کتاب آن سوی ایگو
معرفی کتاب آن سوی ایگو
کتاب آن سوی ایگو؛ تلاشی برای رسیدن به زندگی اخلاقی، نوشته دیوید بروکس، اثری خواندنی است که با کمک یک تمثیل زیبا به انسانها کمک میکند تا به سمت داشتن جامعهای مشارکتی و همکار پیش روند.
این اثر را که در حکم بیانیه اخلاقی نویسنده است با ترجمه حسان صادقی در اختیار دارید.
درباره کتاب آن سوی ایگو
دیوید بروکس در کتاب آنسوی ایگو؛ تلاشی برای رسیدن به زندگی اخلاقی در قالب یک تمثیل ساده زندگی را تعریف میکند و مسیری را مشخص میکند که به کمک آن میتوانیم طی کنیم. او زندگی را مانند دو کوه میبیند. زمانی که بر طبق انتظارات جامعه درس میخوانیم، شغلی پیدا میکنیم و ازدواج میکنیم کوه اول را فتح میکنیم. ممکن است بر اثر حوادثی مانند بیماری، از دست دادن عزیزان و نزدیکان و ... در سراشیبی قرار بگیریم. حالا دو راه داریم: یا زندگی را تمام شده بپنداریم، یا تلاش کنیم از ورای این رخدادها به اتفاقات نگاه کنیم و معنای جدیدی برای زندگی پیدا کنیم.
در کوه اول با به دست آوردن صعود میکنیم و در کوه دوم با همکاری و مشارکت با دیگران در مسیر پیشرفت و بالا رفتن قرار میگیریم. بروکس امیدوار است تا در نتیجه این کتاب، تمام جامعه به صورت متحد به سمت کوه دوم حرکت کند...
کتاب آن سوی ایگو را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب برای تمام علاقهمندان به مطالعات روانشناسی و فعالان اجتماعی حرفهای جالبی دارد.
بخشی از کتاب آن سوی ایگو
همه اشکال شادی احساس خوبی در ما ایجاد میکند و روحیهمان را بالا میبرد اما کلمه «شادی» میتواند معانی مختلفی هم داشته باشد. بنابراین مهم این است که بتوانیم بین لذت و شادی تفاوت قائل شویم.
تفاوت در چیست؟ شادی مستلزم کسب پیروزی و موفقیت برای خود شخص است و بهنوعی فقط گسترش و توسعه خود فرد به شمار میرود. ما شادی را وقتی تجربه میکنیم که بهسوی اهدافمان حرکت میکنیم و اوضاع هم بر وفق مراد باشد. مثلاً ترفیع خوبی در شرکت نصیبتان میشود یا از دانشگاه فارغالتحصیل میشوید، تیمتان برنده لیگ میشود یا مثلاً غذای خوشمزهای میخورید. شادی معمولاً با کسب موفقیت یا آموختن مهارت جدیدی همراه است.
اما لذت مستلزم نوعی تعالی انسانی است و زمانی تجربهاش میکنید که دیوارهای بین خودتان و انسانهای دیگر محو شوند و آنوقت است که واقعاً میتوانید با یکدیگر ارتباطی عمیق برقرار کنید. برای مثال میتوانید «لذت» را در جرقه نگاه بین مادر و کودک ببینید. یا وقتی کوهنوردی تحتتأثیر زیبایی طبیعت قرار میگیرد و میتواند خودش را با آن یکی احساس کند، لذت عجیبی به جریان درمیآید. لذت معمولاً با ازیادبردن خود همراه است. شادی همان است که روی قله کوه اولی دنبالش میگردیم ولی لذت محصول صعودکردن به بلندای کوه دوم است.
ما میتوانیم به ایجاد شادی کمک کنیم، اما لذت خودش ما را دربرمیگیرد. شادی خوشحالمان میکند، اما لذت سبب دگرگونی ما میشود. وقتی لذت را تجربه میکنیم، انگار به لایه عمیقتر و حقیقیتر واقعیت نگاه میکنیم. آدم خودشیفته میتواند شاد باشد، اما هیچوقت نمیتواند از چیزی لذت ببرد، زیرا همین تسلیمکردن خود دقیقاً همان کاری است که نمیتواند انجامش بدهد. او حتی نمیتواند لذت را درک کند. این یکی از مشکلات گیرافتادن روی کوه اول است؛ شما حتی نمیتوانید ببینید کوه دوم میتواند چه چیزهایی در اختیارتان بگذارد.
نکته اصلی من این است که شادی خوب است، ولی لذت بهتر است. دقیقاً همانطور که کوه دوم هم مرحله کاملتر و غنیتری از زندگی روی کوه اول است، لذت هم حالت کاملتر و غنیتر شادی است. درضمن، درحالیکه شادی دمدمی و زودگذر است، لذت میتواند اساسی و ماندگار باشد.
حجم
۴۲۲٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۴۱۶ صفحه
حجم
۴۲۲٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۴۱۶ صفحه
نظرات کاربران
رسالت اصلی انسان دستاورد های شخصی و باور های فردگرایانه اش نیستند، هر انسانی بعد از رد کردن یه مقطعی از رنج و درد از علت واقعی زیستن خودش و اتفاقات پیش امده دچار سردرگمی میشه و به دره سقوط
دیوید بروکس کتابی با این اسم ندارد. امیدوارم ترجمه کتاب the road to character نباشد که باید از مترجم محترم علت تغییر نام کتاب را بپرسیم