کتاب چکیده رمان آوای وحش
معرفی کتاب چکیده رمان آوای وحش
کتاب حاضر چکیدهای است از رمان آوای وحش اثر جک لندن که از مجموعه انگلیسی «چکیده پنجاه رمان کلاسیک» در انتشارات شکیب به چاپ رسیده است
«چکیدهٔ پنجاه رمان کلاسیک»، مجموعهای برای معرفی شاهکارهای ادبی کلاسیک است، از «دل تاریکی» کنراد گرفته تا «آنا کارنینا» اثر تولستوی.
چکیده رمانها معمولاً در کتابخانهها بهصورت مجموعههای چند جلدی در دسترس هستند؛ در دنیای مجازی نیز نسخههای گیجکنندهای از چکیده رمانها وجود دارد. افزون بر این، در دانشگاهها و دیگر مؤسسهها مقالاتی به قلم کارشناسان دربارهٔ نقد و بررسی رمانها در قالب «راهنمای آموزشی» نوشته میشود؛ اما این مجموعه کاملاً متفاوت است. خواننده در اینجا، با ارائهای منظم از چکیده رمانهای برگزیده روبرو میشود. این چکیدهها بهصورت جامع و با نگارشی متناسب برای همهٔ خوانندگان نوشته شدهاند. تعداد واژگانِ چکیدهها در متن اصلی از ۱۱۴۰ واژه برای رمان «عمارتهای سبز» تا ۷۰۰۰ واژه برای «جنگ و صلح» متغیر است.
درباره کتاب چکیده رمان آوای وحش
داستان سگ خانگی را حکایت میکند که دست روزگار باعث میشود سر از محیط خشن و بیرحم کلوندایک در روزگار هجوم جویندگان طلا به ایالت یوکان دربیاورد. سرنوشتی غیرطبیعی که باعث جنگی داخلی در ذهن او میشود تا معصومیت و امنیت زندگی در خانهی ارباب را فراموش و به خود واقعیاش، یعنی گرگی درنده میان جنگلی وحشی تبدیل گردد.
خواندن کتاب چکیده رمانهای مجموعه چکیده پنجاه رمان کلاسیک را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این مجموعه به دوستداران ادبیات جهان تقدیم شده است تا بیش از پیش، عشق به خواندنِ ادبیاتِ کلاسیک را برانگیزاند.
بخشی از کتاب چکیده رمان آوای وحش
داستان به زمانی بازمیگردد که مردم در قطب شمال طلا پیدا کرده بودند. کشتیهای بخار و شرکتهای حملونقل در تلاش برای بهرهگیری از این اکتشاف بودند و مردان زیادی به سوی شمال روانه میشدند. این مردم به سگ نیاز داشتند، البته سگهایی قویهیکل، نیرومند و با اراده که در سرمای سخت طاقت بیاورند.
یکی از این سگها باک بود. او در عمارت قاضی میلر در درهٔ سانتا کلارا به دنیا آمده و چهار سال مانند یک فرمانروا در آنجا زندگی کرده بود. قاضی میلر سگهای دیگری نیز داشت، سگهای خانگی و تعدادی سگ ولگرد اما باک با آنها فرق میکرد، هر کجا که دوست داشت، میرفت. او سلطان حیوانات خانه قاضی بود، تا اینکه در یک شب پاییزی سال ۱۸۹۷ یکی از باغبانهای قاضی او را از عمارت خارج کرد و به غریبهای که دلال فروش سگ بود، فروخت تا او را برای کار به شمال کشور ببرد.
زمانی که باک را به دلال تحویل دادند طنابی را دور گردنش بستند بهطوری که نفسش بند آمد، او برای دفاع از خود غرشیکرد و به طرف مرد حمله کرد و بر پشتش پرید، طناب سفتتر شد تا جایی که بدنش بیجان شد. باک در قطاری به مقصد سانفرانسیسکو بیدار شد، برای دو روز درون جعبهای چوبی بدون آب و غذا زندانی شده بود. قطار از سانفرانسیسکو به سمت سیاتل میرفت.
زمانی که به سیاتل رسیدند، چهار مرد جعبه را به حیاط پشتی خانهای با دیوارهای بلند بردند که متعلق به مردی تنومند با ژاکت پشمی قرمز بود. آنها شاهد بودند که مرد قرمز پوش چگونه با بیرحمی با شلاق باک را میزد تا او را وادار به اطاعت کند.
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۲ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۲ صفحه
نظرات کاربران
چکیده و عالی بود همراه با ترجمه روان
امیدوارم بیشتر از این قبیل چکیده کتابها منتشر بشه.