کتاب آموزش به شیوه گفتگو
معرفی کتاب آموزش به شیوه گفتگو
کتاب آموزش به شیوه گفتگو نوشته استیون دیوید بروکفیلد و استیون پرسکیل است که با ترجمه ملیحه راجی منتشر شده است. این کتاب ابزارها و فنون مورد نیاز برای آموزش دموکراتیک در کلاسهای درس در اختیار معلمان قرار میدهد.
درباره کتاب آموزش به شیوه گفتگو
محور اصلی اثر حاضر، که فصول متعدد کتاب حول آن شکل گرفته است، آموزش تأملی و نقادانۀ بروکفیلد است. این نوع آموزش مستلزم تلاش استادان یا مربیان برای کاوش و بررسی پیشفرضهایی است که شیوۀ تدریس آنان را تعیین میکند. نقد و بررسی این پیشفرضها کاری نیست که بهتنهایی از عهدۀ یک استاد یا مربی برآید. لذا، در این کتاب، بروکفیلد دیگران را در این نقد مسئول و سهیم میداند و ابتدا از خود و دیگران در مقام استاد شروع میکند. در این کتاب، این پیشفرضهای بدیهیانگاشته، که مهمان هرکسی اعم از دانشجو یا استاد و آموزگار یا دانشآموز است، از چهار منظر مورد بررسی قرار میگیرد: ازمنظر زندگینامۀ خودنوشت استاد یا مربی در نقش یادگیرنده؛ ازمنظر دانشجویان؛ ازخلال دریافتهای همکارانی که در یک گروه آموزشی بهسر میبرند و نهایتاً ازمنظر متون و ادبیات فلسفۀ آموزشی تربیتی. این چهار منظر استاد یا مربی را از نقش نیروهای پنهانی که تمام موقعیت کاری او را فرامیگیرند و ناخودآگاه به روش تدریس و تعامل او با یادگیرندگان شکل میدهند آگاه میسازد.
خواندن کتاب آموزش به شیوه گفتگو را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام معلمان و اساتید پیشنهاد میکنیم
بخشی از کتاب آموزش به شیوه گفتگو
اخیراً یکی از ما گفتوگویی را رهبری کرد که دلیل ارزشمند بودن روش گفتوگو را به ما اثبات کرد. استیون پرسکیل درسی بهنام اخلاق تربیتی را تدریس میکرد و مقالۀ روزنامهای را پیدا کرده بود که دربارۀ هیئتمدیرۀ مدرسهای محلی بود که به دستور عدماحیا۴۳ احترام نگذاشته بود. این دستور زمانی صادر میشود که شخصی بهشدت بیمار باشد. این دستور پزشکی سند قانونی اجباریای است که آن را نزدیکترین خویشاوندان و یک پزشک ناظر امضا میکنند. آنان اعلام میدارند که شرایط پزشکی بیمار بسیار حساس و وخیم است و، چنانچه بیمار دچار ایست قلبی شود، هیچگونه تلاشی برای احیای او نباید انجام گیرد. استیون متوجه شد که این مقاله شامل حال کودکی است که والدینش این حکم پزشکی را امضا کرده بودند. نظر هیئتامنای مدرسه این بود که حیات انسانی، بدون قیدوشرط، مقدس است. به همین دلیل، حفظ حیات بر هرچیز دیگری مقدم است. هیئتامنا مدعی بودند که هر تلاشی، صرفنظر از شرایط یا دستور عدماحیا، باید برای نجات جان کودک انجام گیرد.
استیون خلاصهای از این مقاله را روی اسکرین قرار داد تا کل کلاس آن را بخوانند. او این تجربه را به شرح زیر توصیف میکند:
من این مقاله را آن روز به کلاس بردم تا روشن سازم که اتخاذ موضعی اخلاقی دربارۀ یک موضوع چه معنایی برای یک سازمان دارد. در کلاسهای قبلی، ما مقالاتی را با نگاه بسیار اخلاقی درباب ارزش زندگی انسانی میخواندیم. ازاینروی، انتظار داشتیم که اغلب دانشجویان، بدون مخالفت زیاد، از موضع هیئتمدیرۀ مدرسه حمایت کنند. من با باور به اینکه تصمیم هیئتمدیرۀ مدرسه شجاعانه و بهلحاظ اخلاقی قابلدفاع بود به کلاس رفتم.
نخستین دانشجویانی که پس از خواندن خلاصۀ ( مقاله) صحبت کردند از تصمیم هیئتامنای مدرسه پشتیبانی کردند. وقتی به اظهارات آنان گوش میدادم، با لبخند سرم را به نشانۀ موافقت تکان میدادم. در تمام مدت، از اینکه دانشجویانم از سخنرانیهایم و مطالب خواندنیای که ( به این کار) اختصاص داده بودم چه اندازه یاد گرفته بودند، آنان را در خفا تحسین میکردم. اما، وقتی گروه مشغول کندوکاو عمیقتر شد و دانشجویان بیشتر صحبت کردند، اطلاعات و نظرهای بیشتری شکل گرفت. تعداد کمی از دانشجویان معتقد بودند که هیئتمدیره بیاحترامی آشکاری به تصمیم منطقی والدین نشان داده است. من از این دیدگاهِ مخالف جا خوردم و، بیش از آن، توانایی دانشجویانی که با همان موضع قاطع بر پایۀ حرمت حیات انسانی از آن دفاع میکردند مرا متعجب ساخت. یکی از دانشجویان، که تجربۀ زیادی دربارۀ احکام دیانآر داشت، توضیح داد که این احکام پس از بحث و تبادلنظرهای رنجآور میان والدین، متخصصین مراقبتهای بهداشتی، دادستانها و مربیان نوشته شدهاند. بنابراین، نبایستی سرسری درنظر گرفته شوند. دیگران یادآور میشدند که، با وجود حسننیت هیئتمدیره، اعضا به دلیل بیخبری از قانون موضوعات طبی و حتی اخلاقی مربوطه اقدام کرده بودند.
حجم
۴۳۷٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۵۴ صفحه
حجم
۴۳۷٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۵۴ صفحه