کتاب لذت خواندن در عصر حواس پرتی
معرفی کتاب لذت خواندن در عصر حواس پرتی
کتاب لذت خواندن در عصر حواس پرتی نوشتهٔ آلن جیکوبز و ترجمهٔ علی امیری است و انتشارات ترجمان علوم انسانی آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب لذت خواندن در عصر حواس پرتی
در دنیایی که یکی از دشمنان اصلی خواندنْ شبکههای اجتماعی و فناوریهایی است که توجه گاهگاه میطلبند، چگونه میتوانیم کتابخوان شویم؟ آلن جیکوبز به یاری مشتاقان خواندن میآید، اما نه با نوشتن کتابی پر از راهکارهای فرمایشی از جنس چگونه کتاب بخوانیمِ مورتیمر ادلر، نه با پیشنهاد فهرستهایی که میگویند این ۱۰۰ کتاب را بخوان تا اهل کتاب شوی و نه با ادعای راهکاری فستفودی برای کتابخوانشدن. به نظر او این راهها اعتمادبهنفس خوانندگان را کم کردهاند و خواندن برای لذت، یعنی همان انگیزۀ اصلی خوانندگان برای کتابخوانی را فراموش کردهاند. جیکوبز خواننده را هدایت میکند تا در دنیای درونی خود کاوش کند و با پیروی از میل و هوسش برای خواندن راه کتابخوانشدن را برای خود هموار کند.
لذت خواندن در عصر حواس پرتی کتابی است دربارهٔ خواندن بر اساس میل درونی و گرایشهای شخصی. آلن جیکوبز، منتقد و پژوهشگر ادبی و استاد دانشگاه بیلر، با تکیه به تجربهٔ کتابخوانی خود، خوانندگان کتابش را دعوت میکند تا تمام راهنماهای کتابخوانی و فهرستهای «باید/نباید بخوانید» را کنار بگذارند و با آغازکردن از هوس، لذتشان از کتابها را بکاوند و راهنمای کتابخوانی قرار دهند.
خواندن کتاب لذت خواندن در عصر حواس پرتی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
آنان که همیشه از خواندن بیزار، یا آنان که نسبت به آن بیتفاوت بودهاند ممکن است چیز دندانگیری در این کتاب نیابند. اما آنان که جرعهای از جام مالامال از لذت، خرد و شادیِ خواندن را نوشیدهاند، حتی اگر مدتها پیش بوده باشد، مخاطبانی هستند که این کتاب برایشان نوشته شده است.
درباره آلن جیکوبز
آلن جیکوبز متولد ۱۹۵۸ آمریکا، پژوهشگر ادبیات انگلیسی، منتقد ادبی و استاد دانشگاه بیلر است. او همچنین مقالات پرشماری در نشریاتی همچون آتلانتیک و نیوآتلانتیس نوشته است و از نویسندگان پرخوانندهٔ این نشریات به شمار میرود.
بخشی از کتاب لذت خواندن در عصر حواس پرتی
«چندی پیش پسر نوجوانم سلانهسلانه قدم به اتاقی گذاشت که در آن مشغول خواندن بودم، و سرش را کج کرد تا عنوان کتابی را که در دستانم بود ببیند، کتاب کلاسیک و ارجمند چگونه کتاب بخوانیم، اثر مورتیمر ادلر و چارلز فن دورن. او گفت: «ای داد! این رو باید پارسال تو مدرسه میخوندم. شاید چیزی دربارهٔ چطور خوندنِ کتاب یاد میگرفتم، اما بعد از اون هیچوقت نخواستم که دوباره کتاب بخونم».
