دانلود و خرید کتاب صوتی خون بر برف
معرفی کتاب صوتی خون بر برف
کتاب صوتی خون بر برف داستانی از یو نسبو، نویسنده نروژی پرفروش نیویورک تایمز است. داستان ماجرای قتلی پیچیده که به بزرگترین تجربه حرفهای قاتل و احتمالا بزرگترین اشتباهش بدل میشود.
از رمان خون بر برف، اقتباسی سینمایی با بازی لئوناردو دیکاپریو، در دست ساخت است. شنیدن نسخه صوتی این کتاب با ترجمه نیما م. اشرفی و صدای ایوب آقاخانی، میتواند تجربهای لذتبخش برای تمام طرفداران داستانهای جنایی، رقم بزند.
درباره کتاب صوتی خون بر برف
«اولاف یوهانسن» قاتلی متناقض است. کار او حسابرسی یکی از قاچاقچیان و توزیعکنندگان مواد مخدر در نروژ، به نام «دانیل هافمن» است. البته این حسابرسی یعنی او از هافمن پول میگیرد تا حساب بدهکارانش را برسد! چون هافمن «نمیتواند بگذارد آدمها بدون اینکه بدهیشان را صاف کنند، راست راست راه بروند، چون این طور چیزها خیلی زود به مشتریهای مهم دیگر هم سرایت میکند.» اما قلبش پر از احساس است! بهرحال دانیل هافمن قرار است ماموریتی به او بدهد که شاید بزرگترین ماموریتش از آب دربیاید!
هافمن متوجه شده که همسرش به او خیانت میکند. بنابراین به اولاف پول میدهد که همسرش را بکشد. اما گلوی این قاتل، پیش این زن گیر میکند و ماجرا طور دیگری میشود! طوری که نه هافمن و نه اولاف، حتی فکرش را هم نمیکردند!
کتاب صوتی خون بر برف را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
شنیدن نسخه صوتی کتاب خون بر برف را به تمام علاقهمندان به رمانهای جنایی و ماجراهای پلیسی پیشنهاد میکنیم.
درباره یو نسبو
یو نسبو نویسنده و موسیقیدان نروژی است که در سال ۱۹۶۰ به دنیا آمد. او در نوجوانی دوست داشت فوتبالیست شود اما زانویش آسیب دید و نتوانست ادامه دهد. بعد از خدمت سربازی به دانشکده اقتصاد رفت و آنجا با دوستانش یک گروه موسیقی راک راه انداخت و همزمان در کارگزای بورس هم کار میکرد. او دو آلبوم تولید کرد که باعث محبوبیتش در دنیای موسیقی شد. نسبو در کنار موسیقی به ادبیات هم روی آورد. او علاقه زیادی به سفر داشت و همیشه در اوقات فراغتش مشغول نوشتن داستانهایش است!
در کنار تمام کارهای هنری و ادبیاش، یک موسسه خیریه هم به نام قهرمان محبوب کتابهایش، هری هول راه انداخت تا به سوادآموزی کودکان محروم کمک کند.
از میان آثاری که تابهحال از یو نسبو منتشر شده، میتوان به خفاش، خون بر برف، خورشید نیمهشب و رمان اقتباسی مکبث اشاره کرد.
نسبو تا به حال نامزد و برنده چندین جایزه معتبر بینالمللی از جمله جایزه ادگار (۲۰۱۰)، جایزه کتاب کودکان آرک (۲۰۰۷) و جایزه پیر گینت (۲۰۱۳) است.
درباره ایوب آقاخانی
ایوب آقاخانی، بازیگر، نمایشنامه نویس و کارگردان تئاتر، یکم آبان سال ۱۳۵۴ در تبریز متولد شد. در مقطع کارشناس نمایش با گرایش ادبیات نمایشی در دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد اسلامی درس خواند و پس از آن در مقطع کارشناسی ارشد نمایش با گرایش ادبیات نمایشی از دانشکده هنر دانشگاه تربیت مدرس ۱۳۸۱ تحصیل کرد.
ایوب آقاخانی فعالیتهای هنری بسیاری در کارنامه خود دارد که از میان آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
داوری در جشنواره های مختلف و متعدّد تئاتر مانند جشنواره های منطقهای، جشنوارههای استانی، جشنوارههای دانشجوئی و دانشگاهی، جشنوارههای نمایشنامه خوانی، جشنواره تئاتر فجر و نمایش رادیوئی از سال ۱۳۷۹ تا کنون. دبیری نخستین دوره جشنواره نمایشهای کوتاه رادیوییِ «انتخاب» در سال ۱۳۸۸ و داوری جشنواره دانشگاه آمریکایی بیروت (جشنواره برنامه های رادیویی آسیا و اقیانوسیه) در سال ۲۰۰۹.
