کتاب کلکسیونر جان فاولز | نشر چشمه
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب کلکسیونر

کتاب کلکسیونر

نویسنده:جان فاولز
انتشارات:نشر چشمه
امتیاز
۳.۷از ۲۳۳ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب کلکسیونر

کتاب کلکسیونر با نام اصلی The Collector اثر جان فاولز، یکی از مهم‌ترین رمان‌های روان‌شناختی قرن بیستم است که در ژانر جنایی-روان‌کاوانه طبقه‌بندی می‌شود. این کتاب با داستانی تکان‌دهنده درباره‌ی میل انسان به کنترل و در تملک داشتن دیگری، مرز میان عشق، اجبار و جنون را به تصویر می‌کشد. رمان از زاویه‌ی دید دو شخصیت –یک آدم‌ربای وسواسی و قربانی او– روایت می‌شود و همین ساختار دوگانه، آن را از سایر آثار مشابه متمایز می‌کند. این کتاب را پیمان خاکسار به فارسی ترجمه کرده و نشر چشمه آن را منتشر نموده است. نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب کلکسیونر اثر جان فاولز

کتاب کلکسیونر در سال ۱۹۶۳ منتشر شد و نخستین کتاب جان فاولز بود که به‌سرعت شهرتی جهانی یافت. این اثر با ترکیب عناصر روان‌شناسی، جنایی و نقد اجتماعی، به‌عنوان یکی از نمونه‌های شاخص رمان‌های مدرن در انگلستان شناخته می‌شود.

کتاب در قالب دو بخش اصلی روایت می‌شود: بخش اول با صدای فردریک کلگ، مردی منزوی، خجالتی و دچار اختلالات شدید روانی، که به جمع‌آوری پروانه‌ها علاقه دارد، و بخش دوم از زبان میراندا، دختری جوان و دانشجوی هنر که قربانی دلباختگی بیمارگونه‌ی کلگ می‌شود. این تغییر زاویه‌ی دید، کتاب را از یک داستان صرفاً جنایی به اثری عمیق درباره‌ی روان انسان و مفهوم آزادی و قدرت تبدیل می‌کند.

از نظر سبک، کلکسیونر در مرز میان رئالیسم روان‌شناختی و رمان‌های جنایی مدرن قرار می‌گیرد. برخی منتقدان نیز آن را اثری فلسفی می‌دانند که رابطه‌ی میان طبقات اجتماعی و ساختارهای قدرت را آشکار می‌سازد.

کتاب در زمان انتشار به‌دلیل پرداخت متفاوت به مسئله‌ی عشق و تملک، نقدهای مثبتی دریافت کرد و به‌سرعت در فهرست پرفروش‌های بریتانیا و آمریکا قرار گرفت. فاولز در این اثر با ظرافت هرچه‌تمام‌تر به بررسی روان انسان می‌پردازد و نشان می‌دهد که عشق زمانی که با وسواس و میل به کنترل همراه شود، می‌تواند به ابزاری برای شکنجه و نابودی تبدیل گردد.

خلاصه کتاب کلکسیونر

کلکسیونر داستانی روان‌شناختی و دلهره‌آور درباره‌ی مردی به نام فردریک کلگ است. او کارمندی ساده و منزوی است که هیچ مهارتی در برقراری ارتباطات انسانی ندارد و تنها دل‌مشغولی‌اش جمع‌آوری پروانه‌ها است. با این‌حال، علاقه‌ی بیمارگونه‌ی او به دختری جوان و تحصیل‌کرده به نام میراندا، مسیر زندگی هر دوی آن‌ها را تغییر می‌دهد.

میراندا دختری از طبقه‌ی اجتماعی بالا است؛ از این‌رو فردریک بر این باور است که اگر بتواند او را از دنیای بیرون جدا کرده و در مکانی امن و راحت نگه دارد، در نهایت عشق او را به‌دست خواهد آورد. به همین دلیل، خانه‌ای دورافتاده با زیرزمینی مجهز فراهم می‌کند، میراندا را می‌رباید و مانند یکی از پروانه‌های کلکسیونش، او را در آن‌جا زندانی می‌کند. اما برخلاف تصورات او، میراندا هیچ‌گاه به احساساتش پاسخ نمی‌دهد و تلاش می‌کند از این اسارت رهایی یابد.

رمان دو راوی دارد: ابتدا داستان از نگاه فردریک روایت می‌شود و خواننده را با لایه‌های ذهن پیچیده و بیمار او آشنا می‌کند، سپس به روایت میراندا می‌پردازد و تلاشش برای بقا و امید به نجات را نشان می‌دهد.

