کتاب خشم اژدهایان
معرفی کتاب خشم اژدهایان
کتاب خشم اژدهایان نوشتهٔ ایوان وینتر و ترجمهٔ سعید سیمرغ است. انتشارات رایا کتاب این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر داستانی یکی از جلدهای یک ۳گانه است که آن را یک «فانتزی حماسی» گیرا توصیف کردهاند.
درباره کتاب خشم اژدهایان
داستان خشم اژدهایان دربارهٔ مرد جوانی به نام «تاو» است. این شخصیت داستانی پیش از این از طبقهٔ پایین و ضعیف اجتماع بوده است. زمانی که تاو چیز بزرگی را در زندگیاش از دست میدهد، تصمیم میگیرد همه چیز را تغییر دهد.
مردم «اومِهی» تقریباً ۲۰۰ سال است که در یک نبرد غیرقابلپیروزی میجنگند. جامعهٔ آنها حول محور جنگ ساخته شده است. از میان هر ۲هزار زنی که در این محل به دنیا میآیند، یک زن قدرت فراخواندن اژدها را دارد و از هر ۱۰۰ مرد، یک نفر میتواند خود را بهشکل جادویی به یک ماشین کشتار بزرگتر، قویتر و سریعتر تبدیل کند.
تاو جوان که همهٔ اینها را میداند، نقشهای برای فرار دارد. او خودش را مجروح میکند، زودتر از شهر بیرون میآید و به ازدواج، بچهها و زمین میپردازد، اما نزدیکترین افراد به او بهطرز وحشیانهای به قتل میرسند. اندوه تاو بهسرعت به خشم تبدیل می شود. او به انتقامجویی میپردازد و خود را وقف مسیری غیرقابلتصور میکند. تاو تبدیل به بزرگترین شمشیرزن تاریخ میشود؛ مردی که حاضر است ۱۰۰هزار بار بمیرد تا این شانس را داشته باشد که ۳ نفری را که به او خیانت کردهاند، بکشد.
خواندن کتاب خشم اژدهایان را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی و قالب رمان با درونمایههای غیرواقعی پیشنهاد میکنیم.
درباره ایوان وینتر
ایوان وینتر در انگلستان و از والدینی از آمریکای جنوبی متولد شد. او که در آفریقا در نزدیکی قلمرو تاریخی اجداد خوسا بزرگ شد، همیشه عاشق رمانهای فانتزی بود. اما وقتی پسرش به دنیا آمد، متوجه شد که رمانهای فانتزی حماسی زیادی وجود ندارد. پس او شروع به نوشتن آنها کرد.
«خشم اژدهایان» یکی از داستانهای ایوان وینتر است.
بخشهایی از کتاب خشم اژدهایان
«تاو چرخید و دومین شمشیرش را پیدا کرد و آن را قاپید، آنگاه دوید تا به کمک آییبو برود. آییبو روی زمین افتاده و عرقلیس بالای سرش ایستاده و شمشیرش را بالا گرفته بود. آییبو لبخندی به تاو زد. او تاو را نجات داده و کاری کرده بود نبرد پیش رو منصفانهتر شود. آییبو گفت: «ایزدبانو، رحم کن.» هیچ حس شرمندگیای در صدایش نبود. حالا تاو کار این یکی را میساخت. عرقلیس تاو را دید که بهسویش میآمد و نگاهی به آییبو انداخت که زیر پایش افتاده بود.
لبخند آییبو محو شد. یک بار دیگر گفت: «رحم کن!» و ایندلاوو شمشیرش را فرود آورد و کلاهخود و جمجمهی آییبو را دو نیم کرد و او را کشت.
تاو خشکش زده بود. این هیچ معنایی نداشت. ایندلاوو شمشیر پوشیده از خونش را از تودهای که قبلاً صورت آییبو بود بیرون کشید و سلاحش را رو به تاو بالا گرفت.
تاو که انگار میکوشید قطعات سازندهی دنیا را سر جایش قرار دهد گفت: «اون ازت خواست رحم کنی. ازت درخواست رحم کرد.»»
حجم
۶۶۷٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۵۰۵ صفحه
حجم
۶۶۷٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۵۰۵ صفحه
نظرات کاربران
جلد اول این سه گانه هست. داستان شروع متعادلی داره و یواش یواش اوج می گیره. پایان بندی مناسبی داره و آدم رو مشتاق جلد دوم می کنه. نویسنده سنت شکنی کرده و ما از همون اول کتاب با یه قوم
عالی
داستان کتاب خوبه ولی خب بعضی وقتا قابل پیشبینی میشه . ترجمه خوبی هم داره بخصوص پاورقیهای که خیلی به درک داشتن کمک میکند.
یک فانتزی با یک فضا سازی جدید برام بود و خلق گونه هاش.و اینکه الهام گرفته از افسانه های زیمباوه بود.کتاب ریتم خوبی داره فقط اوایلش تا شخصیت ها دستتون بیاد گیج کنندست.در کل خوب بود
کسی از دوستان اطلاع داره جلد بعدی کی ترجمه میشه