بخشی از کتاب صوتی خون بر برف
نمیدانم وقتی با هم بودند، ماریا هم مصرف میکرده یا نه، یا اینکه دنبال راهی برای مطیع بودن میگشته یا نه، اما به هر حال او دیگر کاملاً سرحال به نظر میرسید، دست کم آن موقع. در سوپرمارکت کوچکی مشغول به کار شد. من هم گاهی به آنجا سر می زدم تا ببینم اوضاع روبه راه باشد و سروکله دوست پسر مفنگیاش پیدا نشده باشد تا دوباره همه چیز را به هم بریزد. بدیهی است طوری به او سر می زدم که مرا نبیند، در تاریکیِ بیرونِ فروشگاه میایستادم و به داخل که خیلی پرنور بود، نگاه میکردم. میدیدم پشت صندوق نشسته و کالاها را در کیسه میگذارد و اگر مشتری با او حرف می زد، به یکی از کارکنان دیگر اشاره میکرد. اغلب فکر می کنم همهمان باید این حس را داشته باشیم که در زندگی از انتظارات والدینمان تبعیت می کنیم. نمیدانم پدرم چه انتظاری داشت که بتوانم از آن تبعیت کنم؛ احتمالاً این بیشتر درباره مادرم صادق است. او بیشتر مراقب دیگران بود تا خودش و به گمانم آن موقع، این کارش سرمشقم شده بود. خدا میداند. به هر صورت، پولی که از هافمن میگرفتم زیاد به کارم نمی آمد. چه میشد اگر یک ورق خوب به دختری میدادم که ورق های دستش آن قدر بد بود؟
به هر حال. بگذارید این طور جمع بندی کنم: من اصلاً نمی توانم آرام رانندگی کنم، خیلی نازک نارنجی هستم، خیلی راحت دل می بازم، وقتی عصبانی می شوم خونسردی ام را از دست می دهم، ریاضی هم سرم نمی شود. کمی مطالعه کرده ام، اما واقعاً چیزی بارم نیست و چیزهایی که می دانم هم اصلاً به درد کسی نمی خورد. در ضمن، سرعت تشکیل قندیل های آهکی سقف غارها بیشتر از سرعت نوشتن من است.
آخر کسی مثل من به چه درد کسی مثل دانیل هافمن می خورد؟
همان طور که احتمالاً تا الان حدس زده اید، به درد حسابرسی.
زمان
۳ ساعت و ۴۲ دقیقه
حجم
۲۰۴٫۵ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۳ ساعت و ۴۲ دقیقه
حجم
۲۰۴٫۵ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
(این مرور بر روی نسخه چاپی نوشته شده در مورد گویندگی نظری ندارم) یونسبو نویسنده جنایی نویس نروژی است که همه او را از اثر معروفش مجموعه کارآگاهی جناییِ هری هول (harry hole) می شناسند. منتقدان کتاب هایش را همواره تحسین
چقدر رمان جذابی بود به جرعت می تونم بگم عالی ترین رمان جنایی یو نسبو هست امیدوارم فیلمش زودتر اکران بشه فیلم جذابی میشه فقط اخرش یکم غم انگیز بود در کل عالی گویندگی نیز برای این رمان عالی بودش ولی
میتوان عشق و خیانت نیکی و پلیدی و رو با عمقی بسیار زیاد درون این رمان دید. فلش بک های بسیار بجا و زیبا تمرکز و فرار ذهن های مداوم و بجا جزئیات دقیق و ضد و نقیض های فراوانی
کتاب داستان بسیار جذابی داشت، گویندگی آقای ایوب آقاخانی هم بی نظیر بود واقعا لذت بردم
ترکیب رمان تصویری جذاب و نفس گیر یو نسبو - که حالا دیگه نویسنده ای در کلاس جهانی است و از فیلمسازان ژانر نوآر هالیوود تا خوانندگان رمان های جنایی براش سر و دست میشکنند - و صدا و لحن
خوانش آقای آقاخانی به خوبی حس رو منتقل میکنه اما یکم تند تند میخونن
متن روان بود و داستان پیچیدگی های خاصی داشت که من دوست داشتم. بعضی دوستان گفته بودند که گوینده کلمات را تند خوانده است ولی به نظر من سرعت خواندن خوب بود چون باید حس "اولاف" را با لحن و
درود بر راوی و نحوه اجراشون
واقعا خوب بود تجربه کنید و لذت ببرید
خیییییییلی دوستش داشتم 💔💔💔