماغی کاملاً جدید برایت درست کند. و لازم نیست کسی از این قضیه بو ببرد. تا اینجایش را درست گفتم؟»

بدون اعتراض به تأیید سر تکان داد، بعد به خود آمد و گفت: «تقریباً. اما بعد از حمله به داخل تالار دویدم تا قدری نان و عسل بخورم. در آنجا بود که مرا دید.»

«باشد.» حالا سرخی داشت دوباره به گونه‌هایش برمی‌گشت. «پس فاستر تو را عمل می‌کرد و این قضیه به عقل هیچ کس هم نمی‌رسید. تا آن که دامپتی گفت عکس‌هایی از عمل جراحی دارد. باید از شر او خلاص می‌شدی. دو سه روز بعد داشتی در محوطه‌ی قصر قدم می‌زدی. هامپتی را دیدی که روی دیواری پشت به تو نشسته و به فاصله‌ای دور خیره شده. در اوج عصبانیت او را هُل دادی. و هامپتی دامپتی افتاد از دیوار. اما حالا توی بد دردسری افتاده بودی. هیچ کس به تو ظنین نمی‌شد، اما عکس‌ها کجا بود؟ پیش فاستر نبود، هرچند او بو برده بود و باید از شرش خلاص می‌شدی ـ قبل از آن که مرا ببیند. اما نمی‌دانستی چقدر اطلاعات به من داده، و هنوز عکس‌ها را نداشتی، پس مرا استخدام کردی تا عکس‌ها را پیدا کنم. و اشتباهت همین بود، خواهر.» 

کاربر ۵۳۲۱۵۸۰
۱۴۰۳/۰۳/۲۳

بد نبود تینیجرا خوششون میاد

زمان

۴ ساعت و ۲۸ دقیقه

حجم

۲۴۶٫۰ مگابایت

قابلیت انتقال

ندارد

زمان

۴ ساعت و ۲۸ دقیقه

حجم

۲۴۶٫۰ مگابایت

قابلیت انتقال

ندارد

قیمت:
۵۴,۰۰۰
۳۷,۸۰۰
۳۰%
تومان