دانلود و خرید کتاب تمثیلات اعتقادی علمی؛ جلد اول محی‌الدین حائری شیرازی
تصویر جلد کتاب تمثیلات اعتقادی علمی؛ جلد اول

کتاب تمثیلات اعتقادی علمی؛ جلد اول

معرفی کتاب تمثیلات اعتقادی علمی؛ جلد اول

کتاب حاضر جلد اول از مجموعه تمثیلات اعتقادی علمی اثر محی‌الدین حائری شیرازی است که در دفتر نشر معارف به چاپ رسیده است.

دفتر نشر معارف وابسته به نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‏‌ها، در سال ۱۳۷۶ تأسیس شد و در سال ۱۳۷۹ به صورت رسمی آغاز به کار کرد. این انتشارات تلاش می‌کند از دریچه اسلام ناب به بازخوانى، بررسى، نقد و تولید اندیشه در عرصه‌هاى مختلف بپردازد.

از جمله این فعالیت‏‌ها می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توان به چاپ بیش از ۱۱۰۰عنوان کتاب در زمینه دروس معارف اسلامى دانشگاه‌ها، اندیشه‏‌های امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبرى، پرسش‌ها و پاسخ‌هاى دانشجویى، معارف قرآن و اهل‏ بیت (ع)، دین‌پژوهى، اخلاق و عرفان، انقلاب اسلامى و تاریخ معاصر، مسائل جهان اسلام، غرب‏‌شناسی، شبهات فکری و عقیدتی، مسایل تاریخی و فلسفی، علوم انسانی، مسائل تربیتى، زن، خانواده و نقد فمینیسم و… اشاره کرد.

نشر معارف اخیراً نیز گام‌‏هایی در حوزه ادبیات داستانی برداشته است. این انتشارات با راه ‏اندازی ۳۰ مرکز فروشگاهی با عنوان تجاری «پاتوق کتاب» و همچنین برگزاری ۱۲ دوره مسابقات کتابخوانی «پویش روشنا» در سطح ملی، توانسته است گام‏‌های مفید و موثری در توزیع و ترویج کتابخوانی کشور بردارد.

آنچه این روزها بیش از هرچیز دغدغه نسل انقلابی است آشنایی جوانان و دانشجویان با حقیقت دین و معارف اسلام است، انتشارات در این زمینه پیشرو است و تلاش دارد پاسخی علمی و دینی برای تمام سوالات این نسل داشته باشد.

 درباره کتاب تمثیلات اعتقادی – علمی (جلد اول)

تمثیل یعنی درک نطق اشیاء. همۀ اشیاء ناطق‌اند. همه‌چیز، پیامی دارد. اساس تمثیل این است که انسان سخن و پیام اشیاء را درک کند.

 زبان تمثیل، زبانی گویا، شیوا و رسا است. مثال، اگر مناسب باشد و با دقت و هوشیاری بکار گرفته شود، عمق مطلب را منتقل می‌کند، تاریکی‌های آن را روشن می‌کند و نکات مبهم و دشوار آن را روشن و آسان می‌سازد. اگر مفاهیم دینی با هنر تمثیل عرضه شوند، اسلام با اقتدار بیشتری در عالَم مطرح می‌شود و بیانات ائمه علیهم‌السلام بهتر فهمیده می‌شود.

 این اثر دو فصل دارد. در فصل اول به تمثیلات اعتقادی همچون خداشناسی، رابطه انسن و خدا، اسماء و صفات الهی و.. می‌پردازد و در فصل دوم به تمثیلات علمی مانند علم، دانش و آگاهی، فلسفه احکام، انسان‌شناسی، جهان‌شناسی و... می‌پردازد.

 خواندن کتاب تمثیلات اعتقادی – علمی (جلد اول) را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

 علاقه‌مندان به مباحث مذهبی به ویزه طلاب علوم دینی مخاطبان این کتاب‌اند.

