دانلود و خرید کتاب درام اسلامی جمشید ملک‌پور ترجمه فرزام حقیقی
تصویر جلد کتاب درام اسلامی

کتاب درام اسلامی

معرفی کتاب درام اسلامی

کتاب درام اسلامی نوشته جمشید ملک پور و ترجمه فرزام حقیقی به بررسی تعزیه می‌پردازد که یکی از مهم‌ترین اشکال هنر تئاتر در اسلام است. در حقیقت این کتاب برای پاسخ دادن به سوالی بسیار مهم در زمینه تئاتر بین الملل نوشته شده است: آیا چیزی به نام درام اسلامی وجود دارد؟

درباره کتاب درام اسلامی

دکتر جمشید ملک پور از اساتید برجسته ایرانی در کتاب درام اسلامی به یک پرسش بسیار مهم جواب می‌دهد: «آیا چیزی به‌عنوان «درام اسلامی» وجود دارد؟ آیا قرآن آن را نهی کرده است؟»

این مساله یکی از مواردی است که در زمینه مباحث تئاتر بین المللی همیشه مطرح شده است. اگر نگاهی به تاریخ اسلام بیندازیم و آن را بررسی کنیم به هنری برمی‌خوریم که امروزه با نام تعزیه یا شبیه خوانی شناخته می‌شود. تعزیه که در تلاش است تا درد و رنج‌های امام حسین (ع) را در قالب نمایشی شورانگیز و حماسی نشان دهد، همان درام اسلامی، یا نمایش اسلامی است. 

تعزیه تا پیش از نوشته شدن این کتاب هم توسط نویسندگان و کارگردانان مطرح و برجسته‌ای چه از شرق و چه از غرب به جهان معرفی شده بود. مثلا پیتر بروک که یکی از کارگردانان معروف تئاتر است تعزیه را «شکلی بسیار قدرتمند از تئاتر» می‌داند. جمشید ملک پور در این اثر نفوذ و تأثیرات دین، سیاست، اسطوره، ادب و نمایش‌های آیینی را در چگونگی پیدایش نمایش اسلامی بررسی کرده است. این نمایش‌های آیینی که قدمت آن به ۲۵۰۰ پیش از میلاد باز می گردد، تاثیری مهم در شکل‌گیری درام و نمایش اسلامی داشته‌اند. 

کتاب درام اسلامی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم 

خواندن این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به تئاتر و هنرهای نمایشی پیشنهاد می‌کنیم. 

درباره جمشید ملک پور 

جمشید ملک‌پور، نویسنده، پژوهشگر، کارگردان تئاتر و استاد ایرانی، یکی از چهره‌های مهم‌ و شناخته‌شده‌ در حوزه پژوهش درباره نمایش ایرانی است.

او تحصیلاتش را در آمریکا و استرالیا در رشته‌های هنرهای نمایشی تا مقطع دکترا ادامه داد و از آن زمان به کار پژوهش درباره نمایش مشغول است. از میان کتاب‌ها و تالیفات او می‌توان به کتاب مرجع سه جلدی ادبیات نمایشی در ایران، گزیده‌ای از تاریخ نمایش در جهان، تطور اصول و مفاهیم در نمایش کلاسیک و سیر تحول مضامین در شبیه‌خوانی اشاره کرد. 

جمشید ملک پور تا پیش از مهاجرت به استرالیا ، کارگردان مرکز هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و مدرس مجتمع دانشگاهی هنر، دانشکده هنرهای زیبا و مرکز آموزش هنر بود. ملک‌پور از سال ۲۰۰۵ به عنوان استاد مهمان در دانشگاه گلف کویت تدریس می‌کند. او همچنین کارگردانی و اجرای نمایش‌های «پرومته در بند»، «مکبث»، «آنتیگون»، «اودیپ شهریار» و «افسانه اندوهی دلخراش» را در کارنامه حرفه‌ای خود دارد. 

