کتاب چاقو
معرفی کتاب چاقو
کتاب چاقو نوشته یو نسبو و ترجمه احسان درخشنده از سری داستانهای نروژی قرن بیستم است. این داستان که از مجموعه کارآگاهی هری هول انتخاب شده است، درباره کارآگاهی است که بیشتر از اینکه قهرمان باشد، به یک ضد قهرمان بدل شده است.
کتابهای یو نسبو به بیش از پنجاه زبان در دنیا ترجمه شدهاند و همیشه در فهرست کتابهای پرفروش نیویورک تایمز قرار دارند.
درباره کتاب چاقو
چاقو، ماجرای دیگری از مجموعه داستانهای کارآگاهی هری هول است. همان کارآگاهی که بیشتر جنبههای ضد قهرمانانه شخصیتش پیدا و هویدا است. میخواره قهاری که سیگار پشت سیگار دود میکند و ... او برای خودش قوانین و چارچوبهای اخلاقی خاصی دارد که در چراچوب عرف جامعه نمیگنجد و حتی گاهی بیشتر از اینکه بخواهد معمایی را حل کند، دنبال کاوش در درونیات خودش است!
در کتاب چاقو خبری از قتلهای زنجیرهای نیست و داستان کتاب بر همان محور قتل ریکل میگردد. اما آنچه این کتاب را جذاب و تاثیرگذار کرده است، توجه عمیق نویسنده به ابعاد درونی شخصیتها و واکاوی آنها از منظر روانشناسی است.
منتقد نیویورکتایمز دربار رمان چاقو اینطور نوشته است:
«آیا کسی هست که بتواند بهتر از یو نسبو، مجرمینی وحشتناک و در عین حال مرموز خلق کند؟»
کتاب چاقو را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
اگر از طرفداران و علاقهمندان به داستانهای کارآگاهی هستید، خواندن کتاب چاقو را به شما پیشنهاد میکنیم. با اینحال برای اینکه از خواندن داستان لذت کامل و کافی را ببرید یک توصیه داریم: حتما کتابهای منتشر شده قبلی را هم بخوانید تا سیر داستان به دستتان بیاید.
درباره یو نسبو
یو نسبو در سال ۱۹۶۰ متولد شد. او نویسنده و موسیقیدان اهل نروژ است. او در نوجوانی دوست داشت فوتبالیست شود و مدتی هم توپ زد، اما زانویش آسیب دید و نتوانست ادامه دهد. بعد از خدمت سربازی به دانشکده اقتصاد رفت و آنجا با دوستانش یک گروه موسیقی راک راه انداخت و همزمان در کارگزای بورس هم کار میکرد. یو نسبو دو آلبوم تولید کرد که باعث محبوبیتش در دنیای موسیقی شد.
او در کنار موسیقی به ادبیات هم روی آورد و در حالی که زیاد سفر میکرد هرجا وقتی فراغتی داشت، در هواپیما، در لابی هتل یا هر زمان خاص و نامتعارف دیگری، داستانهایش را مینوشت. او در کنار کارهای هنری و ادبی، یک موسسه خیریه هم به نام قهرمان محبوب کتابهایش، هری هول راه انداخت تا به سوادآموزی کودکان محروم کمک کند.
از آثار دیگر یو نسبو میتوان به خفاش، چن برف، خورشید نیمهشب و رمان اقتباسی مکبث اشاره کرد که یک رمان جنایی پرفروش است.
یو نسبو تا به حال نامزد و برنده چندین جایزه معتبر بینالمللی از جمله جایزه کتاب کودکان آرک در سال ۲۰۰۷، جایزه ادگار در سال ۲۰۱۰ و جایزه پیر گینت سال ۲۰۱۳ شده است.
بخشی از کتاب چاقو
«اسواین فینه» به سمت زن خم شد و با یک دست خود پیشانی زن را لمس کرد. پیشانی از عرق خیس بود. چشمانی که به اسواین خیره بودند از شدت درد گشاد شده بودند. شاید هم علت این مسئله ترس بود. اسواین حدس زد در این قضیه نقش ترس پررنگتری از درد است.
