برای خرید و دانلود کتاب الیور تویست نوشته چارلز دیکنز و خواندن و شنیدن هزاران کتاب الکترونیکی و صوتی دیگر، اپلیکیشن طاقچه را رایگان نصب کنید.
کتاب مشهور الیور تویست نوشته چارلز دیکنز است. این کتاب با ترجمه روان فاطمه حقیقی منتشر شده است. این کتاب به اوضاع بد یتیمخانه و کودکان فقیر در قرن ۱۹ میپردازد و داستان جذاب و پر حادثهای را روایت میکند. کتاب الیور تویست چندین اقتباس سینمایی ساخته شده است.
الیور تویست پسربچه مظلوم و یتیمی است که در یک یتیمخانه زندگی میکند. اما مسئولان آنجا، او را به یک پیرمرد یهودی تابوتساز میفروشند. الیور تصمیم میگیرد که از آنجا فرار کند و به لندن برود. در راه او با پسربچه دیگری همراه میشود که برای یک پیرمرد یهودی به نام آقای فاگین کار میکند. او، الیور را نزد همان فاگین میبرد تا به او هم آموزش دزدی بدهند. الیور در یک ماجرا که در آن نقشی نداشته دستگیر میشود، صاحب خانهای که از او دزدی شده است از الیور خوشش میآید و او را به فرزندی میپذیر اما دزدان به دنبال الیور هستند و او را میدزدند همین اتفاق ماجراهای بعدی را پیش میآورد.
این کتاب را به تمام علاقهمندان به ادبیات کلاسیک پیشنهاد میکنیم.
چارلز دیکنز در ۷ فوریه ۱۸۱۲ میلادی در لندپورت انگلیس به دنیا آمد. او دومین پسر جان دیکنز، کارمند اداره کارپردازی نیروی دریایی بود. پدرش اهل الابالی گری و وامداری بود و کار را به جایی رساند که او را به زندان مارشال سی انداختند. به همین دلیل دیکنز ۱۲ ِ ساله را برای تأمین معاش خانه به کارخانه واکس سازی وارن فرستادند. او تا آزادی پدرش از زندان هم چنان مجبور به کار بود تا بالاخره بعد از مراجعت پدر توانست به مدرسه بازگردد. دیکنز بعد از پایان دوره مدرسه در دفتر وکالتی مشغول به کار شد و پس از بررسی زندگی شلوغ و متنوع لندن، بر آن شد تا روزنامه نگار شود. در این دوره، در شیوهای سخت از خالص نویسی، توانایی خود را نشان داد و در مارس ۱۸۳۲ میلادی درحالی که جوانی حدوداً ۲۰ ساله بود، خبرنگار امور عمومی و پارلمانی شد. دیکنز در سال ۱۸۲۹ میلادی دلداده دختری به نام ماریا بیدنل شد، اما والدین ماریا او را از لحاظ اجتماعی در سطحی نازلتر از خود یافتند. این دل باختگی و برخوردی دیگر با او در میان سالی دیکنز، بعدها در عشق شخصیت معروف رمانش دیوید کاپرفیلد به دختری به نام دورا بازتاب یافت.
در ۹ ژوئن ۱۸۶۵ میلادی دیکنز با سانحه قطار مواجه شد که در پایان کتاب دوست مشترک ما به آن اشاره میکند، اما با این همه، کتاب خوانیهای او و سفرهایی که با این هدف داشت، ادامه یافت، چنان که حدود ۱۸۶۷ تا ۱۸۶۸ میلادی بار دیگر به آمریکا رفت. او از لحاظ مالی هیچ کم نداشت، اما از نظر جسمانی شکسته به نظر میرسید. او به هشدارها درباره سلامتیاش بیاعتنا بود. دیکنز درگیر فلج جزئی، ناتوانی در خواندن حروف سمت چپ و لنگی روزافزون پای چپ بود. او در سال ۱۸۷۰ میلادی اقدام به یک رشته کتاب خوانی جدید کرد. دیکنز در ۱۵ مارس برای آخرین بار سرود کریسمس را خواند و سرانجام در ۹ ژوئن ۱۸۷۰ میلادی درحالی که ادوین درود به پایان نرسیده بود، به طور ناگهانی بر اثر سکته قلبی در محلی به نام گدز هیل از جهان رفت.
شهرداری شهر مبلغ ناچیزی بابت هزینه نگهداری بچهها به این زن میداد و او بخش عمدهی این پول را صرف مخارج شخصی خود میکرد و باقی مانده را به طور غیرعادلانه برای بچههای یتیم و بیسرپرست خرج میکرد. این که بچهها تحت چنین شرایطی بمیرند، امر مشخص شدهای بود. ولی به محض آن که یکی از مقامات مسئول شهری برای سرکشی به وضع نوانخانه از راه میرسید. خانم مان فوراً خادم کلیسا را جلو میانداخت تا به او بگوید که همه چیز روبراه است و بچهها همگی سالم و سرحالند و از آنها به خوبی مراقبت میشود. در نتیجه وقتی الیور به ۹ سالگی رسید، کودکی بود رنجور و ریزه و ناتوان. الیور نهمین سال روز تولدش را به جرم آن که از فرط گرسنگی سروصدا راه انداخته بود، همراه دو پسربچه دیگر در ذغال دانی محبوس بود که آقای بامبل از راه رسید. خانم مان با تظاهر به خوش رویی از او استقبال کرد. آقای بامبل بیمقدمه گفت: این پسرک که تعمیدش نیمه کاره ماند، الیور تویست را می گویم، امروز ۹ ساله شد. خانم مان که تظاهر به پاک کردن اشکهایش میکرد گفت: خدا حفظش کند.
آقای بامبل ادامه داد: با وجود جایزهای که مقامات شهر تعیین کردهاند و علی رغم تلاشی که شده هنوز نمیدانیم پدرش کیست و یا اصل و نسب مادرش چه بوده. به هرحال الیور حالا دیگر بزرگ تر از آن است که این جا بماند. من آمدهام او را به نوانخانه برگردانم. زود او را بیاوریدش.
خانم مان گفت: همین الان.
دستهبندی | |
تعداد صفحات | ۱۱۶ صفحه |
قیمت نسخه چاپی | ۲۵,۰۰۰ تومان |
نوع فایل | |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۸/۱۱/۰۷ |
شابک | ۹۷۸-۶۲۲-۶۲۸۴-۱۶-۵ |
نظرات کاربران
مشاهده همه نظرات (۱)یک کودک که تاوان جفای برادر خودرا می دهد