 بخشی از کتاب تمثیلات اعتقادی – علمی (جلد اول)

آیا همیشه باید به «ما قال» توجه کرد و نه «مَن قال»؟

غذا: ما اين دو جمله را داريم: «اُنْظُرْ اِلي ما قالَ وَ لا تَنْظُرْ اِلي مَنْ قالَ»؛ نگاه كن ببين چه چيزی گفته شده، نگاه نكن كه چه كسی گفته است. اين يك روايت است.

روايت ديگر در ذيل آيه (فَلْيَنْظُرِ الاِنْسانُ اِلي طَعامِهِ) است که امام باقر(ع) می‌فرمایند: مراد از طعام در این آیه، «عِلْمُهُ الّذي يَاْخُذُهُ، عَمَّنْ يَاْخُذُهُ» است، یعنی مقصود از اين طعام، علمى است كه انسان اخذ می‌کند و انسان باید بنگرد که این علم را «از چه كسى» اخذ می‌کند؟

می‌گوید: «عَمَّنْ» (از چه کسی گرفته‌ای؟)، نمی‌گوید: «عَمَّا»؛ يعنی انسان باید نگاه كند به علمش ببيند از «چه كسی» می‌گیرد.

حالا شما می‌گویید: يك جا به ما گفتيد: «ما قال» را نگاه كن، جای ديگر مي‌گويد: «مَنْ قال» را نگاه کن؟ به ذهن مي‌آيد كه تناقض باشد. نه! تناقض نيست. چرا؟ چون در آنجا که می‌گويد: «انظر الی ما قال»، اين را به كسی می‌گوید كه قدرت تصور و قدرت تصديق دارد و «صاحب‌نظر» است. به او می‌گوید: «اُنظر»؛ یعنی می‌توانی خودت «نگاه كنی». اینجا با «ناظر» دارد حرف می‌زند و با كسی كه چشم بينا دارد صحبت می‌کند. اما در آيه (فَلْيَنْظُرِ الاِنْسانُ اِلي طَعامِهِ) دارد با «مقلّد» و کسی که صاحب‌نظر نیست حرف می‌زند. به كسی كه می‌خواهد تقليد بكند می‌گوید: تحقيق كن، ببين او كيست؟ حتی مرجع تقليدت را با تحقيق بشناس. چرا؟ چون گفته‌های او «خوراك علمی» توست. رساله عملی او را تو گویا «می‌خوری» و «مصرف می‌کنی» و «طعام» توست. او را بشناس.

خطر علم و قدرت در مسیر خطا

سرعت وسیله نقلیه و مسیر اشتباه: کسی که سوار سریع‌ترین و پرقدرت‌ترین ماشین شود و راه را اشتباه برود، اگر یک ساعت خطا برود، دویست یا سیصد کیلومتر خطا رفته است؛ اما یک دوچرخه‌سوار اگر اشتباه کند، در یک ساعت پنج یا شش کیلومتر اشتباه می‌رود. هواپیما اگر یک ساعت اشتباه برود، پس از یک ساعت چقدر اشتباه رفته است؟ هفتصد یا هزار کیلومتر! هرچه علم و قدرت انسان بیشتر شود، اگر خطا کند و در مسیر انحرافی باشد، خطای او شدیدتر خواهد بود.

نقش تئوری و تجربه در علم

چرخ و چراغ ماشین: اگر «علم» را به یک ماشین تشبیه کنیم، «تجربه» مانند چرخ‌های ماشین، و تئوری و تجزیه‌وتحلیل به‌مثابه چراغ‌های آن است.

