کتاب کلکسیونر
معرفی کتاب کلکسیونر
کتاب کلکسیونر نوشته جان فاولز است که با ترجمه پیمان خاکسار منتشر شده است. کلکسیونر اولین رمان منتشرشدهٔ جان فاولز است که آن را در فاصلهٔ ۱۹۶۰ تا ۱۹۶۲ نوشت. پیش از آن مجوس را نوشته بود که بعد از کلکسیونر چاپ شد.
این کتاب توسط نشر چشمه منتشر و برای خرید و دانلود در طاقچه ارائه شده است.
درباره کتاب کلکسیونر
کلکسیونر با استقبال زیادی روبهرو شد و فاولز را به شهرت رساند. از این کتاب چندین اقتباس سینمایی و تئاتری شده و در آثار بیشماری به آن ارجاع داده شده. کلکسیونر از اولین نمونههای ژانری است که امروزه از آن به اسم تریلرِ روانشناسانه یاد میکنیم.
کتاب کلکسیونر درباره مرد جوان فردریک کلگ. یک کارمند شهرداری بسیار تنها و دچار سرخوردگی و کمبودهای عاطفی که تنها سرگرمی اش گرفتن و خشک کردن پروانه است نام کتاب از همین رفتار او گرفته شده است. او دارای اختلالات روانی شدید است و یک دختر جوان و دانشجوی هنر به نام میراندا را دزدیده و در زیرزمین خانهاش نگه میدارد. داستان از دو زاویه دید مرد و دختر روایت میشود. مرد میخواهد بدون آسیب زدن به دختر او را به خود علاقهمند کند و دختر از هرفرصتی برای فرار استفاده میکند اما پایان تکان دهنده کتاب جذابیت آن را چند برابر میکند. از این فیلم یک اقتباس سینمای به کارگردانی ویلیام وایلر ساخته شده است که در سال ۱۹۶۵ اکران شد. از بازیگران آن میتوان به ترنس استامپ، سامانتا اگار و مونا واشبورن اشاره کرد.
خواندن کتاب کلکسیونر را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
اگر به دنبال کتابی پرهیجان و روانشناختی هستید این کتاب را از دست ندهید.
درباره جان فاولز
جان رابرت فاولز در تاریخ ۳۱ مارس ۱۹۲۶ در شهرک کوچکی در ۶۰ کیلومتری لندن متولد شد. او دوره دبیرستان را در مدرسه بدفورد گذراند. پس از آن که مدت کوتاهی در دانشگاه ادینبورگ تحصیل کرد در سال ۱۹۴۵ برای خدمت نظامی به ارتش پیوست، دوران آموزشی او همزمان با پایان جنگ جهانی دوم بود پس فاولز بهطور مستقیم در جنگ نبود. بعد از مدتی فهمید نمیتواند نظامی زندگی کند و بنابراین در سال ۱۹۴۷ تصمیم گرفت ارتش را ترک کند. پس از آن به اکسفورد رفت و در آنجا بود که اگزیستانسیالیسم را کشف کرد و به آثار ژان پل سارتر و آلبر کامو علاقهمند شد. فاولز در سال ۱۹۵۰ در رشته زبان فرانسوی فارغالتحصیل شد و کارش را به عنوان نویسنده آغاز کرد.
جان فاولز در روز شنبه ۵ نوامبر ۲۰۰۵ در پی یک بیماری طولانی در ۷۹ سالگی در منزل مسکونیاش در لایم ریجیس در جنوب غربی انگلستان درگذشت. از آثار او مجوس هم بین ایرانیان بسیار محبوب است.
بخشی از کتاب کلکسیونر
مبلغ چک ۷۳۰۹۱ پوند بود و چند شیلینگ و پنس. وقتی سهشنبه آدمهای بنگاه شرطبندی تأیید کردند که همهچیز روبهراه است، زنگ زدم به آقای ویلیامز. قشنگ معلوم بود از استعفای من عصبانی شده. هر چند که اول گفت برایم خوشحال است، گفت همه خوشحالاند، که البته میدانستم نیستند. حتی به من پیشنهاد داد در وام پنجدرصدی اداره سرمایهگذاری کنم! بعضی کارمندهای شهرداری قدرت تشخیص خوب از بد را از دست دادهاند.
به توصیهٔ آدمهای شرطبندی عمل کردم، با عمه آنی و مِیبل رفتم به لندن و صبر کردم آبها از آسیاب بیفتد. یک چک پانصدپوندی برای تام پیر فرستادم و از او خواستم با کراچلی و بقیه قسمتش کند. جواب نامههای تشکرشان را ندادم. همیشه فکر میکردند من خسیسم.