بخشی از کتاب درام اسلامی

نمایش اسلامی در ایران به «تعزیه» یا «شبیه» معروف است. تعزیه درحقیقت نمایشی است که درد و رنج امام حسین، نوه پیامبر اسلام، را نشان می‌دهد. ایشان در سال ۶۱ ق. به‌همراه خانواده‌شان به‌دست سربازان یزید، خلیفه وقت، در صحرای کربلا در نزدیکی بغداد، بی‌رحمانه به قتل رسیدند. پیتر بروک، کارگردان معروف تئاتر، وقتی تعزیه را برای اولین‌بار در سال ۱۹۷۰ م. در یکی از روستاهای مشهد دید، آن را «نوعی تئاتر غنی» توصیف کرد. منتقدان بسیاری، همانند دیوید ویلیامز، بر این باورند که تعزیه تخیلات بروک را برای خلق آثار تجربی آینده‌اش مثل اُرگاست و مجمع مرغان برانگیخت. 

تکامل تعزیه مستلزم ادغام بی‌شمارْ عنصر مذهبی، اساطیری، عقاید عامه و آیین‌های سنتی نمایش ایرانی بوده و این تحول در طی زمانی طولانی اتفاق افتاده است. هرچند تعزیه در شکل تئاتری تکامل‌یافته در نیمه دوم سده دوازدهم ظهور کرد و در دوران ناصرالدین‌شاه (حک. ۱۳۱۳-۱۲۶۴ ق.)،که «تکیه‌دولت» را بنا نهاد، به اوج شکوفایی خود رسید؛ تکیه دولت، که به‌عنوان مکانی باشکوه برای اجرای تعزیه ساخته شده بود، جمع کثیری از تماشاگران را در خود جای می‌داد. جنبش‌های طرفدار غرب و جنبش‌های ملی‌گرا باعث افول شدید تعزیه شدند، چراکه آنان معتقد بودند نمایش‌های مذهبی باعث تشدید رخوت اجتماعی می‌شوند. 

تعزیه بعدتر و هنگامی که حکومت پهلوی در دهه ۱۳۱۰ ش. اجرای آن را ممنوع کرد، بیشتر ضربه خورد و گروه‌های بازیگران آن برای آنکه از شر مقامات دولتی در امان بمانند مجبور شدند به روستاها پناه ببرند. با این ‌وجود، حمایت خالصانه تماشاگران، که اکثراً از طبقات پایین اجتماعی‌اقتصادی بودند، و جاذبه تئاتری این شکل از نمایش، که سبک اجرایی ساده و غنی و انعطاف‌پذیری دارد، تعزیه را زنده نگه داشت؛ به‌طوری‌که امروزه در سراسر ایران می‌توان اجراهای متعددی از آن را شاهد بود.

از غربیانی که درباره تعزیه کار کرده‌اند، دو نفر مهم‌ترند. گوبینو (۱۸۸۲-۱۸۱۶ م.) نخستین غربی‌ای بود که به نمایش مذهبی ایرانی توجهی جدی کرد، وی در بخشی از کتاب ادیان و فلسفه‌های آسیای مرکزی (پاریس، ۱۸۶۵ م.) به تعزیه پرداخته و آن را به محققان فرانسوی معرفی کرده است. دومین نفر متیو آرنولد بوده که در سخنرانی‌اش با عنوان مقالاتی در نقد ادبی (لندن، ۱۸۷۱ م.) تعزیه را با مصیبت‌نامه قرون وسطی مقایسه کرده است؛ اما این نوشته‌ها و نوشته‌های دیگر درباره تعزیه، از نظرگاه نمایشی نوشته نشده بود و درنتیجه نتوانست توجه متخصصان نمایش غربی را جلب کند. 

محققان تئاتر غربی تا سال ۱۹۷۰ م. با تعزیه آشنا نشده بودند؛ در همین سال بود که پیتر بروک، پس از تماشای یک اجرای تعزیه، شیفتگی‌اش را نسبت به ویژگی‌های نمایشی آن بیان کرد. وی در معرفی تعزیه، به‌عنوان نوعی تئاتر، به محققان تئاتر غربی و مهم‌تر از آن، به بازیگران تئاتر، بیشترین سهم را داشته است. با این‌حال می‌توان گفت، به‌رغم تلاش بروک در معرفی تعزیه، غرب همچنان به تعزیه بی‌توجه مانده است.