در نهایت، داستان با پایانی تلخ و تکان‌دهنده به پایان می‌رسد و نشان می‌دهد که چگونه عشق، به‌عنوان یکی از درونی‌ترین انگیزه‌های انسان، اگر با وسواس و کنترل‌گری همراه شود، می‌تواند به خشونت، جنون و نابودی ختم شود.

جمله زیبا از کتاب کلکسیونر


چرا باید کتاب کلکسیونر جان فاولز را بخوانیم؟

کلکسیونر کتابی است که نه‌تنها داستانی پرکشش را روایت می‌کند، بلکه ذهن مخاطب را با پرسش‌های اخلاقی مهمی مواجه می‌کند؛ سؤالاتی از این قبیل که «آیا عشق توأم با اجبار را می‌توان کماکان عشق دانست؟» یا «چرا دوست‌داشتن در برخی افراد با احساس مالکیت همراه است؟». در کنار این مضامین، سبک روایی دوگانه و نثر بی‌پیرایه‌ی فاولز باعث می‌شود که کلکسیونر نه‌تنها یک داستان جنایی، بلکه مطالعه‌ای عمیق در باب پیچیدگی روان انسان باشد.

از دیگرسو، ترجمه‌ی روان پیمان خاکسار، وفاداری به لحن و فضای اصلی اثر را حفظ کرده و برای مخاطب فارسی‌زبان تجربه‌ای خواندنی و عمیق رقم زده است. به‌علاوه، مطالعه‌ی نسخه‌ی الکترونیکی این اثر، ضمن دسترسی راحت، امکان جست‌وجو و نشانه‌گذاری را نیز فراهم کرده است که انتخابی مناسب برای طرف‌داران پروپاقرص داستان‌های بلند و رمان‌های حجیم خواهد بود. بنابراین اگر به‌دنبال کتابی هستید که هم شما را هیجان‌زده کند و هم ذهنتان را به چالش بکشد، کلکسیونر انتخابی ایدئال است.

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

کتاب کلکسیونر برای علاقه‌مندان به رمان‌های روان‌شناختی، داستان‌های جنایی متفاوت و آثار شخصیت‌محور بسیار مناسب است. کسانی که از کتاب‌هایی مانند اتاق اثر اما داناهیو یا پرنده‌باز آلکاتراز نوشته‌ی توماس ئی. گادیس لذت برده‌اند، از فضای نفس‌گیر و روایت ذهنی کلکسیونر نیز به وجد خواهند آمد. همچنین این اثر برای علاقه‌مندان به مباحثی چون سلطه‌جویی، کنترل اجتماعی و تحلیل روابط انسانی انتخاب مناسبی است.

درباره‌ی نویسنده‌ی کتاب کلکسیونر

جان فاولز نویسنده و رمان‌نویس انگلیسی، در سال ۱۹۲۶ در لی‌-آن‌-سی بریتانیا به دنیا آمد. او در دانشگاه آکسفورد ادبیات فرانسه خواند و همان‌جا با مطالعه‌ی آثار آلبر کامو و ژان پل سارتر با مفهوم اگزیستانسیالیسم آشنا شد. البته فاولز هیچ‌گاه به‌عنوان یک اگزیستانسیالیست شناخته نشد، اما به‌واسطه‌ی نگاه فلسفی و روان‌شناختی‌اش در داستان‌پردازی، رد پای فلسفه‌ی اگزیستانسیالیسم به‌وضوح در آثارش دیده می‌شود.

کلکسیونر اولین رمان منتشرشده‌ی فاولز بود که برایش شهرتی جهانی به‌همراه داشت. او مسیر موفقیتش را با انتشار آثار دیگری چون مجوس و زن ستوان فرانسوی ادامه داد که هر کدام به‌نوعی تلفیقی از داستان‌سرایی پیچیده، فلسفه و روان‌کاوی‌ به شمار می‌رفتند.

فاولز در زندگی شخصی فردی درون‌گرا بود و به طبیعت علاقه‎ی بسیاری داشت؛ علاقه‌ای که در توصیفات جزئی‌نگرانه‌ی آثارش نمایان است. او در سال ۲۰۰۵ درگذشت و آثارش همچنان از مهم‌ترین منابع مطالعه در حوزه‌ی رمان‌های روان‌شناختی معاصر به شمار می‌روند.