ماشین در شب با چراغ روشن در جاده‌ها حرکت می‌کند. نور چراغ‌هایش، جادۀ روبه‌رو را تا چند ده متر جلوتر روشن می‌کند تا چرخ‌ها بتوانند در آن جادۀ روشن، مسیر خود را ببینند و روی آن پیش بروند. اگر این ماشین فقط چراغ داشته باشد و چرخ نداشته باشد، هرچقدر هم جاده روبه‌رویش روشن شود، باز از جای خود حرکت نخواهد کرد و قدمی هم به پیش نخواهد رفت. همچنین اگر فقط چرخ داشته باشد و چراغ نداشته باشد، در آن جادۀ تاریک راه خود را تشخیص نخواهد داد و قادر نخواهد بود، پیشروی کند.

دانستن هر علمی مفید نیست

خوراک فاسد: اینکه می‌گویند هر چیزی دانستنش بهتر از ندانستن آن است، مردود است. علم مثل خوراک است. خوراک فاسد و مانده در وجود ما تأثیر سوء می‌گذارد. علم نیز اگر جهات انحرافی داشته باشد، کاربرد و مصرفش خطرناک است. هرگونه حرکت در آینده، ناشی از مواد علمیِ فعلی ما است. اگر بگوییم که اعتقادات ما صاف است و آثار انحرافی و سوء آن علم در ما اثر نمی‌کند، حرف پوچی گفته‌ایم. فقط آن انرژی‌ای که از طریق حلال به‌دست آمده باشد ما را به‌سوی راه صحیح می‌کشاند.

تعهد، لازمۀ بهره‌برداری صحیح از تخصص

وزنه و بازو: «تخصص» وزنه است و «تعهد» بازوست. وزنۀ بزرگ‌تر، بازوی قوی‌تر می‌خواهد. اشتباه امریکا همین است که همۀ وزنه‌ها را آماده کرده، اما بازو و نیرو ندارد. مثل وزنه‌برداری که به سبب غرورش می‌خواهد بر روی سکوی مسابقات بزرگ‌ترین وزنه را بلند کند، اما نمی‌تواند آن را نگه دارد و به زمین می‌خورد؛ دنیا چنین شده است. حال که تخصص وزنه است و تعهد بازو، شما هرگاه وزنه را اضافه می‌کنید، بازویتان را هم قوی‌تر کنید تا زمین نخورید.

مطالب تخصصی

تعزیه: خدا حضرت آيت‌الله خامنه‌ای را حفظ کند؛ ایشان این مطلب را نقل می‌کرد که در جایی تعزیه گرفته بودند؛ یکی در نقش امام حسین(ع) بود و دیگری در نقش شمر. یکی از تماشاگران که خیال کرده بود موضوع جدی است، گفته بود که من می‌روم شمر را بکشم! نمی‌دانست که در تعزیه، آدمی عادی نقش شمر را بازی می‌کند؛ بنابراین دنبال فرصت بود که شمر را در جایی پیدا کند و او را بکشد! او اطلاع پیدا کرد که شمر پشت پرده‌ای نشسته است. پرده را کنار زد و دید شمر و امام حسین(ع) با هم قلیان می‌کشند. رفت جلوی همه افشاگری کرد و دادوهوار راه انداخت که مردم بیایید که شمر و امام حسین(ع) نشسته‌اند و با هم قلیان می‌کشند!

حال، گاهی این‌طور است که مطالب تخصصی به دست کسانی می‌افتد که از نظر درک و تحلیل مسائل در رده‌های پایین هستند. آنها از این اطلاعات خونشان به جوش می‌آید و کارهای احساسی می‌کنند؛ اما بزرگ‌ترها و فهمیده‌ترها می‌توانند دربارۀ همین مسائل مناظره کنند، و مسئله‌ای هم پیش نمی‌آید. کسانی که صاحب‌نظر نیستند، اگر در موضوعی مناظره کنند، مناظره‌شان به مخاصمه تبدیل می‌شود.