اسواین با صدایی آهسته گفت: از من میترسی؟
زن سر خود را به پایین و بالا تکان داد و آب دهانش را قورت داد. در نظر اسواین ظاهر زن همیشه زیبا بود. هنگام بیرون رفتن زن از خانه و بازگشت مجدد او به خانه، هنگام مراجعت زن به سالن ورزش، هنگامی که زن در مترو در فاصله چند صندلی با اسواین نشسته بود، اسواین به کرات زن را دیده بود. خود اسواین نیز طوری رفتار میکرد که زن هم متقابلاً او را ببیند. با تمام این تفاسیر، ظاهر زنی که اکنون در مقابل چشمان اسواین بود، از همیشه زیباتر به نظر میرسید. زن با حالتی مستأصل آنجا دراز کشیده بود. اسواین او را کاملاً تحت کنترل خود میدید.
اسواین زمزمهوار گفت: عزیزم! بهت قول میدم که همه چیز سریع انجام میشه.
زن آب دهانش را قورت داد. خیلی ترسیده بود. اسواین مردد بود که او را ببوسد یا نه.
اسواین آهسته گفت: یه چاقو توی شکم فرو میره. بعدش همه چی تموم میشه.
زن چشمان خود را بست و پلکهایش را محکم به هم فشرد. دو قطره اشک درخشان از میان مژههایش به بیرون لغزید.
اسواین فینه به آرامی خندید و گفت: میدونستی که من میام. میدونستی که نمیتونم رهات کنم. آخه قول داده بودم.
اسواین یکی از انگشتان خود را بر روی گونه زن کشید و آن را از میان ترکیبی از اشک و عرق عبور داد. یک حفره بزرگ در میان دست اسواین وجود داشت؛ دست او اکنون به نحوی بر روی صورت زن قرار داشت که یکی از چشمهای زن از درون حفره نمایان بود. این حفره یادگار شلیک یک مأمور پلیس بود؛ یک افسر جوان، مدتها پیش، در حین عملیات دستگیری اسواین، با شلیک گلوله اسلحه خود دست اسواین را سوراخ کرده بود. پس از دستگیری، اسواین به اتهام هجده مورد تجاوز جنسی، به بیست سال زندان محکوم شد. در هنگام محاکمه، اسواین هیچ کدام از موارد اتهامی خود را از کاملاً انکار نکرد؛ ولی معتقد بود کارهایی که انجام داده به هیچ وجه مترادف با واژه «تجاوز» نبودهاند و هیچ انسانی نباید به خاطر انجام اقداماتی غریزی و ذاتی مجازات گردد. اما قاضی و هیئت منصفه نظری دیگر داشتند. آنها آشکارا قوانین نروژ را مهمتر و بالاتر از هر نوع غریزهای میدانستند و بر لزوم اجرای آن تأکید داشتند. البته، این نظر آنها بود.
چشم زن از میان حفره دست اسواین به او خیره شد.
آمادهای عزیزم؟
زن با صدایی مملو از ناله گفت: منو عزیزم صدا نکن. و با لحنی که بیشتر شبیه به یک خواهش بود تا یک دستور ادامه داد: و دیگه در مورد چاقو صحبت نکن...
اسواین فینه آهی کشید. چرا آدمها تا این اندازه از چاقو وحشت داشتند؟
حجم
۷۰۳٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۷۴۷ صفحه
حجم
۷۰۳٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۷۴۷ صفحه
نظرات کاربران
این کتاب دوازهمین کتاب از سری هری هول است و داستان در مورد قتل یکی از نزدیکان هری هول و تلاش او برای یافتن قاتل است. ترجمه این کتاب در مقایسه با ترجمه بقیه آثار این نویسنده بسیار خوب است. امیدوارم کتاب
داستان طولانی زیبایی بود که ترجمه آن روان وشیوه نگارش هم خوب بود،برخی از آثار یونسبو که توسط طاقچه عرضه شده ،به شکل بعدی نگارش شده که از چپ براست وخیلی ریز وخطوط آخر خوانده نمی شود و بعضی صفحات
آخرین کتاب از مجموعه هری هول در حال حاضر. داستان و داستان پردازی خوبه. و پایان باز برای ادامه مجموعه در آینده
همه کتابهای یونسبوعالی وبینظیرندواین عالیترازبقیه
عالی بود