دانلود و خرید کتاب کیمیاگر پائولو کوئیلو ترجمه سونیا سینگ
تصویر جلد کتاب کیمیاگر

کتاب کیمیاگر

انتشارات:داهی
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۰از ۷۹ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب کیمیاگر

کتاب کیمیاگر نوشته پائولو کوئیلو است. این کتاب داستان مردی است که برای پیدا کردن حقیقت راهی سفری طولانی می‌شود. سفری که زندگی‌اش را می‌سازد. کتاب کیمیاگر با ترجمه سونیا سینگ منتشر شده است.

درباره کتاب کیمیاگر

«وقتی واقعاً چیزی را می‌خواهیم، تمام جهان هستی برای محقق‌کردن رؤیای ما دست‌به‌کار می‌شود.» این جمله بارها مثل یک ذکر مذهبی در کتاب کیمیاگر تکرار شده است. این موضوع چقدر می‌تواند درست باشد؟ آیا خواستن همان توانستن بی‌قیدوشرط است؟ بار مثبت این جمله چنان نیرومند است که ناخودآگاه تصاویری از فضا و کهکشان راه شیری و بهشت را به خاطرمان می‌آورد. شاید همین موضوع است که باعث می‌شود به این جمله با دیدهٔ شک بنگریم. بااین‌حال اگر واقعیت همین باشد چه؟ چه چیزی باعث می‌شود کوئلیو از یک جملهٔ کلیشه‌ای بارها استفاده کند و نتیجهٔ آن شاهکاری ادبی و داستانی ماندگار شود؟

کوئلیو در شاهکارش، کیمیاگر حول همین موضوع صحبت می‌کند؛ اینکه تا وقتی نتوانیم هدفمان را در زندگی بفهمیم، چیزی را که حقیقتاً خوشحالمان می‌کند پیدا نمی‌کنیم.

شاید این جمله‌ها کلیشه‌ای به‌نظر برسند، ولی کلیشه اغلب حاصل تجربه و گذشت زمان است و کوئلیو خود نمونهٔ مسجل داستان کیمیاگر است؛ کسی که در جست‌وجوی سرنوشت دلخواه خود آن‌قدر تلاش می‌کند تا به شهرتی جهانی می‌رسد.

کیمیاگر کتاب پیچیده‌ای نیست و زبان سختی ندارد. ساده‌تر بگویم، نمی‌خواهد خواننده را گیج کند. شاید می‌داند بسیاری از مفاهیم ساده ولی مهم زندگی را فقط به این دلیل فراموش کرده‌ایم که از آن‌ها با لحنی پیچیده و خشک یاد شده است که با ذات این مفاهیم همخوانی ندارند.

کوئلیو هم این موضوع را به‌خوبی درک کرده و از آن در دومین کتابش به‌خوبی بهره گرفته است. مفاهیم مهم زندگی مثل گوش‌سپردن به ندای دل، سفرکردن و کسب تجربه برای رسیدن به شناخت درونی، ازدست‌دادن برای به‌دست‌آوردن، شکست و ازپاننشستن، نزاع با قلب و در آخر قربانی‌کردن آنچه عزیز است، چیزی است که نه‌تنها در این کتاب، بلکه در سرتاسر زندگی هم با آن روبه‌رو هستیم.

کوئلیو با هنرمندی تمام آن‌ها را به ما یادآوری می‌کند و باعث می‌شود از کنار این چالش‌ها که شاید شالودهٔ زندگی هستند به‌سادگی نگذریم، فکر کنیم و قدرشان را بدانیم. درنهایت، آنچه ماندنی است، همین لحظه‌های ناب درونی‌اند که زندگی را می‌سازند. 

خواندن کتاب کیمیاگر را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به ادبیات داستانی پیشنهاد می‌کنیم.