ramin farzadi
۱۴۰۱/۱۰/۰۳

یکی از نظریه های یادگیری، نظریه آزوبل هست. خلاصه اش اینه: وقتی قراره است مطلبی را آموزش بدهید برای اینکه ارتباط شخص یادگیرنده، با مطلب جدید، به خوبی برقرار شود و شخص مطلب جدید را یاد بگیرد ابتدا باید یه مقدمه ای یا مطلب قدیمی از آن

- بیشتر
میمْ؛ مثلِ مَنْ
۱۴۰۰/۱۲/۲۶

کتاب ها و صحبت های آقای حائری شیرازی رو دوست دارم، ظرافت و قشنگی خاصی دارند. این کتاب که تمثیل هم هست و خشکیِ کتاب های اعتقادی رو نداره. خیلی خوبه که تو طاقچه بی نهایته😍

درویشی ابوالفضل
۱۴۰۳/۰۱/۰۷

سلام علیکم.کتاب فوق العاده عمیق و زیبایی است.روح هر خواننده ای را برای کسب علم ودانش تشنه میکند. لطفا جلد دوم این کتاب رو هم در طاقچه قرار دهید. واقعا مطالب جالب و ژرف...

رفتار بچه با خودتان بفهمید که رفتار شما با خدا چگونه باید باشد. وقتی بچه به شما اعتماد نمی‌کند شما بدتان می‌آید؛ وقتی فرزندتان قبول دارد که شما او را دوست دارید، خوشحال می‌شوید که محبت مرا درک می‌کند؛ وقتی بچه تصور کند که شما دشمن اویید، به‌شدت از او ناراحت می‌شوید. دربارۀ خدا نیز همین‌طور است؛ وقتی ما به خدا «حسن ظنّ» داشته و خوش‌گمان باشیم، به وعده‌های الهی ایمان و به او اعتماد داشته باشیم، اینها ما را به خدا نزدیک می‌کند.
جوان انقلابی
فرزند انسان نیز برای انسان یک درس است. وقتی فرزندتان کاری می‌کند که در شأن او نیست، شما ناراحت می‌شوید؛ پس قبول کنید که اگر خود ما هم عملی انجام دهیم که در شأن خودمان نباشد، خدا خوشش نمی‌آید.
جوان انقلابی
چطور وقتی‌که بچه‌ای نفت می‌خورد و بیهوش می‌شود، اگر خوابش ببرد خطرناک است، همین‌طور هم وقتی انسان گناهی می‌کند، اگر مست و غافل شود و غفلتش ادامه پیدا کند این خطرناک است و هلاک می‌شود. باید او را بیدار نگه‌دارید.
جوان انقلابی
این‌طور نیست که هرکسی بیشتر نماز خواند، مسافت بیشتری را از ظلمت به‌سوی نور طی می‌کند. اصلاً طی مسافت به وسیلۀ عمل انسان انجام نمی‌شود. اصلاً خود انسان، خودش را خارج نمی‌کند از ظلمات به‌سوی نور. آیه می‌گوید: «الله»، خارجت می‌کند. «تو» مُخرِج نیستی؛ «خدا» مُخرِج است. خدا با «سازمان ولایت»، این مسألۀ اخراج را صورت می‌دهد.
جوان انقلابی
عدالت خداوند در این است که به هرکس امکانات بیشتر داد، تکلیف بیشتری هم از او مطالبه کند. اگر کسی عقل و هوشش دو برابر باشد، تکلیفش هم دو برابر است. کسی که عقل و هوشش صفر شد، دیوانه است و تکلیفش هم صفر می‌شود. عدالت یعنی تناسب بین «داده‌شده» و «خواسته‌شده».
mh
پس اگر از انسان خوبی سر زد، باید بداند که این خوبی از خود او نیست؛ بازتاب پرتو افکندن نور الهی بر قلب است.
جوان انقلابی
در رابطۀ انسان با خدا، مصیبت‌ها دوای انسان است، گرچه این دواها برای او تلخ است؛ اما این برای انسان یک درس است.
جوان انقلابی
