کتاب زویی و عینک ایده ساز؛ جلد ششم
معرفی کتاب زویی و عینک ایده ساز؛ جلد ششم
کتاب مهمان غولآسا ششمین جلد از مجموعه کتابهای زویی و عینک ایده ساز نوشته آژیا سیترو و ترجمه هدا نژاد حسینیان است. مجموعه کتاب زویی و عینک ایده ساز را انتشارات پرتقال منتشر کرده است، این انتشارات با هدف نشر بهترین و با کیفیتترین کتابها برای کودکان و نوجوانان تاسیس شده است. پرتقال بخشی از انتشارات بزرگ خیلی سبز است.
درباره مجموعه زویی و عینک ایده ساز
مادر زویی یک دانشمند است و همیشه در حال انجام دادن کارهای علمی است، زویی هم یک عینک دارد که وقتی آن را روی سرش میگذارد و به مغزش نزدیکتر است، ایدهها و فکرهای بینظیر سراغش میآید. او میتواند با این عینک کارهای عجیب و بزرگ انجام دهد و در هر قسمت درگیر یک اتفاق میشود. اتفاقهایی مثل روبهرو شدن با اژدها، هیولاهای گرگی، اسبهای دریایی، گیر کردن در یخبندان و ...
زویی در تمام مراحل زندگی یک همراه هم دارد آن هم گربهاش ساسافراس است که همیشه حواسش به زویی است. این کتاب پر از اتفاقات عجیب و خواندنی است که کودک را با خودش به دنیای باورنکردنی قصهها میبرد. دنیای خیال به کودکان این فرصت را میدهد که تخیلشان را تقویت کنند و همین امر در موفقیتهای تحصیلی و شغلی آیندهشان تاثیر میگذراد.
خواندن کتاب مجموعه زویی و عینک ایده ساز را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام کودکان علاقهمند به داستان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب زویی و عینک ایده ساز؛ جلد ششم
باعجله در جلویی را باز کردم، کولهپشتیام را پرت کردم روی زمین و ساسافراس را گرفتم توی بغلم.
سرش را بوسیدم و گفتم: «خیلی دلم برایت تنگ شده بود!»
ساسافراس دماغم را لیسید و بعد گوشم را بو کشید.
گفتم: «اوهوم، بهتر شده. گوشم دیگر درد نمیکند!» همینطور که توی بغلم بود، یک بار چرخاندمش و بعد گذاشتمش زمین. توی آشپزخانه سرکی کشیدم.
«مامان؟ من آمدم!»
خبری از مامان نبود. ولی دیدم یک چیزهایی روی پیشخان آشپزخانه است.
ساسافراس از آن پایین پرسید: «میو؟»
بلندش کردم تا بتواند بهتر ببیند و گفتم: «بیا ساسافراس!»
مامان، یک پاکت شیر پرچرب، یک ظرف کوچک ماست ساده، چندتا شیشه، یک قابلمه، یک قاشق بزرگ و یک دماسنج آشپزی را آماده همانجا گذاشته بود.
«به نظرت میخواهد با اینها چیکار کند؟»
ساسافراس به پاکت شیر پنجول کشید و گفت: «میو؟»
مامان آمد توی آشپزخانه و گفت: «متوجه نشدم آمدی! فکر کردم خوب است امروز چیز جدیدی درست کنیم.» بعد آمد پشت سرم و دستش را روی شانههایم گذاشت. «فهمیدی میخواهیم چی درست کنیم؟»
«میدانم هرچی که هست کلی شیر لازم دارد. بگذار ببینم، پنیر؟»
«پنیر نیست، ولی خوب حدس زدی.» بعد روی ظرف کوچک ماست ضربه زد.
«میخواهیم ماست خانگی درست کنیم.»
ساسافراس خِرخِر کرد.
«بهبه! ولی صبر کن ببینم، ما که یک ظرف ماست آنجا داریم. نمیفهمم.
«یکجورهایی آره. میدانستی برای درست کردن ماست خانگی فقط دوتا ماده لازم داریم؟»
«واقعاً؟ فقط شیر و... ماست؟»
«آره! در واقع فقط شیر و باکتریهای زنده لازم داری. میتوانی باکتریهای زنده را آنلاین هم سفارش بدهی؛ ولی خیلی راحتتر است که از باکتریهای زندهٔ ماست توی فروشگاهها استفاده کنی.»
ساسافراس خِرخِر کرد.
حجم
۲٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۰۴ صفحه
حجم
۲٫۲ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۰۴ صفحه
نظرات کاربران
مجموعه قشنگ و آموزنده ای است:)🙂🌈
عالی💙💙💙💚💚💚💖💖💖💜💜🌸🌸
خیلی قشنگ بود😊👍