کتاب پنجاه چیزی که تقصیر من نیست
معرفی کتاب پنجاه چیزی که تقصیر من نیست
کتاب پنجاه چیزی که تقصیر من نیست، دل نوشته ای از سالهای بزرگسالی اثری از کتی گازوایت، کارتونیست معروف امریکایی با ترجمه سونیا سینگ است. گازوایت در این کتاب به مشکلات و دغدغههای جنس خود در دنیای امروز پرداخته است.
درباره کتاب پنجاه چیزی که تقصیر من نیست، دل نوشته ای از سالهای بزرگسالی
کتی گازوایت کتاب پنجاه چیزی که تقصیر من نیست را پس از بازنشستگی نوشت و کتاب از همان آغاز انتشارش با استقبال مخاطبان روبهرو شد.
این کتاب نگاه جامع و نکتهسنجی به مسائل زنان در جامعه امروز دارد. البته جامعه گازوایت یک جامعه امریکایی است اما امروز با روند روبهرشد جهانی شدن دیگر مشکلات زنان مربوط به یک جامعه خاص نیست بلکه مشکلات و مسائل زنان در جامعه جهانی بسیار شبیه به یکدیگر است. گازوایت در این کتاب به مساسل و دغدغههای زنان فارغ از سن و سالشان نگاه کرده است و شاید علت محبوبیت کتابش هم همین باشد. این که خواننده در هر برههای از زندگی برخی از چنین مشکلاتی را حس میکند و از بیان آنها عاجز است. گازوایت زبان زنان شده است و این مشکلات را در کتاب پنجاه چیزی که تقصیر من نیست با آن لحن خاص و طنازش آورده و درباره آنها بیپروا و صادقانه حرف زده است.
دانستن این که زنان دیگری در همهجای دنیا همان مشکلات ما را تجربه میکنند و ما تنها نیستیم، دلگرمکننده است.
خواندن کتاب پنجاه چیزی که تقصیر من نیست را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
همه زنان در هر سن و سال و نژاد و رنگی و در هر جامعهای مخاطبان این کتاباند.
بخشی از کتاب پنجاه چیزی که تقصیر من نیست
زندگی برای دخترها متفاوت است.
زندگی ما وقت بیشتری میخواهد.
زندگی ما پیچیدهتر است.
زندگی ما پر از تعهدها و انتظاراتی است که زمان زیادی از ما میگیرند، انرژی و روحیهمان را خراب میکنند و جز احساس خستگی و ناامنی و عدم اعتمادبهنفس و تنهایی برایمان چیزی باقی نمیگذارند.
و من دیگر نمیتوانم تحمل کنم.
در کیف پنجکیلوییام دنبال کیفپول یککیلوییام میگردم.
تقصیر من نیست که در کیفپولم تنها یک کارت اعتباری و دهها کارت عضویت فروشگاههای مختلف دارم که اگر روزی بتوانم یکی از آنها را پیدا کنم میتوانم از فروشگاهش موقع خرید تخفیف بگیرم.
تقصیر من نیست که مجبورم این کارتهای عضویت را با خودم حمل کنم چون شمارهتلفنم را موقع خرید وارد سیستم نکردهاند.
تقصیر من نیست که وقتی سعی کردم تلفنم را موقع خرید ثبت کنم به من گفته شد قبلاً با این تلفن ثبتنام کردهام و من گذرواژه را به یاد نمیآوردم، چون از ترس دزدان هویت آن را یادداشت نکرده بودم.
تقصیر من نبود که رمزم را تغییر نداده بودم، چون درآنصورت باید ایمیلم را چک میکردم تا رمز جدید را وارد کنم و درآنصورت چشمم به آن عدد کوچک بالا سمت راست میافتاد که میگفت ۷۰۳۸ ایمیلِ چکنکرده دارم.