تنها مشکل میراندا بود. موقعی که برنده شدم برگشته بود خانه، تعطیلات دانشگاه هنر بود، و فقط توانستم شنبه صبحِ روزِ بزرگ ببینمش. تمام مدتی که در لندن بودیم و خرج میکردیم و خرج میکردیم، در این فکر بودم که دیگر نمیبینمش؛ ولی بعد با خودم میگفتم حالا که پولدار شدهام میتوانم شوهر خوبی برایش باشم، اما دوباره ته دلم میگفتم مسخره است، آدمها فقط به خاطر عشق ازدواج میکنند، خصوصاً دخترهایی مثل میراندا. حتی زمانهایی بود که فکر میکردم فراموشش خواهم کرد. ولی فراموش کردن چیزی نیست که دست خودت باشد، برایت اتفاق میافتد. منتها برای من اتفاق نیفتاد.
اگر مثل بیشتر آدمهای این دوران اهل ظواهر باشی و بیاخلاق، میتوانی با اینهمه پول خیلی خوش بگذرانی. ولی باید بگویم من هیچوقت اینجوری نبودهام، بهعمرم حتی یکبار در مدرسه تنبیه نشدم. عمه آنی پروتستان مخالف کلیسای انگلستان بود، هیچوقت مجبورم نکرد بروم کلیسا یا اینجور جاها، بااینحال من در فضایی نسبتاً مذهبی بزرگ شدم هر چند عمو دیک هرازگاهی یواشکی سری به میخانه میزد. وقتی از سربازی برگشتم، بعد از هزار دعواومرافعه، عمه آنی بالاخره اجازه داد سیگار بکشم، از این کارم اصلاً خوشش نمیآمد. حتی با آنهمه پول وِرد زبانش این بود که پول خرج کردن خلاف اصولش است. ولی مِیبل تا چشم مرا دور میدید میپرید به مادرش، یک روز اتفاقی صدایشان را شنیدم. بالاخره گفتم این پول خودم است و وجدان خودم و اگر دلش بخواهد میتواند همهٔ پول را بردارد و اگر دلش نخواهد هیچیاش را، علاوهبراین نشنیدهام نانکانفورمیستها از هدیه گرفتن نهی شده باشند.
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۱۱ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۱۱ صفحه
نظرات کاربران
طاقچه عزیز میشه این کتاب رو در بی نهایت قرار دهید😊
باسلام ،عوامل محترم وزحمتکش ،طاقچه این کتاب را خیلی گران گذاشتید،لطفا قیمت ها را بیارید پایین،تا اهل مطالعه که درجامعه ایران رو به زوال هست، بیشتر بشود.حداقل با این روش سرانه مطالعه را ببرید بالا.
طرفدار سکوت برهها، شاهکار توماس هریس هستید؟ تریلرهای روانشناسانه رو دوست دارید؟ این کتاب منبع الهام و شاید الگوی توماس هریس بوده برای خلق یکی از بهترین نمونههای تریلر روانشناسانه و عجب کتابی بود ... چقدر لذت بردم از خوندنش.
خدایا من از این کتاب متنفرم اما عالی بود! نمیدونم چطور حسم رو توضیح بدم. میراندا از نظر من یه دختر کسلکننده و آرمانی بود و فردیناند حتی خودش رو هم نمیشناخت و من از هر دوشون متنفر بودم. اما در پایان
در نوع خودش منحصر به فرد بود و تلخ... کتابی با تم روانشناسانه که به هیچ وجه نمیشه زمینش گذاشت داستانِ مردی سایکوپات که دورادور از دختری خوشش میاد، در شرط بندی پولِ هنگفتی به دست میاره و زمینه براش مهیا میشه
جان فاولر نویسنده ای که با سکوت بجا....حرفهای بجا و فلسفه ای که مختص خودشه شروع کرده به نوشتن... من علاقه مندم به فیلمهای کم کرکتر، کتابهای کم شخصیت...راکد و موقر. نوشته هایی که بخوبی میتونن مغز نویسنده و اعتقاد اون
بخش اول رو که میخونید شاید بخش دوم که از دید نفر مقابل هست تا حدی براتون خسته کننده باشه ولی کتاب ایده ی جالبی داره که البته تا حدی هم قابل پیش بینی هست
اگه علاقهمند به ژانر تریلر روانشناختی هستید این کتاب نمونه خوبیه نویسنده هم در همون صفحات اول تکلیف موضوع داستان رو مشخص میکنه. کتاب من رو یاد فیلم اتاق و تا حدی فیلم روانی اثر هیچکاک انداخت
کتاب از نظر داستانی بی نظیر و بی نقص نبود و یجاهاییم حوصله سربر میشد با این وجود اتمام کتاب فهمیدم بیشتر جزییات حوصله سربر برای پایان بندی باید میبودن . تا صفحات اخر کتاب شما کاملا سرشار از هیجان
این کتاب رو در عرض یک روز خوندم!!! اگه دنبال یک تریلر روانشناسانه جذاب می گردید که اعصابتون رو خورد کنه (کمی) و بخواید روح شما رو به لرزه در بیاره و شما رو به تفکر وادار کنه درباره کنه سیاه