دانلود و خرید کتاب شبلی و آتش علیرضا قزوه
تصویر جلد کتاب شبلی و آتش

کتاب شبلی و آتش

نویسنده:علیرضا قزوه
امتیاز:
۳.۳از ۴ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب شبلی و آتش

کتاب شبلی و آتش نوشته علیرضا قزوه است. این مجموعه شعر دومین اثر شاعر است که اولین بار سال ۱۳۷۳ منتشر شده است و حالا بار دیگر با بازنگری برای علاقه‌مندان به شعر منتشر شده است.

درباره کتاب شبلی و آتش

کتاب شبلی و آتش روایتی از حالات و سیر و سلوک شاعر است که در این کتاب به زبان شعر روایت شده است. کتاب شما را از دنیای امروز دور می‌کند با تعبیرات و کلمات تازه روبه‌رو می‌کند. کتاب شبلی و آتش را شاعر بعد از بازنویسی دوباره منتشر کرده است. قزوه اولین شعر خود را در سال ۱۳۶۰ سرود و در سال ۱۳۶۳همکاری خود را با مجله امید انقلاب آغاز کرد. او که شاعری توانمند است در این کتاب توانایی خود را در شناخت زبان فارسی به نمایش می‌گذارد و خواننده را با خودش همراه می‌کند.

خواندن کتاب شبلی و آتش را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به شعر معاصر پیشنهاد می‌کنیم

بخشی از کتاب  شبلی و آتش

با توام، ای آینه، انگار گوش ندادی به سؤالم

در دل من پُر شده زنگار، آیا محکوم زوالم؟

رهسپرم با قدمی لنگ، همسفرم، همسفر سنگ

خسته و آشفته و دلتنگ، این من و این کولیِ حالم

باز کسی حنجره‌ام را، در شب اندوه، فشرده‌ست

باز به بن‌بست رسیده‌ست کوچه باریک خیالم

با همه آشفتگی، اما، باز امیدی‌ست در این دل

نایی من! حنجره‌ات سبز، نی بزن امشب که بنالم

می‌روم از کوچه غربت، در شب طوفانی هجرت

مقصد من شهر اجابت، نامه ببندید به بالم

khorasani
۱۴۰۳/۰۶/۰۳

همیشه کوتاه‌بودن کتاب‌های شعر اذیت‌م می‌کنه. کاش بیش‌تر بود... در میان شعرهای این دفتر، تک‌بیت‌ها و جملاتی بود که نمی‌شد ازش گذشت... مثل این: «و سرانجام قدس ما را آزاد خواهد کرد...»

بار دگر سدّ رهم شد درد، بار دگر فریاد خواهم کرد من مرده‌ای در خویش مدفونم، ای مرگ، از جانم چه می‌خواهی؟
زینب هاشم‌زاده
ـ ای کشته، چه می‌بینی در طالع این قوم؟ ـ «چندی‌ست به ایمان شما نان نرسیده‌ست»
khorasani
با همه آشفتگی، اما، باز امیدی‌ست در این دل نایی من! حنجره‌ات سبز، نی بزن امشب که بنالم می‌روم از کوچه غربت، در شب طوفانی هجرت مقصد من شهر اجابت، نامه ببندید به بالم
khorasani
سکوت می‌کنم اینجا ز شرم مرثیه‌خوانی که شاعران بت لفظ‌اند، ای خدای معانی
khorasani
با دل شکسته رفتم رو به مشرق تبسّم ناگهان رسیدم اینجا صبحتان به خیر مردم! دیشب از شما چه پنهان سر زدم به کوی مستان گفتم السلام یا می، گفتم السلام، یا خم ساقی قدح به دستان خنده زد به روی مستان یعنی اجر می‌پرستان پیش ما نمی‌شود گم ساقی و درازدستی، مستی و سیاه‌مستی آدم و دوباره عصیان، آدم و دوباره گندم عقل هیزم است هیزم، عشق آتش است آتش آتش آورید آتش، هیزم آورید هیزم
khorasani
بزن بر دف عشق و قانون مستی که با ساز هستی هماهنگم امشب
khorasani
پنج نوبت صبح و ظهر و شام، اشک در سجاده می‌کاریم جامه خون بسته‌ایم، ای دوست، گریه ما را تبسم باش
khorasani
پنج نوبت صبح و ظهر و شام، اشک در سجاده می‌کاریم جامه خون بسته‌ایم، ای دوست، گریه ما را تبسم باش
khorasani
ببخش! ای محرمان در نقطه خال لبت حیران خیالِ از تو گفتن داشتم، اما زبان گم شد
khorasani
شمشیرها سر خورده‌اند اینجا، مختارمردان مُرده‌اند اینجا در ما حسینِ عشق را کشتند، کس نیست برخیزد به خون‌خواهی!
khorasani

حجم

۳۸٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۱۰۴ صفحه

حجم

۳۸٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۱۰۴ صفحه

قیمت:
۳۱,۰۰۰
۱۵,۵۰۰
۵۰%
تومان