مرد بداخلاقی که در صف صندوق پشت سرم ایستاده بود حالا در صف تحویل غذا پشت سرم است. سنگینی نگاهش را روی خودم احساس میکنم. ابروهای مرتبنشدهاش با دیدن محتویات کیفدستی و کیفپولم که روی پیشخوان است از تعجب بالا میرود. بازهم بهآرامی سمت او برمیگردم، جاکارتی مجانی صدگرمی چنان در میان انگشتان زمختش با آن ناخنهای مانیکورنشده جای گرفته که انگار یکجور نماد برتری است؛ نماد عضویت در یک کلوپ نامشخص که هیچ دختری هیچوقت نخواهد توانست به عضویت آن دربیاید.
فریاد میزنم: «تقصیر من نیست!!»
درحالیکه شیشهٔ پنجرهٔ خودبرحقانگاری تا پایین کشیده شده است تا خانه میرانم. احتمال معصومیت را به مشام میکشم؛ نفسهایی عمیق و طولانی. با سرعت از کنار مراکز خرید کوچک و یکطبقه و پارکینگهای پر از ماشین میگذرم؛ یک حومهٔ لسآنجلسی پر از مردم گرسنه و جوّی ناشی از اتفاقی که در صف غذا برایم افتاد.
چیزی که اتفاق افتاد دقیقاً برخلاف شخصیت و روحیهٔ من بود.
حجم
۷۳۸٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۳۶ صفحه
حجم
۷۳۸٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۳۶ صفحه
نظرات کاربران
نویسنده قلم خوبی دارد و شاید بتونم بگم که موضعی تا حدودی منطقی در مورد این مشکلات دارد ولی کتاب جو منفی دارد و من این مدل کتاب هاکه به ضعف ها تاکید میکنند را خیلی دوست ندارم اما خوبه
کتاب خوبیه ولی اینکه در کشور امریکا بود یه کم نمیشد درک کنیم اون فرد رو و مختص خانمها میشد ولی برا اقایون بهتره بخونن تا زنان و دختران و مادران خودشون و خانهای اطرافشون رو بتونن درک کنن
کتاب رو تازه شروع کردم اما با خوندن دو فصل اول هیچ چیزی دستگیرم نشد و فقط کتاب به ظاهر اشخاص موجود توجه کرده بود از آرایش و هیکل و پوشش و... اگه میخواید کتاب بخونید و وقت کمی دارید روی
چیزی که از اسمش انتظار دارین نیست...منتظر درس های زندگی و نکات اموزنده نباشین! تو معرفی کتاب هم نوشته....بیشتر به دل نوشته س با زبان طنز و نقادانه! و پر از نکات غم انگیز!!!
ارتباط برقرار نکردم شاید به دلیل تفاوتهای عقیده ای که با خانم نویسنده داشتم،شاید به دلیل غر زدن از مسایلی که تا حدی انتخاب خودش و جامعه ای که در آن بود،بود🤔 به هر حال مطابق سلیقه من نبود
به نظر من خانوم های زیر ۳۵ سال نمی تونن زیاد با نوشته های این کتاب ارتباط برقرار کنن . این اثر به طرز شیرینی دنیای مادرانی رو توصیف میکنه که فرزندانشون به استقلال رسیدن و والدین شون پا به
این کتاب یک زن نوشته و از زن بودن و مشکلات و چالشها میگه پس به نظرم هر دختر یا زنی لازمه یک بار این کتاب بخونه 😉 بعضی فصل های شاید خیلی مسخره و بی مفهوم باشن اما بیشتر
احساس می کنید با یه همکار که نزدیک بازنشستگیش شده وقت نهار دارید گپ می زنید و به تجربه هاش و دیدی که از زندگی به دست اورده اگاه میشید الزاما چیزی از این کتاب یاد نمیگیرید
ممنونم از طاقچه بخاطر هدیه این کتاب💖💖💖🎶
خیلی کسالت اور و بی محتوا بود😐