نظری برای کتاب ثبت نشده است
در هندوستان واژهٔ «تعزیه» را در توصیف گونه‌ای از نمایش به کار می‌برند که با تعزیه‌ای که در ایران اجرا می‌شود متفاوت است. عزاداران در هندوستان، در ماه محرم، ماکت‌هایی از حرم امام حسین و امام حسن را می‌سازند و آنها را تعزیه یا ضریح می‌نامند. این ماکت‌ها از فلز یا چوب ساخته شده، در عاشورخانه (تکیه) گذاشته می‌شوند و سپس در روز دهم محرم دسته‌های عزاداری آنها را می‌گردانند. عمده رنگ‌های به‌کاررفته در تعزیه‌ها یا ماکت‌ها سرخ و سبز هستند که نمادی از خون و زهر به شمار می‌آیند. تعزیهٔ سرخ، نماد امام حسین است که با شمشیر شهید شده و تعزیهٔ سبز نماد امام حسن که با زهر به شهادت رسیده است.
محمد طاهر پسران افشاریان
این مراسم [محرم] در اسلام بی‌نظیر است. هیچ معصوم دیگری، با اجرای مجدد مراسم تشییع، جنازه‌اش تکریم نمی‌شود. این مراسم با مراسم آیینی کهن‌تری ادغام شده است. جزئیاتی درخصوص آرایش و نمادپردازی دسته‌ها مؤید شباهت کلی این مراسم با جشنوارهٔ آدونیس‌تموز است. (۲۱)
محمد طاهر پسران افشاریان
درحقیقت در ایرانِ پیش از اسلام (پیش از ۶۵۲ م.) مراسم عزاداری متنوعی بر پا می‌شده که شباهت‌هایی با مراسم عزاداری سایر نقاط بین‌النهرین داشته‌اند. رابطهٔ بین این مراسم و تعزیه قابل بحث و بررسی است. همان‌طور که بعدتر بیان خواهد شد، برخی عناصر تعزیه برآمده از مراسم پیش از اسلام هستند و برخی به دوران ایران اسلامی متعلق‌اند. احتمالاً مراسم عزاداری «مرگ و رستاخیز دموزی آموآشوگالانا» در بین‌النهرین، از نخستین مراسم و آیین‌های عزاداری و نمونهٔ ابتدایی بسیاری از مراسم و آیین‌های عزاداری بعدی و مشابه است
محمد طاهر پسران افشاریان
اگر بنا باشد درباب تمام عناصر وابسته به منشأ و تکامل تعزیه بحث کنیم، به‌ناچار بایستی به سه هزار سال قبل از اسلام بازگردیم و اساطیر و حماسه‌های ایرانی، همانند سوگ سیاوش، را بررسی کنیم. با وجود این، به‌قطعیت می‌توان گفت که قالب نمایشی کامل تعزیه، که واقعهٔ تراژیک کربلا و شهادت امام حسین را به تصویر می‌کشد، در اواسط سدهٔ دوازدهم هجری ظهور کرده است. همواره میان محققان مشاجره‌ای طولانی وجود داشته است دربارهٔ اینکه شیعیان چگونه و از چه زمانی به اجرای آیین‌های مذهبی درباب شهادت امام حسین مبادرت ورزیدند. با وجود این، مدارک موجود نشان می‌دهند که معزالدوله دیلمی (۳۵۶‌- ۳۳۴ ق.)، امیر سلسلهٔ آل‌بویه (۳۴۸-۳۲۱ ق.)، در ۳۵۲ ق. به مردمش دستور داد تا برای این واقعه عزاداری کنند.
محمد طاهر پسران افشاریان
