کتاب میخوانمت ای عشق
۱٫۸
(۲۷)
خواندن نظراتمعرفی کتاب میخوانمت ای عشق
«میخوانمت ای عشق» رمانی عاشقانه از فاطمه دهکردی است.
نازنین دختری اهل درس و رفتن به دانشگاه است اما خانوادهاش عقیده دارند که دختر بعد از گرفتن دیپلم باید ازدواج کند و در خانه شوهر درسش را ادامه دهد، برای همین خودشان همراه عمه نازنین مقدماتی چیدهاند تا سیاوش پسر عمه تازه از فرنگ برگشته نازنین را به همسری او درآورند. سیاوش که از کودکی نازنین را دوست داشته از او درخواست ازدواج میکند، اما نازنین راضی به این کار نیست و میداند که باران دخترداییاش، عاشق سیاوش است؛ او به سیاوش جواب رد میدهد اما روز بعد درحالیکه با عذاب وجدان به سیاوش فکر میکند اشتباهی به جای تاکسی، سوار ماشینی میشود که رانندهاش قصد تجاوز به او را میکند، نازنین ناچار خود را از ماشین بیرون میاندازد و بر اثر اصابت سرش به لبه جدول، مجروح میشود و حافظهاش را از دست میدهد. اما پس از مرخصی از بیمارستان، نمیداند که باید کجا برود، در نتیجه دکتر جوانی که او را مداوا کرده و پدرش او را به خانه خودشان میبرند و نازنین با اسمی تازه زندگی جدید و نامعلومی را آغاز میکند:
«دو ماه از ورود سوگند به منزل آنها می گذشت. هنوز هم حبیبه خانم هر شب بخاطر تنها فرزندش اشک می ریخت و همین باعث شده بود مشکل قلبیش حادتر شود و این احمدآقا را نگران تر می کرد. عمه زهرا وقتی از پیدا کردن نازنین ناامید شد به سیاوش پیشنهاد کرد ازدواج کند. حتی خودش دو دختر را برایش کاندید کرد. سیاوش اول ناراحت شد اما وقتی به این فکر می کرد که اگر نازنین گم هم نشده بود امکان نداشت با او ازدواج کند، روی حرف مادرش حرفی نزد. همان روزها عروسی یکی از اقوام نزدیک بود و باران همراه خانواده خود به جشن رفتند. در آنجا سیاوش با دیدن باران به تعریفی که نازنین از باران کرده بود ایمان آورد. وقتی که باران با ظرف میوه پوست شده به سمت سیاوش رفت تازه پی به عشق درون چشمان باران می برد.»
پایان خوش انتظار
سمانه مقدم
عشق زیبااکرم فروغی
عاشق تر از مجنونمریم جعفرنیا یزدی
سرنوشت عشقسمانه مقدم
عاشقت می کنمسیدهمهری هاشمی
هنرستان عشقمحمد صمدی کاشانی
اسپاکوفریده حسینی
برکهی مهتابامیر فرح آبادی
یک فنجان محبت گرمزهره مرشدی
به دنبال توفاطمه سادات موسوی
در انتظار بهارخدیجه تاجالدین
مادر منسمیرا امیرخانی دهکردی
موسیقی زندگیآذر فراهانی
سحر نزدیک استنسرین قدیری (کافی)
زیناخدیجه تاجالدین
ستارههای خیالیمهدیه خردمند
یه نفر مثل توویدا چراغیان
سرنوشت پائیزیمژگان مکاریان
گل حسرت (فصل سوم)لیلی تکلیمی
راز دلآرزو فلاحی
حجم
۹۷٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه
حجم
۹۷٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه
قیمت:
۵,۰۰۰
تومان
نظرات کاربران
این کتاب یک فاجعه ی فرهنگی مذهبی بود. حیف از اسم و یاد مدافعان حرم که توی این رمان زرد آورده شده.
خیلی ضعیف بود. نویسنده اصلا اطلاعات درست و حسابی ندارن اگ طرف میتونه بره تو ثبت احوال بفهمه دختره شوهر داره یا نه خوب مامان باباشو پیدا کنه.واقعا فاجعه بود
به نظر من رمانش خیلی قشنگه👌☺
افتضاح افتضاح افتضاح، حیف وقت
افتضاااااح بود افتضااااااااااااااح
میگم بلد نیستن خوب کتاب نویسید توی این داستان به هرجا می خورد مرد ها توی جنگ تحمیلی بودن پسر ها هم مدافع حرم هر کس با هر مدلی رفته اون جوری نوشته بود شهدا جانباز ها مقدس اند بلد
دو ستاره کم دادم بخاطر ویراستاریه افتضاح پر از غلط املایی و نگراشی و دوم شخصیت سازی بد کلیت و محتوا خوب بود ولی کار ضعیف و ناپیوسته بود
خاطرات جنگ توش زیاد بود...... وشخصیت دکتر به نظر سادیسمی بود که دائم سوگندو اذیت میکردو بعش شک می کرد بعدپشیمون میشد شخصیت ثابتی نداشت.
افتضاح و رو اعصاب بود...فقط میخواستن خاطرات مدافعین حرمو یه جور بچپونن.
کتابی برای تبلیغ ولی از راه غلط، سرگذشت مدافعان حرم رو خوندم دوست داشتم ولی این کتاب ضعیف بود