کتاب دیدگاه پنجم
معرفی کتاب دیدگاه پنجم
کتاب دیدگاه پنجم اثری از اکبر ایرانی است که در انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده است. این کتاب به بررسی مسائل موسیقی از دیدگاه فقهی، عرفانی، فلسفی و مقامی میپردازد.
درباره کتاب دیدگاه پنجم
موسیقی، یکی از هنرهای بحثبرانگیز در تمام قرون و اعصار بوده است. سازهای مختلف و صدای زیبایی که از کنارهم چیدن نتها به دست میآید، نتیجه این هنر زیبا و درخشان است اما موسیقی همیشه موافقان و مخالفانی هم داشته است. امروزه موسیقی به عنوان یک علم شناخته میشود اما در گذشتهای که مقامش در حد هنر یا حتی کمتر از آن بود، با آن چگونه برخورد میشد؟ آیا هنرمندانی که ساز مینواختند و برای تحقیرشان از واژه مطرب استفاده میشد، موفق شدند در این دیدگاهها تاثیرگذار باشند یا نه؟ دیدگاه فقها، عارفان و فیلسوفان درباره موسیقی چطور بوده است؟
عرفان که موسیقی را یکی از پایههای وجد میداند و موثر در بروز احوالات عرفانی و روحانی با این هنر چطور برخورد میکرده؟ فیلسوفان که جهان در نتیجه پیدایش یک موسیقی میدانند، چه نظری داشتند؟
اکبر ایرانی در کتاب دیدگاه پنجم به تمام این سوالات پاسخ داده است. این کتابی تلاشی است برای بررسی مبانی موسیقی از دیدگاههای فقهی، عرفانی، فلسفی و علمی.
کتاب دیدگاه پنجم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
دیدگاه پنجم کتابی است برای تمام علاقهمندان و دوستداران علم و هنر موسیقی.
بخشی از کتاب دیدگاه پنجم
۱. تعریف رقص (Dance)
رقص در لغت به معنای لعب و بازی، اضطراب و بالا و پایین رفتن است. در اصطلاح، رقص به حرکات موزون جسمانی گفته میشود که به طور فردی یا گروهی و متناسب با اوزان و آهنگهای موسیقی و به منظور خاصی انجام میگیرد.۷۶
۲. رقص در جوامع گوناگون
رقص در فرهنگهای غربی جزء هنرهای اصیل و پرمحتوا محسوب میگردد. از این دیدگاه، رقص به معنای احساس و بیان رابطهٔ انسان با طبیعت، جامعه، آینده و خدایان است. انسان با مشاهدهٔ همهٔ ارکان عالم که در سیر و حرکتی موزون است، معانی و تعاریف خاصی از آن نموده است. حرکات جزر و مد، حرکت ستارگان و اجرام آسمانی، ابر و بادها و غیر اینها، نشان از جهانشمولی حرکات دارد.
در فرهنگ هندی، شیوا، خدای رقص، حرکات اعضای بدن او همان حرکت کیهانی است. رقص شیوا اعمال الهی پنجگانه را به نمایش میگذارد:
۱. خلق مستمر جهان: از ریتم این رقص کائنات آفریده میشود و گسترش مییابد.
۲. حفظ و حراست جهان: نظم حرکات جاودانی کیهان را این رقص پایدار میدارد.
۳. تخریب و فنای جهان: کون و فساد در اشکال مختلف جهان حادث میشود.
۴. تجسد و تناسخ: رقص شیوا، سیر مدام حیات را از شکل محدود به شکلی نوبیان میکند.
۵. رستگاری ابدی: با این رقص است که بشر بر نقش خویش در قلمرو ابدیت آگاه میشود.
در مذهب هند، رقص مذهبی این معنا را بیان میکند که جسم نیز میتواند مقدس باشد.
در آفریقا نیز آداب و رسوم خاصی برای رقص انجام میدهند. رقاصان هنگام رقص، صورتکهایی به چهره میزنند و پرهایی را روی کلاههای خود نصب میکنند، به این معنا که نیرویی فوق طبیعت از طریق کار و تلاش و جنبش و حرکات گروهی تولید میشود و به این وسیله بشر خود را به طبیعت پیوند میدهد.