درباره پائولو کوئیلو

پائولو کوئلیو در ۲۴ اوت سال ۱۹۴۷ در ریودوژانیرو برزیل متولد شد. پائولو در نوجوانی می‌خواست یک نویسنده شود؛ اما والدینش اصرار داشتند او نیز همچون پدرش به حرفه مهندسی روی آورد. درونگرایی و سرپیچی کوئیلو از سنتها در ۱۶ سالگی، منجرشد تا پدر و مادرش او را به یک مؤسسه روانی بفرستند. پائولو قبل از اینکه به سن ۲۰ سالگی برسد، سه مرتبه از این موسسه فرار کرد. او به خاطر آرزوهای پدرو مادرش، در مدرسه حقوق ثبت نام و رویای خود را برای نویسنده شدن رها کرد. اما یک سال بعد، مدرسه را ترک و مدتی همچون یک هیپی زندگی کرد. او به مناطق مختلف دنیا از جنوب آمریکا، شمال آفریقا، مکزیک، و اروپا سفر کرد و وقتی به برزیل بازگشت، به‌عنوان یک ترانه‌سرا شروع به کار کرد. کوئلیو همچنین در مقام بازیگر، روزنامه‌نگار، و کارگردان تئاتر فعالیت کرد. او در سال ۱۹۸۶، در راه، یک بیداری معنوی را تجربه کرد، که آن را در اتوبیوگرافی خود در زیارت، شرح داده‌ است. پس از آن کوئلیو شغل پر درآمد خود به عنوان ترانه‌سرا را ترک کرد و به دنبال نوشتن تمام وقت رفت.

آثار متعددی از این نویسنده برزیلی منتشر شده است که از مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به خاطرات یک مغ، کیمیاگر، بریدا، کنار رود پیدار نشستم و گریه کردم، کوه پنجم، مبارزان راه روشنایی، ورونیکا تصمیم می‌گیرد بمیرد، یازده دقیقه، هستی، زهیر، برنده تنهاست و .... اشاره کرد.

بخشی از کتاب کیمیاگر

اسم پسرک سانتیاگو بود و وقتی همراه گله‌اش به کلیسای متروکه‌ای رسید، آسمان در حال تاریک‌شدن بود. سقف آنجا سال‌ها پیش فروریخته بود و در محلی که قبلاً انبار نگه‌داری اشیای مقدس کلیسا بود، یک درخت چنار بسیار بزرگ روییده بود.

سانتیاگو تصمیم گرفت شب را آنجا بماند و بعد از اینکه مطمئن شد تمام گوسفندها از میان دروازهٔ ویران‌شدهٔ کلیسا وارد شده‌اند، با چند تخته‌چوب دروازه را بست تا گوسفندها در طول شب نتوانند از آنجا خارج شوند. در آن ناحیه گرگی نبود، ولی یک شب گوسفندی فرار کرده و پسرک مجبور شده بود تمام روز بعد را دنبالش بگردد.

پسر با ژاکتش قسمتی از زمین را جارو کرد و دراز کشید، سپس کتابی را که تازه تمام کرده بود به‌عنوان بالشت زیر سرش گذاشت. آن‌وقت به خودش گفت زمانش فرارسیده که کتاب‌های قطورتری بخواند؛ هم خواندنشان بیشتر طول می‌کشید و هم بالشت‌های راحت‌تری می‌شدند.

وقتی بیدار شد، هوا هنوز تاریک بود و ستاره‌ها از میان سقف ویرانهٔ کلیسا پیدا بودند.

دوست داشت بیشتر بخوابد. آن شب هم همان خوابی را دید که هفتهٔ پیش دیده بود و یک بار دیگر قبل از اینکه رؤیایش به پایان برسد از خواب پریده بود.

از جایش بلند شد و با استفاده از عصایش گوسفندهایی را که هنوز خواب بودند بیدار کرد. بعد متوجه شد به‌محض اینکه خودش بیدار شده است، بیشتر گوسفندهایش هم بیدار شده‌اند. انگار انرژی مرموزی زندگی او و گوسفندهایی را که طی دو سال گذشته در دشت و صحرا همراهش به‌دنبال آب و غذا گشته بودند به هم گره زده بود.