جوایز و افتخارات این کتاب

اگرچه کتاب کلکسیونر نتوانست جوایزی چون نوبل یا پولیتزر را کسب کند، ولی در نخستین عرضه‌ی خود به‌سرعت در فهرست پرفروش‌ترین کتاب‌ها قرار گرفت و به‌عنوان یکی از آثار شاخص روان‌شناختی قرن بیستم شناخته شد. این رمان الهام‌بخش اقتباس‌های سینمایی و تئاتری متعدد بوده و از سوی بسیاری از منتقدان، در زمره‌ی برجسته‌ترین آثار ادبیات مدرن بریتانیا جای گرفته است.

نظرات مشهور درباره‌ی رمان کلکسیونر

رمان کلکسیونر از بدو انتشار توجه شمار زیادی از منتقدان و دوستداران کتاب را به خود جلب کرد.

  • آلن پرایس-جونز در نشریه‌ی نیویورک‌تایمز، جان فاولز را نویسنده‌ای جسور خواند که ظرفیت درک و همراهی بی‌چون‌وچرای خواننده را به چالش کشیده و در این مسیر موفق بوده است؛ چرا که شخصیت‌پردازی فردریک به‌گونه‌ای انجام شده که کوچک‌ترین ضعف یا خللی در آن دیده نمی‌شود.
  • نشریه‌ی گاردین در نقدی نوشت: «فاولز یکی از شرورترین شخصیت‌های تاریخ ادبیات را خلق کرده است؛ شخصیتی که گویی تمام عمر خود را در انتظار ارتکاب چنین جنایتی گذرانده است.»
  • نویسنده‌ی وبسایت Byron’s Muse نیز بر نظر نویسندگان نیویورک‌تایمز و گاردین صحه گذاشته و شخصیت‌‌پردازی فردریک را این‌چنین ستایش کرده است: «کلکسیونر از همان صفحه‌ی نخست مرا به درون خود کشاند... داستان مردی که در ظاهر عادی‌ است، اما از درون بسیار متفاوت بوده و ذهن خواننده را به تسخیر درمی‌آورد.»

علاوه‌بر این‌، بسیاری از نویسندگان معاصر نیز از کلکسیونر به‌عنوان یکی از شاخص‌ترین و تأثیرگذارترین آثار ادبی قرن اخیر در زمینه‌ی روان‌کاوی شخصیت‌ها یاد کرده‌اند؛ اثری که توانسته مرزهای روایت روان‌شناختی در ادبیات را جابه‌جا کند.

اقتباس‌های کتاب کلکسیونر

استقبال از رمان کلکسیونر به‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌حدی بود که تنها دو سال پس از نخستین انتشار، نسخه‌ی سینمایی آن به کارگردانی ویلیام وایلر روانه‌ی سینما شد. این فیلم با بازی سامانتا اگار و ترنس استامپ، با استقبال چشمگیری مواجه شد و جوایز بهترین بازیگر زن و مرد را در جشنواره‌ی بین‌المللی کن از آن خود کرد. موفقیت این فیلم به همین‌جا ختم نشد، بلکه در دیگر محافل معتبر سینمایی نیز مورد تحسین قرار گرفت و توانست نامزد دریافت جوایز اسکار در دو بخش بهترین بازیگر زن و بهترین کارگردان شود. افزون بر این، دریافت جایزه‌ی گلدن‌گلوب برای بهترین بازیگر زن نیز از دیگر افتخارات این اقتباس سینمایی به‌ شمار می‌رود.

بخشی از متن کتاب کلکسیونر

مبلغ چک ۷۳۰۹۱ پوند بود و چند شیلینگ و پنس. وقتی سه‌شنبه آدم‌های بنگاه شرط‌بندی تأیید کردند که همه‌چیز روبه‌راه است، زنگ زدم به آقای ویلیامز. قشنگ معلوم بود از استعفای من عصبانی شده. هر چند که اول گفت برایم خوشحال است، گفت همه خوشحال‌اند، که البته می‌دانستم نیستند. حتی به من پیشنهاد داد در وام پنج‌درصدی اداره سرمایه‌گذاری کنم! بعضی کارمندهای شهرداری قدرت تشخیص خوب از بد را از دست داده‌اند.

به توصیهٔ آدم‌های شرط‌بندی عمل کردم، با عمه آنی و مِیبل رفتم به لندن و صبر کردم آب‌ها از آسیاب بیفتد. یک چک پانصدپوندی برای تام پیر فرستادم و از او خواستم با کراچلی و بقیه قسمتش کند. جواب نامه‌های تشکرشان را ندادم. همیشه فکر می‌کردند من خسیسم.