اصولاً در هر رقصی در اقوام و ملل، مسئلهٔ اشتراک عاطفی انسانها مطرح است. عقیدهٔ آنها بر این است که هنر رقص به انسان مفاهیمی را القاء میکند که در قالب بیان نمیگنجد و همچون اسطوره، نمادی از عوالم والاتر از واقعیات روزمره میباشد!
در رقص بالهٔ کلاسیک نیز این حقیقت در اجرای بالهٔ «مرگ قو» با تموج بازوان هنرمند که نهتنها تقلیدی از حرکات گردن قوی سفید نیست، بلکه مستقیماً القای اضطراب مرگ یک انسان است، تجلی کرده، اما بالهٔ کلاسیک که در دامن یک فئودالیته زاییده شده بود، تنها جوابگوی احساسات و تمنیات عصر رنسانس بود.
لذا رقص در ابتدای قرن بیستم به صورت هنری تزئینی درآمد، هنری عاری از هر جلوه و کسوت انسانی، برخی از روحانیون مسیحی مانند قدیس آگوستینوس رقص را سفاهتی شهوانی و عمل شیطان رجیم توصیف کردند.
رقص در قبایل ابتدایی حاکی از نوعی درک اجتماعی بود، مانند انواع رقصهای سرخپوستی. مثلاً رقص نوعی ستایش و تضرع برای پیروزی، رقص نردبان، رقصی بود که ساحران برای دفع ارواح پلید انجام میدادند و رقص امید برای استعانت از خدایان جهت توفیق در کشاورزی و صید و شکار صورت میگرفت.
اصولاً انواع هنر، پس از رنسانس که محور اصلی نهضت ضدخدایی و رشد اندیشهٔ نوگرایی و انسانمحوری قرار گرفت، صورت نوعی هنرها اعم از شعر، نقاشی، تئاتر، موسیقی، رقص و غیر اینها، در جهت تأمین منافع مادی و ارضای غرایز حیوانی توازن یافت. سنتستیزی و نوگرایی از اهداف رنسانس شد. لذا قداستی که در هنرهای غربی پیش از رنسانس مشاهده میشود، کمتر میتوان در سبکهای جدید هنری پیدا کرد. تأثر دیگر فرهنگها از نتایج رنسانس کم نبود و رفتهرفته به صورت استعمار فرهنگی و به هدف سیطرهٔ جهانی بر ممالک و جوامع دیگر درآمد. رقص مانند دیگر هنرها وسیلهای شد برای انحراف از مسیر انسانیت انسان و غرق شدن در مادیات زوالپذیر دنیوی.
۳. رقص نفسانی
همانگونه که در مباحث پیشین گذشت، گفتیم که رقص صورت عینی و تحققیافتهٔ حرکت و تهییج نفس است که در اثر استماع کلمات موزون و آهنگین در بدن ظهور میکند. وجد نفسانی، رقص شهوانی است. حرکات شکسته و خمیده و بریده اعضای بدن با تأکید به نقاط جذاب همراه با عشوهگریهای زنانه و رفتارهای فریبنده که در صورتی میتوان آن را نیک اجرا کرد که با آوازهای غنائی و لهویِ رقصانگیز و ریتمهای تند معروف به شش هشتم یا شش و هشت؛ و طنازی زنانه همراه گردد.
در دورهٔ خلفای اموی و عباسی تعلیم و تربین «قَینه» و کنیزکانی که بتوانند خوب بخوانند، نیک برقصند و ساقی باشند، مورد استقبال اعیان و اشراف و درباریان بود. کتب تاریخی مانند عقدالفرید ابنعبدربه، محاسن و اضداد جاحظ، محاضرات الادباء راغب، اغانی ابوالفرج اصفهانی، تاریخ الملوک و التاج جاحط و ربیعالابرار سیوطی و دهها کتاب دیگر، از این نقلها و شواهد بسیار در خود جای داده است. عقدالفرید فصلی را به ذکر کسانی اختصاص داده که از فرط خوشی در این مجالس به پای کنیزکان به التماس میافتادند و کیسههای زر و سیم نثار آنان میکردند و...!!
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۸۰ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۸۰ صفحه