زیرلب گفت:‌ «آن‌قدر به من عادت کرده‌اند که ساعت خواب و بیداری‌ام را می‌دانند.» حالا که بیشتر به این موضوع فکر می‌کرد، متوجه می‌شد که شاید برعکس این موضوع هم صحیح باشد؛ شاید خودش آن‌قدر به آن‌ها عادت کرده است که ساعت خواب و بیداری‌شان را می‌داند.

تعدادی از گوسفندها هنوز بیدار نشده بودند. پسرک با عصا به تک‌تک آن‌ها ضربهٔ ملایمی زد و هرکدام را با اسمشان صدا کرد. اعتقاد داشت که گوسفندها حرف‌هایش را می‌فهمند. برای همین بود که گاهی بخش‌هایی از کتاب‌هایش را که روی خودش تأثیر گذاشته بودند با صدای بلند برای گوسفندها می‌خواند یا از دلایل ناراحتی و خوشحالی یک چوپان در دشت برایشان می‌گفت. گاهی‌اوقات هم چیزهای عجیبی برایشان تعریف می‌کرد که در روستاهای گذری دیده بود. 

معرفی نویسنده
عکس پائولو کوئیلو
پائولو کوئیلو

پائولو کوئیلو در ۲۴ آگوست سال ۱۹۴۷ در شهر ریودوژانیرو متولد شد. او در خانواده‌ای رشد کرد که عقاید مذهبی مسیحی کاتولیک مادر و پدرش آنچنان سفت و سخت بود که پائولو حتی با نفس کشیدن در هوای خانه هم می‌توانست فشار این عقاید را بر خود احساس کند.

یحیی
۱۴۰۰/۰۲/۱۷

کتاب کیمیاگر در واقع تبلور هنر نویسنده اش است خیلی ها او را با این کتاب میشناسند کتابی متعلق به بیش از سی سال پیش ولی هنوز جذابه چون از طبیعت انسان برمیاد از هر رنگ و نژاد و زبانی

- بیشتر
narges
۱۴۰۱/۰۶/۱۲

یکی از بهترین کتابهای بود که تا بحال خوانده بودم اینقدر زیبا سخنان حکیمانه و فلسفی دینی و روانشناسی را در قالب داستان در کنار هم قرار که محو کتاب میشی و با تموم شدن داستان باز میخوای از اول

- بیشتر
arshin
۱۴۰۰/۱۱/۱۵

بعد از مدتها به سمت کتاب خوندن برگشتم و اتفاقی این کتاب رو انتخاب کردم! من عاشق کتابهایی هستم که طی داستان پردازی یه سری مفاهیم قابل تفکر داشته باشن و این کتاب دقیقا چیزی که میخواستم بود!

_k_.samaneh
۱۴۰۰/۰۶/۲۳

یک کتاب فوق العاده برای شروع کتابخون شدن...داستانش فوق العادس یه کتاب پر از شور و انگیزه و انرژی برای شروع قدم گذاشتن در مسیر خوشبختی و تحمل شرایط سخت اون مسیر

seraj87
۱۴۰۱/۱۱/۰۵

کیمیا گر به راز آفرینش می رسد و آن را در اختیار می گیرد. تپه های شنی باوزش باد جا بجا می شوند، ولی.... صحرا همیشه صحرا باقی می ماند. ... این است... افسانهٔ عشق. 🤞🏻😉

Leyla
۱۴۰۱/۰۷/۲۶

شاید کمتر کسی بتونه معنای این کتاب رو درک کنه چون انسان تو هر مرحله از زندگیش در حال فرا گرفتن درس هایی است و شاید این کتاب برای کسی مثل من اولین درس زندگیش بوده... این کتاب فوق العاده و

- بیشتر
Tannaz
۱۴۰۰/۰۲/۱۵

من که عاشق این کتاب شدم شما هم بخونید معرکه هست😍😘🤩

Hossein shiravand
۱۴۰۲/۰۹/۰۱

کتاب بی نظیریه ولی ترجمش زیاد جالب نیست

FARHAM
۱۴۰۲/۰۴/۰۸

از بهترین کتاب ها برای شروع مسیری عرفانی و فهمیدن چگونه زیستن. نویسنده اش هم که فکر نکنم دیگه تعریفی داشته باشه.