شهره‌ترین تعزیه‌گردانان عصر قاجار ـ‌یا دوران طلایی تعزیه در ایران‌عبارت بودند از خواجه حسینعلی‌خان، میرزا محمدتقی، میرزا محمدباقر، سید صادق، میرزا علی‌اکبر، میرزا یحیی، سید عبدالباقی و میر عزا. امروزه محققان و بازیگران تعزیه بر این باورند که بیشتر این دست‌نویس‌ها را همین تعزیه‌گردانان نگاشته و یا دست‌کم اصلاح کرده‌اند. ازهمین‌روی می‌بایست این تعزیه‌گردانان را از نخستین و مهم‌ترین افرادی دانست که در روند نگارش تعزیه دخیل بوده‌اند. بداهه‌پردازی عنصری مهم در ساخت تعزیه محسوب می‌شده است. اکثر بازیگرانِ تعزیه آموزش آواز دیده و از دانشی غنی در موسیقی و شعر برخوردار بودند؛ و ازآنجا که در حین نمایش اجازهٔ بداهه‌پردازی داشتند، می‌توانستند تغییراتی در شخصیت‌های بازی به وجود آورند. این تغییرات با نسخه‌های مکتوب ترکیب گردید و نسخه‌های اصلاح‌شده از نسلی به نسلی دیگر منتقل شد.
محمد طاهر پسران افشاریان
مذهب شیعه می‌بایست به‌مثابهٔ واحدی دفاعی تفسیر گردد که به غریزهٔ ابراز وجود، و صیانت نفسِ ذهن ایرانی اعتبار می‌بخشد. ایرانیان به این دلیل شیعه را پذیرفتند و در تکامل آن کوشیدند که ویژگی عرفانی آن با روحشان تجانس داشت و میدان وسیعی را برای تأملات متافیزیکی و علوم الهی و همچنین [ابراز] احساسات متنوع فراهم می‌آورد. بدون تردید ایرانیان، و به‌ویژه ایرانیانی که در سده‌های نخست پس از پیروزی اسلام زندگی می‌کردند، در سُویدای جانشان، خود را با علی و اهل بیتش،که شهید شده و زجرکشیده بودند، تطابق می‌دادند. آنان نیز مردمانی شکست‌خورده و تحقیرشده بودند که حقوقشان پایمال و اعتقادات عمیقشان هتک‌حرمت شده بود... مهم‌ترین‌کارکرد روان‌شناختی انشعاب شیعه، دفاع و صیانت نفس دربرابر دین جدید بود. (۲۱) مطابق نوشتهٔ هاس، شیعه در جداساختن ذهن ایرانیان از اسلام سنی اصیل موفق عمل کرد.
محمد طاهر پسران افشاریان
بعضی از نویسندگان اروپایی به‌اشتباه سنت تعزیه را به آناتولی ترکیه نسبت داده‌اند. برای نمونه، مقالهٔ «تئاتر ترکیه» تعاریف مختصری از اَشکال متفاوت هنرهای نمایشی به دست می‌دهد و بخش اعظم آن به شرح تعزیه و انتساب آن به ترکیه اختصاص دارد. از سوی دیگر، یک انگلیسی، که سال‌ها در مناطق روستایی آناتولی زندگی کرده، در مقاله‌ای که دربارهٔ ترک‌های شیعه نوشته است به‌اختصار مراسم ماه محرم را در یکی از روستاهای علوی‌نشین (شیعه‌نشین) شرح می‌دهد و صریحاً اظهار می‌دارد که در میان آنها هیچ سنتی به نام تعزیه وجود ندارد. (۹)
محمد طاهر پسران افشاریان
شیعیان ایرانی ساکن ترکیه در اواخر دوران امپراتوری عثمانی (۱۹۱۰-۱۷۹۸ م.) گونه‌ای از تعزیه را، که احتمالاً در مراحل ابتدایی شکل‌گیری خود بوده، اجرا می‌کرده‌اند. متین آند
محمد طاهر پسران افشاریان
م‌ی‌ش‌ل اِم. م‌زاوی که درمورد تشیع در جنوب لبنان مطالبی نوشته است، مردد است که تعزیه اصلاً در لبنان شکل گرفته یا [حتی] در آنجا نمایش داده شده باشد: این طرز تلقی مغرضانهٔ اعراب سنی نسبت‌به سنت امام حسین، زندگی را برای شیعیان جبل عامل در جنوب لبنان سخت مشکل کرد... اما دربارهٔ خود تعزیه باید گفت که این مراسم درخلال سده‌های نوزدهم-بیستم از ایران به جنوب لبنان وارد شده است و مرکز آن شهرک کوهستانی نبطیه بوده است. اثبات این مطلب با ارائهٔ سند و مدرک دشوار است... اگر قرار باشد قضاوتی نهایی دراین‌باره صورت گیرد، باید گفت که، همان‌طور که شکل‌های مختلف هنری در ایران در امنیتی نسبی رشد می‌کنند، تعزیه نیز در ایران بدون گزند گسترش خواهد یافت؛ همان‌طور که در چند سال اخیر به همین منوال بوده است. (۶)