تنها مشکل میراندا بود. موقعی که برنده شدم برگشته بود خانه، تعطیلات دانشگاه هنر بود، و فقط توانستم شنبه صبحِ روزِ بزرگ ببینمش. تمام مدتی که در لندن بودیم و خرج می‌کردیم و خرج می‌کردیم، در این فکر بودم که دیگر نمی‌بینمش؛ ولی بعد با خودم می‌گفتم حالا که پول‌دار شده‌ام می‌توانم شوهر خوبی برایش باشم، اما دوباره ته دلم می‌گفتم مسخره است، آدم‌ها فقط به خاطر عشق ازدواج می‌کنند، خصوصاً دخترهایی مثل میراندا. حتی زمان‌هایی بود که فکر می‌کردم فراموشش خواهم کرد. ولی فراموش کردن چیزی نیست که دست خودت باشد، برایت اتفاق می‌افتد. منتها برای من اتفاق نیفتاد.

اگر مثل بیشتر آدم‌های این دوران اهل ظواهر باشی و بی‌اخلاق، می‌توانی با این‌همه پول خیلی خوش بگذرانی. ولی باید بگویم من هیچ‌وقت این‌جوری نبوده‌ام، به‌عمرم حتی یک‌بار در مدرسه تنبیه نشدم. عمه آنی پروتستان مخالف کلیسای انگلستان بود، هیچ‌وقت مجبورم نکرد بروم کلیسا یا این‌جور جاها، بااین‌حال من در فضایی نسبتاً مذهبی بزرگ شدم هر چند عمو دیک هرازگاهی یواشکی سری به میخانه می‌زد. وقتی از سربازی برگشتم، بعد از هزار دعواومرافعه، عمه آنی بالاخره اجازه داد سیگار بکشم، از این کارم اصلاً خوشش نمی‌آمد. حتی با آن‌همه پول وِرد زبانش این بود که پول خرج کردن خلاف اصولش است. ولی مِیبل تا چشم مرا دور می‌دید می‌پرید به مادرش، یک روز اتفاقی صدای‌شان را شنیدم. بالاخره گفتم این پول خودم است و وجدان خودم و اگر دلش بخواهد می‌تواند همهٔ پول را بردارد و اگر دلش نخواهد هیچی‌اش را، علاوه‌براین نشنیده‌ام نان‌کانفورمیست‌ها از هدیه گرفتن نهی شده باشند.

نظرات کاربران

KokO3AbZ
۱۴۰۰/۰۲/۱۲

طاقچه عزیز میشه این کتاب رو در بی نهایت قرار دهید😊

رحيم اهری
۱۴۰۰/۰۱/۰۸

باسلام ،عوامل محترم وزحمتکش ،طاقچه این کتاب را خیلی گران گذاشتید،لطفا قیمت ها را بیارید پایین،تا اهل مطالعه که درجامعه ایران رو به زوال هست، بیشتر بشود.حداقل با این روش سرانه مطالعه را ببرید بالا.

آلیس در سرزمین نجایب
۱۴۰۰/۰۶/۱۴

خدایا من از این کتاب متنفرم اما عالی بود! نمیدونم چطور حسم رو توضیح بدم. میراندا از نظر من یه دختر کسل‌کننده و آرمانی بود و فردیناند حتی خودش رو هم نمی‌شناخت و من از هر دوشون متنفر بودم. اما در پایان

- بیشتر
a soul
۱۴۰۰/۰۳/۱۸

طرفدار سکوت بره‌ها، شاهکار توماس هریس هستید؟ تریلرهای روانشناسانه رو دوست دارید؟ این کتاب منبع الهام و شاید الگوی توماس هریس بوده برای خلق یکی از بهترین نمونه‌های تریلر روانشناسانه و عجب کتابی بود ... چقدر لذت بردم از خوندنش.

