کتاب طفل صد ساله ای به نام شعر نو
معرفی کتاب طفل صد ساله ای به نام شعر نو
کتاب طفل صد ساله ای به نام شعر نو، گفت و گوی صدرالدین الهی با نادر نادرپور درباره شعر نوی فارسی است که با نیما یوشیج آغاز شد. این اثر را بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه منتشر کرده است.
درباره کتاب طفل صد ساله ای به نام شعر نو
شعر نو با نیما آغاز شد. زمانی که شعری سرود که در وزنهای عروضی معمول نبود و آنچنان تحولی ایجاد کرده بود که توانست دنیای شعر را تکان دهد. به طور کلی برای ایجاد چنین تحولی به خصوص در حوزه شعر لازم است یا حرف تازهای برای زدن داشته باشیم و یا قالب و سبک جدیدی ایجاد کنیم. به عنوان مثال سنایی عرفان را به شعر وارد کرد و این کار او، حرکتی بدیع و بی سابقه بود. نیما نیز اشعاری سرود که در قالبهای موجود نمیگنجیدند و به این ترتیب موفق شد بنیانگذار شعر نو باشد.
کتاب طفل صد ساله ای به نام شعر نو مجموعه گفتگوهای صدرالدین الهی با نادر نادرپور درباره شعر نو است. آنها در گفتگویی صمیمانه به بررسی شعر نو پرداختند و آن را از ابعاد و زوایای گوناگون نگریستهاند.
کتاب طفل صد ساله ای به نام شعر نو را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
همه علاقهمندان به مطالعه پژوهشهای ادبی را به خواندن کتاب طفل صد ساله ای به نام شعر نو دعوت میکنیم. اگر از دوست داران شعر نو وشعر معاصر هستید و دوست دارید درباره آن بیشتر بدانید، این کتاب گزینه مناسب شما است.
بخشی از کتاب طفل صد ساله ای به نام شعر نو
آقای نادرپور، در پایان بخش پیشینِ این گفتوگو، وعده دادیم که مبحث بعدی را با اشاره به مشکل زبان نیما آغاز کنیم و اکنون میخواهیم که آن وعده را بهجا آوریم و باب گفتوگو را با این پرسش بگشاییم که اگر زبان شعر نیما، چنانکه بسیاری از خوانندگان میگویند، ناهنجار و ثقیل و غیرفصیح و حتی نادرست است، به نظر شما چرا مورد توجه شاعران بعدی قرار گرفته است؟ من، خود، وقتی شعر او را میخوانم، احساس میکنم که با صنعتگری روبهرو هستم که سعی دارد با ابزارهای سنتی یک مصنوع غیرسنتی بسازد. «خلافآمد عادت» در شعر نیما در ذهن من «کسب جمعیت» نمیکند. مفردات زبان او، که گاه تکتک جذبهای شاعرانه دارد، بههنگامِ ترکیب، به مجموعه اندیشههایی میماند که از زبان یا گویش دیگری، شاید فرانسوی و طبری، در ذهن او به فارسی دری برگشته و هنگام به روی کاغذآوردنِ آن، شاعر به تصویر و اندیشه بیش از بیان درست توجه داشته و از اینرو زبانی به کار برده است که بهاصطلاح اهل دستور «غیرنحوی» است. زیرا همانطور که اطلاع دارید، برای ورود یک قاعده تازه در نحو هر زبان مجوزی وجود دارد که همانا قبول اهل نظر است. آیا اهل نظر، چنین مجوزی را به زبان شعر نیما دادهاند؟ یا مفهوم این مصراع حافظ که «لطف آنچه تو اندیشی، حکم آنچه تو فرمایی» میان او و پیروانش حاکم شده است؟
پاسخ شما را از این نکته آغاز میکنم که اگر فقط اشعار بعد از «افسانه» نیما هدف انتقاد شما و دیگر خوانندگان آثار او قرار میگرفت، هواداران متعصبش به این بهانه متوسل میتوانستند شد که گوینده این اشعار نوظهور نخستین کسی است که جرئت ساختن زبانی تازه را یافته و به همین سبب، از لغزش مبرا نبوده است و بنابراین، خطاها و کاستیهای او را به شهامتش باید بخشید. اما عیب کار نیما این است که حتی در اشعار پیش از «افسانه» هم که به سبک قدیم گفته، هرگز نمونهای بینقص ارائه نداده و حتی در قصیدهای با مطلع:
بر آن شدم که ز دلبند نگلسم پیوند
ولی چه سود چو پیوند بگسلد دلبند
بیش از چند بیت روان و استوار نسروده است. این ضعف تألیف نیما در شیوه کلاسیک شعر، که بنا بر آنچه قبلاً گفتهام حاصل کماطلاعی دوران جوانی او از ادب کهن فارسی بوده، پس از سالها مسکوتماندن و بخشودهشدن از سوی هواداران سرسخت او، سرانجام در گفتهها و نوشتههای اخیر یکی از ایشان، یعنی مرحوم مهدی اخوانثالث، از پرده بیرون افتاده است و علت اصلی نارسایی زبان نیما را در اشعار بعد از «افسانه» نیز بر خوانندگان عادی آشکار کرده است. زیرا خواص میدانستهاند که اگر هنرمندان نوآور (اعم از شاعر و نقاش و نویسنده و موسیقیدان) در بیان مقاصد خویش به شیوه کلاسیک عاجز باشند، در نوآوری نیز زبانی الکن خواهند داشت. مشهورترین نمونههای این دو نوع هنرمند در عالم نقاشی، پابلو پیکاسو اسپانیایی و ژرژ براک فرانسویاند که هردو از پیشاهنگان مکتب «کوبیسم» به شمار میآیند. اما فضیلت اولی بر دومی این است که آثار قبل از کوبیسمِ پیکاسو (ازجمله «نیکوکاری» در موزه بارسلون) مهارت شگرف او را در شیوه کلاسیک نشان داده، ولی کوشش چندینماهه ژرژ براک در جوانی برای کپیبرداشتن از صورتِ «مونالیزا» (یا «ژوکوند»، اثر بسیار معروف لئوناردو داوینچی) به توفیق نینجامیده است.
حجم
۴۶۴٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۴۰۰ صفحه
حجم
۴۶۴٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۴۰۰ صفحه