محمد طاهر پسران افشاریان
تاکنون تعزیه در تئاتر عربی جایی نداشته است... اما واقعیت این است که تعزیه به‌دلیل اینکه خاستگاه شیعی داشت، متضمن احساسات شیعی بود و روایت خودش را از تاریخ اسلام ارائه می‌کرد، به بخش‌های سنی‌نشین جهان اسلام گسترش نیافت... بااین‌حال، در شرح این دلایل نخست باید بر این سفسطهٔ عوامانه که اسلام ـ‌البته اسلام رایج و نه اسلام واقعی‌ـــــ را مخالف نمایش می‌داند، خط بطلان کشید. دوم اینکه، از هر منظر که نگاه کنیم، تعزیه تنها نمایش دراماتیک با ماهیت تراژیک است که قبل از تماس فرهنگی با غرب، در جهان اسلام وجود داشته است. (۳)
محمد طاهر پسران افشاریان
شواهدی که ابن‌اثیر، مورخ سنی عرب، ارائه کرده حاکی از آن است که بخشی از جمعیت سُنی عرب در بغداد، از گذشته، احساسات ضدشیعی داشته‌اند و همین امر باعث شده که از همان ابتدا با اجرای مراسم محرم [در بغداد] مخالفت شود. چنین انزجاری از عقاید شیعه، مهم‌ترین مانع رشد مراسم دینی‌ای است که فرمی نمایشی دارد. (۲) ابن‌کثیر گزارش داده که در حوادث سال ۳۵۳ ق. ـ‌یک سال پس از برگزاری مراسم شیعیان‌ـــــ ایشان در دههٔ محرم قصد عزاداری برای حسین را داشتند که سنیان با آنها جنگ سختی کردند و اموالشان را به غارت بردند. عراق و دیگر کشورهای عربی شیعه‌نشین، جوامع سنی قدرتمندی داشتند که همیشه تحت حمایت رژیم‌های ملی‌گرای عربی بودند. همین امر، مهم‌ترین مانع رشد و تکامل مراسم محرم و دسته‌های عزاداری به‌شکل درامی تمام‌عیار شد
محمد طاهر پسران افشاریان
علی‌رغم اینکه دوسوم جمعیت عراق را شیعیان تشکیل می‌دهند، باید اذعان کرد که حکومت این کشور عربی، برخلاف ایران، سال‌ها در دست اقلیتی سنی بوده است؛ گرچه وقایع تراژیکی که هستهٔ دراماتیک و معنوی تعزیه را تشکیل می‌دهند، در صحرای کربلا نزدیک بغداد اتفاق افتاده‌اند و همهٔ شخصیت‌های حاضر در این واقعه نیز عرب بوده‌اند، اما تعزیه در عراق هیچ‌گاه رواج نیافت. این شرایط نشان می‌دهد که تعزیه نمی‌توانسته در عراق اجرا شود، چراکه شیعیان این کشور اجازه نداشتند چهره‌های قاتلان امام حسین را، آن‌طور که در ایران مرسوم بود، در ملأعام و در تکیه‌ها به تصویر بکشند. این نکته باعث شد که مراسم عزاداری محرم، در عراق، به روضه‌خوانی ـ‌روایت قصه‌های غم‌انگیز کربلاـــــ و نمایش دسته‌های عزاداری ختم شود. شیعیان عراقی نمی‌توانستند قاتلان امام حسین را در قالب شخصیت‌های منفیِ نمایش نشان دهند، چراکه قدرتمندان سنی، که روایت متفاوتی از کربلا داشتند، این مراسم را توهین‌آمیز تلقی می‌کردند.