❦︎𝑭𝒂𝒓𝒏𝒂𝒛❦︎
۱۴۰۰/۰۷/۱۳

کتاب نیازی به تعریف نداره و شناخته شده هست، فقط اینکه این ترجمه نسبت به ترجمه‌های متنی دیگه که در طاقچه وجود داره برای من بهتر بود و بهترین ترجمه از آرش حجازی هست.

به‌نظر می‌رسد همهٔ مردم خیلی خوب می‌دانند دیگران چطور باید زندگی کنند، ولی دربارهٔ خودشان هیچ‌چیز نمی‌دانند.
Hossein shiravand
«وقتی چیزی را می‌خواهی تمام دنیا دست‌به‌دست هم می‌دهند تا آن را به دست آوری.»
𝘒𝘪𝘮𝘪𝘢
ترس از زجرکشیدن از خود زجرکشیدن بدتر است.
ساجده حسینی
هروقت دست به انجام کاری زدیم که وجودمان را از شوق‌وذوق لبریز کرد، یعنی در مسیر درست قرار داریم؛
krystall
چیزی نگو. دوستم داری چون دوستم داری. دوست‌داشتن دلیل نمی‌خواهد.
meybj
قلبش گفت:‌ «اگر گاهی‌اوقات شکایت می‌کنم، به این علت است که من قلب یک انسان هستم و قلب‌ها همیشه همین‌طور هستند. مردم از دنبال‌کردن مهم‌ترین رؤیاهایشان دست می‌کشند، چون احساس می‌کنند یا لیاقتشان را ندارند یا توانایی رسیدن به آن‌ها را. ما قلب‌ها حتی از فکر افراد موردعلاقه‌مان که دیگر در بین ما نیستند هم وحشت می‌کنیم، از یادآوری لحظاتی که می‌توانستند خوب پیش بروند ولی همه‌چیز خراب شد می‌ترسیم، از گنج‌هایی که می‌توانستند پیدا شوند ولی حالا زیر خروارها شن برای همیشه پنهان شده‌اند، چون وقتی چنین اتفاق‌هایی می‌افتد ما به‌شدت زجر می‌کشیم.»
javadii
«وقتی واقعاً چیزی را می‌خواهیم، تمام جهان هستی برای محقق‌کردن رؤیای ما دست‌به‌کار می‌شود.»
pinkl.o.v.e
اگر باور داشته باشید لایق چیزی هستید که به‌سختی برایش جنگیده‌اید، به فرستاده‌ای از جانب خداوند تبدیل خواهید شد. شما به روح دنیا کمک خواهید کرد و راز نقشتان در این دنیا را خواهید فهمید.
کاربر ۲۶۶۹۹۱۲
من و تو مجبوریم با اشتباهاتمان زندگی کنیم.»
qazal
به‌همین‌دلیل جنگجویان فقط در لحظه زندگی می‌کردند، چون زمان حال پر از شگفتی بود و آن‌ها باید از چیزهای زیادی خبردار می‌بودند: شمشیرهای دشمن کجا هستند؟ اسبشان کجاست؟ ضربهٔ بعدی برای نجات زندگی باید چگونه باشد؟
javadii

حجم

۱۲۰٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۴۴ صفحه

حجم

۱۲۰٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۴۴ صفحه

قیمت:
۳۴,۰۰۰
تومان