دانلود و خرید کتاب آهو خانوم ندا منزوی
تصویر جلد کتاب آهو خانوم

کتاب آهو خانوم

نویسنده:ندا منزوی
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۰از ۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب آهو خانوم

کتاب آهو خانوم نوشته ندا منزوی است. این کتاب دو روایت را دنبال می‌کند. اول داستان دختری به ‌نام رویا است که تصمیم می‌گیرد بعد از تمام شدن درسش یک انتشارات تاسیس کند و دیگری آهو خانوم است کسی که زندگی‌اش بخش اصلی این کتاب است.

درباره کتاب آهو خانوم

رویا، دختری که بعد از تمام‌شدن درسش، با همکاری دو تا از دوستانس، مؤسسه چاپ و نشر تأسیس می‌کند و روز اول کاری با خانمی ملاقات می‌کند که از او می‌خواهد داستان زندگی‌اش را بنویسد و بعد از شنیدن مشکل او، قبول می‌کند و درگیر زندگی آهو خانوم می‌شود و داستان شکل می‌گیرد.

کتاب آهو خانوم شما را با داستانی جذاب همراه می‌کند و به کشف تجربه‌ای تازه می‌برد.

خواندن کتاب آهو خانوم را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به داستان ایرانی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب آهو خانوم

من فقط تعریف می‌کنم. یه لحظه سکوت سنگینی همه جا حکمفرما شد. نمی‌دونستم چی بگم.

گفتم: آخه ما نمي‌تونيم... من فقط... حرفمو قطع کرد و گفت: من نمي‌تونم بنویسم! خوب نمی‌بینم! نفسم بند اومده بود، بلافاصله گفتم ببخشید چند لحظه اجازه هست؟ و از اتاق بیرون اومدم.

فضای سنگین اتاق، اجازه‌ی گرفتن تصمیم درست رو بهم نمی‌داد.

یلدا گفت: "چیزی می‌خوای رؤیا جان؟"

گفتم: نه! دارم فکر می‌کنم. می‌خواد بنویسه! داستان زندگیشو! مي‌گه من بنویسم!

رضا گفت: نه! نمي‌شه.

یلدا بلافاصله گفت: با عجله تصمیم نگیر رؤیا! زمان! هزینه! می‌دونی؟ یاد حرف صبح مامان‌بزرگ افتادم، زندگی آدم‌ها سرسری نیست!! بلافاصله گفتم حالا باید صحبت کنم. نباید زود تصمیم بگیرم. برگشتم داخل اتاق و گفتم ببخشید من در خدمتم! به آرومی برای اولین‌بار بعد از وارد شدنش به اتاق سرشو بالا آورد، گوشه چشمش یه قطره اشک بود.

گفت: ممنونم و دوباره سرشو پایین انداخت. یه جعبه دستمال گذاشتم روی میز جلوی دستش و گفتم: من آماده‌ام!

گفتم: یه زندگی معمولی؟ یا...؟

بلافاصله گفت: نه آنچنان عادی. درسته زندگی همه مشکل داره ولی من فکر کنم زندگی من فرق داره با تمام مشکلاتش. دوست دارم بنویسم شاید برای بعضی آدم‌ها که شروع زندگیشونه جالب باشه.

گفتم: ممکنه اونجوری که تصور می‌کنین فروش نره.

گفت: می‌دونم مشکلی نداره. اصلاً بحث فروش نیست. فقط برای شما ممکنه خیلی زمان ببره شاید روزها.

گفتم: من مشکلی ندارم.

گفت: من حال خوبی ندارم شاید وسط کار نتونم ادامه بدم. اگر رفتم روز بعد برمی‌گردم.

گفتم: باشه مشکلی نیست! کاملاً متوجه هستم. شروع کردم که مراحل اولیه کار و نوشتن قرارداد رو انجام بدم که گفت: فقط از لحاظ هزینه... نذاشتم حرفش تموم بشه بلافاصله گفتم: مهم نیست. آخر کار، شما راضی منم راضی! قبوله؟

باز سرشو بالا آورد. چشمم توی چشمش افتاد. این‌بار با دقت بیشتری نگاش کردم. پر از اشک بود. دو تا حلقه آبی دور مردمک چشماش می‌درخشید. با اولین پلک‌زدن، اشکهاش ریخت و سرش با همون سنگینی اشکهاش به سمت پایین خم شد. با صدای بغض‌آلودی گفت: ممنون بابت اعتمادت.

فوری گفتم: ادامه بدیم؟

گفت: باشه فقط از لحاظ جمله‌بندی، حرف‌هایی که زده مي‌شه بعداً برای چاپ...

گفتم: مشکلی نداره.

گفت: باشه پس برای من یه نسخه کافیه.

گفتم: چشم پس اجازه بدین من باهاتون تماس بگیرم.

گفت: امکان داره شمارتونو داشته باشم و شمارمو یادداشت کرد.

تشکر کرد. بلند شد و به آرومی در رو باز کرد و رفت.

بلافاصله گوشی رو برداشتم و شماره استاد رضایی رو گرفتم. یکی از بهترین اساتید دوران تحصیلم كه هميشه در جریان تک‌تک کارام قرارش می‌دادم و باهاش مشورت می‌کردم. رضا و یلدا با اعتماد و شناختی که ازش داشتن گفتن حتماً این کار رو انجام بدم.

n.g.s
۱۴۰۱/۰۸/۰۹

به نظر من خیلی کتاب متوسطی بود. ۱۱۶ صفحه و خیلی معمولی

بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۴۶۷٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۱۶ صفحه

حجم

۴۶۷٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۱۶ صفحه

قیمت:
۱۰,۰۰۰
تومان