دانلود و خرید کتاب محمود و نگار عزیز نسین ترجمه ارسلان فصیحی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.

معرفی کتاب محمود و نگار

«محمود و نگار»، مجموعه داستانی از عزیز نسین(۱۹۹۵-۱۹۱۵)، نویسنده و طنزپرداز ترکیه‌ای است. در یکی از داستان‌های این مجموعه داستان کوتاه طنز به نام «پارله وو فرانسوی» می‌خوانیم: «کمی جلوتر از من زنی خرامان خرامان می‌رفت، انگار رودخانه‌ای جاری. همیشه امکان دارد زنی جلوتر از آدم راه برود. اما وقتی چنین زنی باشد، آن‌وقت است که آدم می‌فهمد چیزی که کمی جلوتر راه می‌رود زن است. حاضرم شرط ببندم این زن فرانسوی است؛ از شال روی سرش تا نوک کفش‌هایش بوی پاریس می‌دهد... نگفته بودم این زن فرانسوی است؟ چه خوب فهمیده بودم... رفت به طرف پلیس راهنمایی. حرف‌هایش را می‌شنوم. «اسکوزه مووا موسیو ل آژان... پارله وو فرانسه؟» پلیس گیج شده بود: «ها!؟ چی گفتین؟» «پارله وو فرانسه؟» پلیس راهنمایی می‌خواست کاری بکند، حرفی بزند، اما چون کاری از دستش بر نمی‌آمد، بی‌آن‌که بداند چه کار بایست بکند، با دستپاچگی سر و دستش را تکان می‌داد. می‌خواست هر جور شده به زن جوان فرانسوی کمک کند. وضعیت را ببین تو را به خدا... هی می‌گوییم «توریست، توریست»، وقتی هم توریست با پای خودش می‌آید، زبانش را نمی‌دانیم و نمی‌فهمیم چه می‌خواهد، گرفتاری‌اش چیست. مأمور پلیس که دید چاره دیگری ندارد، عابرانی را که از آن‌جا می‌گذشتند، صدا زد و گفت: «آهای همشهری‌ها! کسی از شما فرانسوی بلده؟» کسی اهمیت نداد. فقط پیرمردی گفت: «واللا، اگه بلد بودم، اشکالی نداشت، حتما کمکت می‌کردم، اما بلد نیستم...» بعد اضافه کرد: «بچه که بودیم دونه مووا` و این‌جور چیزها رو یاد گرفته بودیم، اما چه فایده...» پلیس راهنمایی می‌خواست هر جور شده به زن فرانسوی کمک کند. با دستش به زن اشاره کرد که بیا این‌جا. پلیس و زن فرانسوی به پیاده‌رو روبرو رفتند. سه تا محصل دبیرستانی از آن‌جا می‌گذشتند، پانزده ـ شانزده ساله بودند... پلیس بازوی یکی از محصل‌ها را گرفت و پرسید: «پسرم، پارله وو فرانسوی؟» پسر محصل اولش هاج و واج ماند، بعد طوری به دوستانش نگاه کرد انگار از آن‌ها کمک می‌خواهد. حرف‌های نیمه‌ترکی و نیمه‌فرانسوی مأمور پلیس بچه‌ها را گیج کرده بود.»

نظرات کاربران

ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
۱۳۹۸/۱۲/۰۲

«تنها طنزی را که واقعی می‌دانم که به سود مردم باشد. چیزی که مرا به طنز نویسی کشاند، شرایط ناگوار روزگار بود… خلاصه این که طنز نوعی بروز خشم فروخورده است که ریشه در محرومیت و فقر دارد…». عزیز نسین

- بیشتر
عشق کتاب
۱۳۹۸/۱۰/۰۷

کتاب جالبی بود. دردسرهای سیاست بازی در زندگی رو خوب به تصویر کشیده بود.آدمهایی که برای منافع دیگران خودشون و خانواده اشون رو به دردسر می اندازن بدون اینکه درک درستی از مسائل سیاسی داشته باشند

🌻سپیده 🌻
۱۳۹۵/۱۱/۲۷

در قسمتی می خوانیم: "همسایه ای داریم اسمش حمزه افندیه.این حمزه افندی دختری داره اسمش نگاره.الآن چون پرنده از چنگمون پریده و رفته،تا اون جا که زبون تو دهنم می چرخه،این نگارو واستون تعریف می کنم. نگار یه دونه است،نگار دردونه

- بیشتر
قاسم
۱۳۹۹/۱۱/۱۵

کتابهای چهارگانه عزیز نیسین خیلی با حالند. یه جورایی شبیه شب های برره و قهوه تلخ مهران مدیریند.

کاربر ۲۸۵۲۲۶۸
۱۴۰۱/۰۱/۱۴

توضیح شرایط مردم در کشور های جهان سوم به زبان طنز عالی بود

msanii
۱۳۹۵/۱۱/۱۹

بد نبود

فرامرز
۱۴۰۱/۰۱/۲۳

داستاناش خوبه ولی داستان اول یعنی همون محمود و نگار واقعا حوصله سربر هست، من داستان اول رو نخونده رد کردم ولی بنظرم بقیه داستانا خوب بودن بخصوص داستان آخ اگه آینده نداشتم.

Kosar Alinejad
۱۳۹۶/۱۱/۱۱

زیاد جالب نبود...فقط دو سه صفحه اول کتاب جذابه ولی بعدش خیلی روند تکراری و خسته کننده داره و داستانهاش خیلی خسته کننده هستن...فقط تند خوندم زود تموم بشه😑

بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۱۴٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۲۱۶ صفحه

حجم

۱۱۴٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۲۱۶ صفحه

قیمت:
۵۹,۰۰۰
تومان