(أَلاَ بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ‌)این نشان می‌دهد که بین «صدر» و بین «قلب» تفاوت هست! صدر راضی می‌شود اما قلب راضی نمی‌شود. این هم شأن قلب است. این عصمت قلب است. این پاکی قلب است. قلب کشتنی است اما خیانت کردنی نیست و این حجتی که بر انسان تمام می‌شود مربوط به قلب انسان است. همان‌طور که انبیاء کشتنی هستند اما خریدنی نیستند، قلب انسان هم خریدنی نیست
جوان انقلابی
رابطه ولایت و سایر عباد‌ات، مثل رابطه علامت و عد‌د‌د‌ر جبر است. مثلاً اگر نماز را «۱۰» فرض کنیم، جهاد‌را «۹»، حج را «۸»، زکات را «۷» و روزه را «۶» و سایر عباد‌ات را روی‌هم‌رفته «۵» فرض کنیم، شماره اسلام می‌شود‌: ۴۵ (۴۵= ۵+۶+۷+۸+۹+۱۰). حال اگر کسی تحت ولایت الله باشد‌، اسلام او «۴۵+» است و اگر تحت ولایت معاویه و یزید‌باشد‌- که طاغوت هستند‌- اسلام او می‌شود‌«۴۵-». هر جا ولایت ولی‌الله باشد‌، حرکت از ظلمت به‌سوی نور است؛ و هر جا ولایت غیر ولیّ الله باشد‌، حرکت از نور به ظلمت است.
جوان انقلابی
انسان‌ها را هم متفاوت آفریده است. شما پنجه‌هایتان متفاوت است؛ باید هم متفاوت باشد. مأموریت چشم با گوش متفاوت است؛
seyedmhs
ممکن است این سؤال برای شما پیش آید که چطور آنها که نه اهل نماز و نه اهل عبادت هستند، باران مفصل و مرتب دارند، اما ما که اهل نمازیم و به خدا اعتقاد داریم، با یک گناه یا چند گناه گرفتار کم‌بارانی می‌شویم؟ علتش آن است که بین شما و خداوند متعال «رابطۀ تربیتی» برقرار است. شما در حوزۀ تربیتی خدایید، و کسانی که در حوزۀ تربیتی خداوند قرار دارند، تنبیه و تشویق دارند.
جوان انقلابی
انسان بابت این توجهی که خدا به وی کرده، و او توانسته است این عبادات را انجام دهد، به خدا بدهکار می‌شود. پس هرچه خدمات و عبادات انسان بیشتر شود، بداند که بر بدهکاری‌اش به خدا افزوده می‌شود. وقتی‌که انسان کارهای خوبش را بدهکاری به خدا دانست، برای کارهای خوب، بیشتر توفیق پیدا می‌کند.
جوان انقلابی
جهان یک پازل است اگر آن را حل کردی آن را می‌بینی و می‌شناسی و محو زیبایی آن می‌شوی. زینب کبری پازل را حل کرده بود و همه مهره‌ها را در جای خود دیده بود. «مجموع» صحنه زیباست. دیگران نتوانسته‌اند همه تکه‌های پازل را پیدا کنند و آنها را به هم بچسبانند تا همه پازل را با هم ببینند و زیبایی آن را درک کنند.
عبدالحســــــین
دنیا رحم است و ما جنین آخرتیم. امراض روح ما در آخرت خودشان را نشان می‌دهند، چون روح ما متعلق به آنجاست. خشم، شهوت، زیاده‌طلبی و سایر رذایل و امراض اخلاقیِ خود را در دنیا نمی‌فهمیم، بلکه در آخرت درمی‌یابیم و آنجاست که روحمان باید رنج بکشد، چراکه این مریضی‌ها را از رحم دنیا به آخرت برده‌ایم و در آنجا مانند یک نوزاد ناقص‌الخلقه و مریض مادرزاد، پا گذاشته‌ایم.
عبدالحســــــین