محمد طاهر پسران افشاریان
همانندی‌های دیگری نیز میان سوگ سیاوش و سوگواری امام حسین می‌توان یافت، ولی ضرورت چندانی در توضیح و تشریح همانندی اصلی میان این دو تن نیست. مسلماً نباید گفت که مصیبت امام حسین، چنان‌که در تعزیه نشان داده می‌شود، همان بازآفرینی بعدی افسانهٔ سیاوش است. خاستگاه و شکل‌گیری تعزیه را می‌توان از اساطیر بین‌النهرینی، آناتولیایی و مصری نیز دریافت. افسانهٔ سیاوش درمجموع شباهت زیادی به اسطورهٔ تموز، رب‌النوع جوان بین‌النهرینی، دارد که هر سال با مرگ و رویش دوبارهٔ رستنی‌ها می‌مرد و دوباره زنده می‌شد... بااین‌همه، نکتهٔ معلوم آن است که مراسم سوگواری آیینی از نوع تعزیه در ایران قبل از اسلام دارای پیشینه‌هایی روشن است. سوگ سیاوش از نظر شالوده‌های آیینی، تخیلی و عاطفی، که در توضیح پیدایش این نوع نمایش نادیده گرفته می‌شوند، به تعزیهٔ امام حسین شباهت بسیار دارد. (۴۱)
محمد طاهر پسران افشاریان
و اهل بخارا را بر کشتن سیاوش سرودهای عجب است و مطربان آن سرودها را کین سیاوش گویند، و محمدبن جعفر گوید که از این تاریخ سه هزار سال است، والله اعلم... و مردمان بخارا را در کشتن سیاوش نوحه‌هاست، چنان‌که در همهٔ ولایت‌ها معروف است و مطربان آن را سرود ساخته‌اند و می‌گویند و قوالان آن را گریستن مغان خوانند و این سخن زیادت از سه هزار سال است.‌(۳۶) برخی از محققان معاصر ایرانی نیز بر این باورند که بین مراسم عزاداری سیاوش و تعزیه ارتباطی وجود دارد. بهرام بیضایی، (۳۷) جنتی عطایی، (۳۸) فرخ غفاری، (۳۹) و صادق همایونی (۴۰) همگی درباب این ارتباط نوشته‌اند، اما نقطهٔ اتکای تمامی این منتقدان در اثبات نظر خود، همان نوشتهٔ نرشخی است
محمد طاهر پسران افشاریان
منبع مهم دیگری است که رابطهٔ احتمالی، میان افسانهٔ مصری مرگ و رستاخیز اوزیریس و داستان‌های مشابه آن در اساطیر و نمایش یونان را نشان می‌دهد. براساس گزارش پلوتارک، سِت پیکر اوزیریس را چهارده تکه کرد (چهارده عدد مقدس شیعیان است و نماد «چهارده معصوم» که عبارت‌اند از پیامبر اسلام، دخترش، و دوازده امام) و تکه‌ها را در سراسر زمین پراکنده کرد. (۳۰)
محمد طاهر پسران افشاریان
از میان تمامی آیین‌های ایرانیِ عزاداری برای مردگان، «سوگ سیاوش» آیینی است که از نظر شکل و بافت بیشترین شباهت را با «مرگ و رستاخیز اوزیریس» دارد. و ازمنظر برخی از محققان، همانند احسان یارشاطر، این مراسم منشأ اصلی تعزیه است. (۳۱) اگرچه برخی از محققان با این نظر موافق نیستند، اما به‌سختی می‌توان شباهت میان سیاوش و حسین را انکار کرد.
محمد طاهر پسران افشاریان
باج روایت دیگری از این اسطوره را ثبت کرده است. به‌گفتهٔ وی هنگامی که ایزیس برای دیدن پسرش رفته بود، سِت از نبود او سوءاستفاده کرد و قبر اوزیریس را یافت، سپس پیکر وی را بیرون آورد، آن را هفتاد و دو تکه کرد و این تکه‌ها را در سراسر مصر پراکند. (۲۵) (امام حسین و یارانش ـ‌که سپاهیان یزید در کربلا قتل‌عامشان کردندـــــ نیز هفتاد و دو تن بودند.) ایزیس که از غفلت خود شرمسار بود، تمامی این هفتاد و دو تکه را یافت و پیکر او را به‌شیوه‌ای شایسته دفن کرد.
