کتاب انتظار؛ ضابطه حرکت بر صراط مستقیم
معرفی کتاب انتظار؛ ضابطه حرکت بر صراط مستقیم
کتاب انتظار؛ ضابطه حرکت بر صراط مستقیم نوشته عبدالحمید دیالمه است. کتاب انتظار؛ ضابطه حرکت بر صراط مستقیم را انتشارات معارف منتشر کرده سات.
درباره کتاب انتظار؛ ضابطه حرکت بر صراط مستقیم
جاده «احیای اندیشه دینی» بیش از آنکه نیازمند سن و عمر طولانی باشد نیازمند درکی عمیق از رفتارهای پیامبر رحمت، امامان شیعه، دستپروردههای آنان و علمای این مکتب است. لذا میتوانی در این جاده جای پای جوانی مخلص چون شهید دکتر دیالمه را نیز مشاهده کنی و طنین صدای دردمندش را در این راه بشنوی، آنگاه که حرکت خود را «احیاء تفکرات شیعی» نامید.
او همه کس بود و هیچ نبود؛ زیرا ادعایی نداشت جز اینکه میانبُری را که خودش در جوانی برای فهم دقیق دین پیموده بود سخاوتمندانه با دیگران تقسیم کرد.
بصیرت دینی، بیاعتنایی به دنیا، حرص بر هدایت، تواضع و مهربانی، دانش وافر، سعه صدر، شجاعت و منشی توأم با وقار.... تنها بخشی از کاریزمای شخصیت پُر نفوذ او بود، آنچنان که حتی آنان که راهش را نمیخواستند، خودش را میخواستند!
آغاز درخشش شهاب وجودش در سالهایی از تاریخ این آب و خاک بود که اوج اختناق و استبداد رژیم منحوس پهلوی بود و اوج نورافشانیاش در بحبوحه شبیخون بر خرمن اندیشه نسلی بود که اگر جهت نمییافت، به تاراج افکار شیطانی و التقاطی میرفت.
دیالمه با نگاه جامعی که به ضعفهای فکری و انحرافات موجود در جامعه آن روز داشت چاره را در دو حرکت همسو میدید:
۱- تدوین مفاهیم صحیح دینی و تبیین آن برای نسل جوان
۲- به نقد کشیدن افکار و اندیشههای انحرافی و التقاطی
شهید دیالمه در این مباحث بر آن است تا به صراط مستقیم از زاویهای نو بنگرد و ضرورت ضابطهمند بودن این مسیر را در نگاه یک مسلمان که در نماز اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیم را بارها تکرار میکند، روشن سازد.
خواندن کتاب انتظار؛ ضابطه حرکت بر صراط مستقیم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام جوانان انقلابی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب انتظار؛ ضابطه حرکت بر صراط مستقیم
و به آنها که با شما مبارزه میکنند و در مسیر طاغوت قرار گرفتهاند، بگویید که هر چه میتوانید سعیکنید و آنچه که در توانتان هست، به کار ببندید که ما نیز تلاش خواهیم کرد و چشم به راه و منتظر باشید که ما نیز منتظریم و بخشهای ناپیدای آسمانها و زمین را خداوند میداند و همه این پدیدهها به سمت او بازگشت میکنند. پس او را بپرستید و پشتگرمیتان به او باشد؛ بدانید که خداوند از آنچه که انجام میدهید غافل نیست.
از این مرحله به بعد، انسان مسیر مبارزه را انتخاب میکند. در اوج دستیابی و تحقق به حق و سوختن در این مسیری که طی میکند و راهی که در کوران حرکت در آن، هر چه بیشتر ساخته و ساختهتر و متکاملتر میشود. در این مراحل، مذهب برای انسان مفهوم و معنا پیدا میکند و انتظار، مذهب «اعراض» میشود. دکتر شریعتی گفت: «انتظار مذهب اعتراض»، اما من معتقدم که «انتظار مذهب اعراض است و نه اعتراض». بین این دو کلمه تفاوت هست. اعتراض، کنار گذاشتن و روی برگرداندن و ایستادگی در مقابل چیزی است که شما معتقدید خطایی در آنصورت گرفته، حتی زمان و جامعهای که در آن قرار گرفتهاید به سبب خطاکاریش مورد قبول شما نیست، اما واژه قرآنی پُرمحتواتر است و آن هم واژه «اعراض» است. انتظار مذهب اعراض است؛ یعنی شما از یک محیط، از یک جریان و از یک جامعه اعراض میکنید، روی میگردانید، برمیگردید و راه دیگری را انتخاب میکنید، گرچه آن محیط و آن جامعه و آن شرایط، درست باشد. وقتی شما لغت اعتراض را به کار میبرید؛ یعنی شرایط موجود جامعه را نپذیرفتهاید و معتقدید که این شرایط غلط است، به همین دلیل منتظر بروز شرایط دیگری بودید و این انتظار برای شما مذهبی را میساخت که میگفتید این مذهب بر مبنای اعتراض شکل گرفته است؛ یعنی من شرایط فعلی را به دلیل غلط بودنش نمیپذیرم، اما اگر بپذیریم که انتظار مذهب اعراض است؛ یعنی حتی اگر جامعه درست و صحیح و با دقت هم پایهگذاری شده باشد، باز هم برای من قانعکننده نیست و شرایط و موقعیت حال، شرایطی است که من را ارضا نمیکند و من به دنبال دستیابی به جامعهای برتر و دقیقتر هستم، جامعهای بر مبنای تفکر اصیل اسلامی - شیعی. شما وقتی میگویید که بر این محیط اعتراض دارم، ریشه لغت اینچنین است که در خود محیط اشکالاتی وجود دارد که شما کنارش گذاشتید و قبولش ندارید، اما وقتی شما از یک موقعیتی یا جامعهای اعراض میکنید، ممکن است آن جامعه درست هم باشد.
حجم
۱۳۷٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۵۶ صفحه
حجم
۱۳۷٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۵۶ صفحه
نظرات کاربران
عجب بحث هیجان انگیز و شیرینی بود 😊 بشدت بی منطقی اون دانشجویی که مثلا میخواست شهید رو به چالش بکشه ، خنده دار بود و از طرف دیگه ، تسلط دکتر عزیز مون به این مباحث بنیادی و البته
خیلی عالی بود از اون کتابایی که یک نفس میشینی میخونی. خیلی از سوالاتی که ته ذهنمون بود رو جواب دادن. خدا خیرشون بده، چطور میشه در اون سن تقریباً کم ،اینهمه اطلاعات و علم عمیق داشت!