مورتیمر ادلر در سال ۱۹۴۰ نخستین ویرایش از چگونه کتاب بخوانیم را منتشر کرد و بعدها اظهار کرد که از محبوبیت سریع و ماندگار آن متعجب شده است. هرچند ادلر از برخی جنبهها ابایی از ابراز نخبهگراییاش نداشت -این اعتقاد که بعضی از کتابها کتابهای تراز اول هستند و این باور که همین کتابها هستند که بیش از همه ارزش خواندن دارند به سراسر زندگیاش روح بخشید- چگونه کتاب بخوانیم متعلق به سنت ارزشمند عوامگرایی آمریکایی است. شالودهٔ سراسر این اقدام متهورانه این عقیدهٔ راسخ بود که لازم نیست هزینهٔ زیادی صرف مدرک دانشگاهی کنید تا بتوانید حتی چالشبرانگیزترین متون را نیز با مهارت بخوانید؛ بهجای آن، کمی راهنمایی لازم دارید -به اندازهٔ یک جلد کتاب مملو از تدابیر و راهبردهای توصیهشده- و بعد خودتان بهتنهایی میتوانید راهتان را تا قلههای دانایی ادامه دهید و خود را لایق سنت غنیای کنید که ادلر خود تنها شاگردی فروتن برای آن بود. راهنمای ادلر برای خواندن مثل برنامهٔ «نرمش پویا» یِ چارلز اطلس برای بدنسازی بود: برنامهای معقول و عملی برای آمریکاییِ طبقهٔ متوسطی که شهامت انجام کارها بهتنهایی را دارد. (قطعاتی ترغیبی در چگونه کتاب بخوانیم وجود دارند که بسیار به گفتار چارلز اطلس شبیهاند: «فقط با قدرت ذهنتان بر روی نمادهایی که پیش رویتان است بهنحوی عمل میکنید که بهتدریج خود را از وضعیت فهم کمتر به وضعیت فهم بیشتر ارتقا میدهید». این معادل فکریِ رویکرد «نرمش پویا»یِ اطلس به بدنسازی است که بهجای استفاده از وزنهها «ماهیچه را علیه ماهیچه به جنگ وا میدارد».) و در زمانهای که آمریکاییهای نسبتاً کمی به دانشگاه میرفتند و آمریکاییهای باز هم کمتری به دانشگاههایی با تأکید بر علوم مقدماتی، معلوم شد که عطش عظیمی وجود دارد برای این جنس تعلیمات مطمئن که ادلر ارائه میداد.
وقتی سه دهه بعد ادلر از چارلز فن دورن یاری طلبید تا به او کمک کند راهنمای خواندنش را بازنویسی کند، بافت اجتماعی آمریکا بهنحو قابل ملاحظهای تغییر کرده بود. تا حد زیادی بهدلیل لایحهٔ جی.آی پس از جنگ، که شهریهٔ دانشگاه سربازانِ برگشته از جنگ را میپرداخت، در آن زمان درصد بسیار بیشتری از آمریکاییها به دانشگاه میرفتند. ممکن است فکر کنیم که در چنین شرایطی دستورات ادلر ارزش کمتری میداشتند، اما او استدلال کرد که دانشگاهها چنان زیاد بر اشاعهٔ واقعیتهای علمی و چنان کم بر جستوجوی فهم تمرکز کردهاند که، علیرغم افزایش تعداد کسانی که به دانشگاه رفتهاند، تواناییهای خواندن عموم آمریکاییها پیشرفت چندانی نداشته است. علاوهبرآن، اتفاق دیگری نیز از دههٔ ۱۹۴۰ به بعد افتاده است: تلویزیون.»
حجم
۲۳۳٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۰۰ صفحه
حجم
۲۳۳٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۰۰ صفحه
نظرات کاربران
اگه بخوام تا جایی که خوندم خلاصش کنم میگه: "سخت نگیرید هر کتابی که دوست دارید بخونید و به توصیههای مختلف گوش ندید دنبال کردن مسیر لذت شخصیتون برای خوندن کتاب راه رو واستون باز میکنه و کم کم شمارو
ترجمه یکم چغره! از نظر من روان و ملموس نبود.
من کتاب رو تا صفحه 66 خوندم. به نظر میرسه که این کتاب صرفا یک ترجمه جمله به جمله باشه. کلی اسم نویسنده و کتاب خارجی که برای یک مخاطب فارسی زبان نا آشناست. بهتر بود چنانچه مترجم محترم، فحوای
به نظر من مهمترین نقدی که به ترجمهٔ کتاب «لذت خواندن در عصر حواسپرتی» وارده اینه که اصلاً روان نیست. متأسفانه این نقطه ضعف مختص بخش خاصی نیست و تو خط به خط و فصل به فصل کتاب به وفور
کتابی درباره کتاب ها. کتاب توصیه می کند که انتخاب کتاب ها را براساس هوس و نیاز انجام بدهیم و ان کتابی که دوستداریم و علاقه داریم را بخوانیم. البته من متوجه دلیل و شواهد برای ان نشدم . زمانی که کتاب