گاهی دیده‌اید که هیزم همین‌طور دود می‌کند؛ همین‌که کبریتی روشن را به آن نزدیک می‌کنید، هیزم یک‌باره مشتعل و روشن می‌شود؛ اما باید آن دود باشد تا بتواند به نور تبدیل شود. برای رسیدن به نور، باید از منزل دود عبور کرد. ازاین‌رو، دود آخرین منزل نیست که مأیوس شوی؛ بلکه مقدمه برای نور اعلی است.
عبدالحســــــین
اگر محبت اهل‌بیت را مثل ارتباط تلفنی و خط مخابراتی فرض کنید، این روضه‌ها مثل این است که یک رشته سیم مخابراتی به خانه‌تان کشیده‌اید. نتیجه‌اش این می‌شود که گاهی اگر خطا بکنید زنگ می‌زنند به تو می‌گویند خطا است. یعنی به دلت می‌افتد که این کار درست نیست. این به خاطر ارتباطی است که با اهل‌بیت پیدا کرده‌اید.
عبدالحســــــین
(أَلاَ بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب‌)؛ قلب‌ها فقط با یاد خدا آرامش پیدا می‌کنند. قلب یک موجودی است بی‌قرار، تا این‌که به خدا برسد. تا به خدا نرسد هیچ قرار و آرامشی ندارد اما انسان می‌تواند دل خودش را بمیراند. این می‌شود. دل میراندنی است اما راضی کردنی نیست.
عبدالحســــــین
انسان نیز در هر ساعتی از زندگی‌اش که در توجه به خداست، حیات دارد؛ فضیلت و کمال دارد. خوبی‌هایی که از انسان سر می‌زند، مثل آثار حیاتی است که در زمین وجود دارد. آثار حیات زمین از نور خورشید است، و خوبی‌های انسان از آثار توجه به خداست. به همین جهت، انسان به یاد خدا که می‌افتد، احسان می‌کند. به یاد خدا که می‌افتد، انصاف می‌دهد، و خدمت می‌کند. هر‌جا هم که در زمین حیات نیست، بر اثر نبودن تابش آفتاب است. انسان نیز هرگاه که از خدا غافل شود انصاف از یادش می‌رود، و هوای نفس بر او غالب می‌شود.
جوان انقلابی
قلب انسان، همچون قاضی است و عقل و دلیل و برهان، ضابطین آن هستند که می‌روند تا مطلبی بیابند و به اثبات برسانند. شرط اینکه این قاضی بتواند روی پروندۀ دنیا که با ادلۀ بسیار ثابت می‌کند خدایی هست، قضاوت صحیح کند و به نتیجۀ مطلوب برسد، این است که آزاد باشد نه اسیر دنیا. برای یک قاضیِ آزاد، یک سند و یک مدرک کافی است؛ اما اگر قاضی به قضاوت صحیح متمایل نباشد، به بهانه‌های مختلف مدارک و اسناد را رد می‌کند.
جوان انقلابی
این‌که در روایات داریم قلب مؤمن از کعبه بالاتر است سرّش این است! کعبه دزدیده شدنی است، اما قلب مؤمن دزدیده شدنی نیست. خدا کدامش را به‌عنوان بیت قبول می‌کند؟ کدام بیت حقیقی اوست؟ سرقت شدنی یا سرقت نشدنی؟ شما خیال می‌کنید انبیاء وقتی در زندان قرار می‌گرفتند دلشان هم در زندان دشمنانشان بوده است؟ نه! همه‌جا می‌توانستند بیایند اما در دل آنها نمی‌توانستند بیایند. مؤمن هم همین‌گونه است.
جوان انقلابی

حجم

۱۶۴٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۰۰ صفحه

حجم

۱۶۴٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۰۰ صفحه

قیمت:
۵۵,۰۰۰
۲۷,۵۰۰
۵۰%
تومان