محمد طاهر پسران افشاریان
(در داستان سیاوش، گرسیوز بود که به سیاوش بخل ورزید، و در واقعهٔ عاشورا یزید به امام حسین رشک می‌برد. یکی از دلایل شهادت اوزیریس، سیاوش و حسین را می‌توان همین حسادت‌ها دانست.) خشونت و هرج‌ومرج گسترش یافت و درنهایت اوزیریس کشته شد و بدنش در ساحل رودخانه‌ای در آبیدوس پنهان شد. ایزیس آن‌قدر گریست تا رودخانهٔ نیل طغیان کرد و او توانست جسد اوزیریس را بیابد، سپس با بال‌های خود بر وی سایه افکند و زندگی را بر او دمید، و بدین‌سان وی را از سرزمین مردگان بازگرداند. پس از آن بر بدن اوزیریس جوانه‌هایی روییدند و رشد کردند. در این اثنا، هوروس، خدای خورشید، نیز با سِت، خدای تاریکی، جنگید تا انتقام مرگ پدر را از وی بگیرد. (۲۴)
محمد طاهر پسران افشاریان
مراسم آبیدوس چندین ویژگی دارد. اول اینکه درست همان‌طور که تعزیه به شهادت تراژیک امام حسین می‌پردازد، مراسم آبیدوس نیز مرگ اوزیریس را تصویر می‌کند. افسانهٔ اوزیریس از این قرار است: گِب، خدای زمین، و نوت، الههٔ آسمان، چهار فرزند داشتند به نام‌های اوزیریس، ایزیس، سِت، و نفتیس. اوزیریس، پسر بزرگ خانواده، پادشاه عادل مصر بود. او با خواهرش ایزیس، که الههٔ زمین بود، ازدواج کرد و صاحب پسری به نام هوروس، خدای خورشید، شد. با وجود این، سِت، برادر حسود آنها که خداوند تاریکی بود، خیلی زود دوران طلایی حکومت آنها را برهم زد
محمد طاهر پسران افشاریان
در یکی دیگر از نمایش‌ها، بارگاه یزید خلیفه نشان داده می‌شود که بر تختی زیبا نشسته و اطرافش را محافظین متعدد احاطه کرده‌اند و درکنار او سفیر اروپایی... قرار دارد. یکی از مؤثرترین صحنه‌هایی که به نمایش گذارده می‌شود صحنهٔ عروسی قاسم جوان، پسر امام حسن (ع) و برادرزادهٔ حسین (ع)، با دختر امام حسین (ع) است. این ازدواجی است که هرگز به فرجام نمی‌رسد، زیرا قاسم در روز هفتم محرم، درکنار رود فرات، به شهادت می‌رسد. در این نمایش، به پسربچه‌ای لباس عروسی زنانه می‌پوشانند و او را به‌شکل نوعروسی جوان درمی‌آورند. زنان خانواده درحالی‌که نوحه‌سرایی می‌کنند، او را احاطه کرده و شرایط مصیبت‌بار شوهرش را بازگو می‌کنند. جدایی بین این نوعروس و شوهرش نیز نشان داده می‌شود و به‌هنگامی که شوهر جوان به صحنهٔ نبرد می‌رود، زن به مؤثرترین وجه ناراحتی خود را نشان می‌دهد و وقتی شوهر ترکش می‌کند، زن کفنی به وی هدیه می‌کند و آن را به دور گردنش می‌بندد. (۹)
محمد طاهر پسران افشاریان

حجم

۲٫۴ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۴۲ صفحه

حجم

۲٫۴ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۴۲ صفحه

قیمت:
۸۸,۰۰۰
تومان