- بیشتر
سمن
۱۴۰۰/۰۶/۳۰

در نوع خودش منحصر به فرد بود و تلخ... کتابی با تم روانشناسانه که به هیچ وجه نمیشه زمینش گذاشت داستانِ مردی سایکوپات که دورادور از دختری خوشش میاد، در شرط بندی پولِ هنگفتی به دست میاره و زمینه براش مهیا میشه

- بیشتر
farez
۱۴۰۱/۱۰/۱۵

جان فاولر نویسنده ای که با سکوت بجا....حرفهای بجا و فلسفه ای که مختص خودشه شروع کرده به نوشتن... من علاقه مندم به فیلمهای کم کرکتر، کتابهای کم شخصیت...راکد و موقر. نوشته هایی که بخوبی میتونن مغز نویسنده و اعتقاد اون

- بیشتر
bita zadmehr
۱۴۰۰/۰۱/۰۹

بخش اول رو که میخونید شاید بخش دوم که از دید نفر مقابل هست تا حدی براتون خسته کننده باشه ولی کتاب ایده ی جالبی داره که البته تا حدی هم قابل پیش بینی هست

MaryLu521
۱۴۰۰/۱۲/۲۵

این کتاب رو در عرض یک روز خوندم!!! اگه دنبال یک تریلر روانشناسانه جذاب می گردید که اعصابتون رو خورد کنه (کمی) و بخواید روح شما رو به لرزه در بیاره و شما رو به تفکر وادار کنه درباره کنه سیاه

- بیشتر
مشکات'
۱۴۰۰/۰۶/۱۶

کتاب از نظر داستانی بی نظیر و بی نقص نبود و یجاهاییم حوصله سربر میشد با این وجود اتمام کتاب فهمیدم بیشتر جزییات حوصله سربر برای پایان بندی باید میبودن . تا صفحات اخر کتاب شما کاملا سرشار از هیجان

- بیشتر
خورشید خانم
۱۴۰۰/۰۳/۰۷

اگه علاقه‌مند به ژانر تریلر روان‌شناختی هستید این کتاب نمونه خوبیه نویسنده هم در همون صفحات اول تکلیف موضوع داستان رو مشخص میکنه. کتاب من رو یاد فیلم اتاق و تا حدی فیلم روانی اثر هیچکاک انداخت

بریده‌هایی از کتاب

لحن حرف زدن آدم‌هاست که دست‌شان را رو می‌کند نه خودِ چیزهایی که می‌گویند.
markar89
جی.پی. یک روز گفت فقرای درستکار همان ثروتمندان وقیح‌اند منهای پول. فقر مجبورشان می‌کند غرور و خصایل خوب را در چیزهایی به‌جز پول جست‌وجو کنند. ولی وقتی دست‌شان به پول می‌رسد نمی‌دانند با آن چه کنند. کُل فضایل قدیمی را، که در واقع فضایل واقعی نبوده‌اند، از یاد می‌برند. فکر می‌کنند تنها فضیلتْ پولِ بیشتر درآوردن و خرج کردن است.
amir23
گفتم چیزی که عاشقش هستی عشق خودت است. عشق نیست، خودخواهی است. این من نیستم که به فکرش هستی، حسی است که به من داری.
Alibakhtiyari.1
«ما به درد هم نمی‌خوریم. جفت‌مون دوست داریم به یک نفر دیگه تکیه کنیم.»
NeginJr
«همهٔ ما چیزهایی می‌خوایم که از داشتن‌شون عاجزیم. یک انسان شریف بودن مستلزم پذیرفتن همین نکته است.»
nilishaw
هنوز به خدا اعتقاد دارم. ولی خیلی دور است، خیلی سرد، خیلی حسابگر. می‌بینم که باید جوری زندگی کنیم انگار وجود ندارد. دعا و پرستش و سرود خواندن ــ همه و همه پوچ و بی‌ثمرند. دارم سعی می‌کنم توضیح دهم چرا قصد دارم از اصولم تخطی کنم (هرگز متوصل نشدن به خشونت). هنوز هم به این اصل پای‌بندم ولی این را هم فهمیده‌ام که برای زنده ماندن گاهی باید اصول را نادیده گرفت. اعتماد بی‌پشتوانه به اقبال و مشیت الاهی و لطف خدا فایده ندارد. باید خودت دست به عمل بزنی، باید بجنگی.
amir23
اگر به چیزی اعتقاد داری باید دست به عمل بزنی. حرف زدن دربارهٔ عمل مثل لاف زدن دربارهٔ نقاشی‌هایی است که قرار است بکشی. بدترین فُرم ممکن.
daniall.mrd
انسانِ معمولی نفرین تمدن است.
AS4438
فراموش کردن چیزی نیست که دست خودت باشد، برایت اتفاق می‌افتد. منتها برای من اتفاق نیفتاد.
امیر
لحن حرف زدن آدم‌هاست که دست‌شان را رو می‌کند نه خودِ چیزهایی که می‌گویند.
daniall.mrd

حجم

۲۸۲٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۱۱ صفحه

حجم

۲۸۲٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۱۱ صفحه

قیمت:
۲۳۶,۰۰۰
تومان